English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
revolutions U حرکت انتقالی
revolution U حرکت انتقالی
transitional motion U حرکت انتقالی
translation U حرکت انتقالی
translational motion U حرکت انتقالی
translations U حرکت انتقالی
concentric running U حرکت دورانی
concentricity U حرکت دورانی
turning movement U حرکت دورانی
concentricity test U ازمایش حرکت دورانی
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
evolution U چرخش حرکت دورانی
baffling U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
serials U دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial U دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
electromotion U جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
intransit stock U اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
cation U یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
isam U Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
ceded U انتقالی
transitionary U انتقالی
transferential U انتقالی
transitional U انتقالی
transitive U انتقالی
transitory U انتقالی
transition U انتقالی
transitions U انتقالی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
deferred income U درامدهای انتقالی
deferred charges U هزینههای انتقالی
transitory consumption U مصرف انتقالی
transitory income U درامد انتقالی
transitory society U جامعه انتقالی
translation bearing U یاتاقان انتقالی
translational energy U انرژی انتقالی
translational lift U برای انتقالی
translative U ترجمهای انتقالی
transmission system U سیستم انتقالی
transmission system U دستگاه انتقالی
transational symmerty U تقارن انتقالی
ceded public domains U خالصجات انتقالی
transfer income U درامد انتقالی
running fix U نقطه انتقالی
transfer payments U پرداختهای انتقالی
transfer functions U توابع انتقالی
transfer earnings U درامدهای انتقالی
transfer reaction U واکنش انتقالی
transference resistance U مقاومت انتقالی
transit bearing U سمت انتقالی
rotary U دورانی
dollyo U دورانی
mawashi U دورانی
out flanking U دورانی
vertiginous U دورانی
transferring U سند انتقال انتقالی
transfers U سند انتقال انتقالی
transfer mold U قالب گیری انتقالی
transfer molding U قالب ریزی انتقالی
transmission dynamometer U توان سنج انتقالی
alienable U قابل فروش انتقالی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
transfer U سند انتقال انتقالی
transition ranges U میدان تیر انتقالی
transfer molding U ریخته گری انتقالی
diode lamp U دیود دورانی
circular frequency U تکرار دورانی
rotation flow U شارش دورانی
turning movement U احاطه دورانی
rotary pump U پمپ دورانی
rotary switch U کلید دورانی
rotary drilling U حفاری دورانی
mawashi geri U ضربه دورانی پا
revolution U سرعت دورانی
eyre U گردش دورانی
encirclement U احاطه دورانی
revolving U گردنده دورانی
rotation inertia U لختی دورانی
rotational U چرخشی دورانی
cyclical unemployment U بیکاری دورانی
cyclical budget U بودجه دورانی
cyclic pitch U گام دورانی
revolutions U سرعت دورانی
dollyo chagi U ضربه دورانی پا
centrifugal pump U پمپ دورانی
turbo compressor U کمپرسور دورانی
rotational inertia U لختی دورانی
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
epochal psychosis U روان پریشی سنین انتقالی
net tax revenue U مالیات منهای پرداختهای انتقالی
moom dollyo bandea dollyo chagi U ضربه پا برعکس دورانی
circular dischroism U دو رنگ نمایی دورانی
kwon toul chigi U ضربه مشت دورانی
moom dolly chagi U ضربه پا به عکس دورانی
gyratory breaker U سنگ شکن دورانی
gyratory crusher U سنگ شکن دورانی
circular flow of income U گردش دورانی درامد
cyclic pitch control U کنترل گام دورانی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
Hypnagogia U تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
semi roller U پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi spinner U پرتاب دورانی گوی بولینگ
cycles U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycled U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
fluids U سیال
fluid U سیال
fulidal U سیال
unthickened U سیال
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
ideal fluid U سیال ایده ال
influent U سیال ورودی
floating U سیال مواج
superfluid U ابر سیال
floating reserve U احتیاط سیال
working fluid U سیال متحرک
perfect fluid U سیال کامل
working fluid U سیال عامل
fluid U جسم سیال
real fluid U سیال واقعی
intransit stock U اماد سیال
fluids U جسم سیال
effluents U سیال خروجی
effluent U سیال خروجی
fluid resistance U مقاومت سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
mobile U روان سیال
mobiles U سیال تغییرپذیر
fluid intelligence U هوش سیال
intransit strenth U پرسنل سیال
fluid centre U مرکز سیال
mobiles U روان سیال
electric fluid U سیال برقی
fluid capital U سرمایه سیال
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
bleeds U فرار کردن یک سیال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com