Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
measuring current
U
جریان سنجش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
thermoelectrometer
U
الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
Other Matches
measuring technique
U
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
scalar
U
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
ppi gauge
U
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
appraisal
U
سنجش
appraisals
U
سنجش
assessments
U
سنجش
measurment
U
سنجش
degress of comparison
U
سنجش
measure
U
سنجش
measurement
U
سنجش
deliberations
U
سنجش
ponder
U
سنجش
pondered
U
سنجش
pondering
U
سنجش
ponders
U
سنجش
deliberation
U
سنجش
assessment
U
سنجش
measurements
U
سنجش
evaluations
U
سنجش
evaluation
U
سنجش
assay
U
سنجش
assays
U
سنجش
scalar
U
سنجش
g
U
سنجش
scaling
U
سنجش
evalution
U
سنجش
poneration
U
سنجش
ponderingly
U
با سنجش
ponderation
U
سنجش
comparative measurement
U
سنجش مقایسهای
measuring period
U
دوره سنجش
font metric
U
سنجش فونت
comparison
U
تطبیق سنجش
high accuracy measurement
U
سنجش دقیق
precision measurment
U
سنجش دقیق
meters
U
وسیله سنجش
meter
U
وسیله سنجش
colorimetry
U
سنجش رنگ
measuring range
U
حیطه سنجش
measuring position
U
محل سنجش
depth measurement
U
سنجش گودی
market appraisal
U
سنجش بازار
measuring point
U
نقطه سنجش
ponderable
U
قابل سنجش
comparative measurement
U
سنجش قیاسی
comparisons
U
تطبیق سنجش
measuring thermocouple
U
ترموکوپل سنجش
assays
U
ازمایش سنجش
volumetric analysis
U
سنجش حجمی
assay
U
ازمایش سنجش
indirect measurement
U
سنجش غیرمستقیم
voltage measuring
U
سنجش فشارالکتریکی
voltage measuring
U
سنجش ولتاژ
graduated steel straight edge
U
شینه سنجش
pulmometry
U
سنجش گنجایش شش
incommensurable
U
سنجش ناپذیر
clocked
U
با سنجش زمان
measuring switch
U
کلید سنجش
measuring range
U
ناحیه ی سنجش
measuring technique
U
تکنیک سنجش
measurable
U
سنجش پذیر
frequency measurement
U
سنجش فرکانس
measuring system
U
سیستم سنجش
measuring rectifier
U
یکسوکننده سنجش
measuring relay
U
رله سنجش
biometrics
U
زیست سنجش
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
accuracy to gage
U
دقت سنجش
method of measurment
U
روش سنجش
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
measuring error
U
خطای سنجش
measuring diaphragm
U
ممبران سنجش
measuring technique
U
روش سنجش
measuring diaphragm
U
دیافراگم سنجش
surveyor's chain
U
زنچیر سنجش
metage
U
حق سنجش قپانداری
measuring coil
U
بوبین سنجش
emergency measure
U
سنجش اضطراری
ratings
U
سنجش توان
measuring circuit
U
مدار سنجش
measuring cable
U
کابل سنجش
measurment
U
سنجش اندازه
measuring generator
U
مولد سنجش
measuring junction
U
محل سنجش
measuring voltage
U
فشار سنجش
ponderability
U
سنجش پذیری
measuring transductor
U
ترانسدوکتور سنجش
delib erator
U
سنجش کننده
measuring thermocouple
U
عنصرحرارتی سنجش
rating
U
سنجش توان
measuring period
U
مدت سنجش
sociometry
U
سنجش افکاراجتماعی
measuring unit
U
عضو سنجش
measuring unit
U
واحد سنجش
datum line
U
خط مبنای سنجش
measuring junction
U
نقطه سنجش
measuring method
U
اسلوب سنجش
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
assays
U
عیار گرفتن سنجش
tangible benefits
U
سودهای قابل سنجش
eudiometry
U
سنجش اکسیژن هوا
assay
U
عیار گرفتن سنجش
pulmometer
U
الت سنجش گنجایش شش
acres
U
برای سنجش زمین
acre
U
برای سنجش زمین
scruple
U
واحد سنجش چیزجزئی
photomrtry
U
سنجش شدت روشنایی
perimetry
U
سنجش میدان دید
mileage
U
سنجش برحسب میل
thermal resolution
U
حداقل سنجش حرارت
instrumentation
U
کاربرد وسائل سنجش
mile
U
مقیاس سنجش مسافت
miles
U
مقیاس سنجش مسافت
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
pixing the coin
U
سنجش عیار سکه
clocked flip flop
U
الاکلنگ با سنجش زمان
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
calipers
U
پرگار برای سنجش
optical measuring system
U
سیستم سنجش نوری
aerometry
U
سنجش غلظت هوا
coductivity cell
U
پیل سنجش رسانندگی
barometry
U
سنجش فشار هوا
measure
U
مقایسه کردن سنجش
limit gage
U
وسیله سنجش تلرانس
means tests
U
سنجش استطاعت مالی
means test
U
سنجش استطاعت مالی
bel
U
یگان سنجش صوت
measuring thermocouple
U
زوج فلزحرارتی سنجش
the estimative faculty
U
قوه سنجش یا براورد
milage
U
سنجش برحسب میل
quantifiable
U
قابل سنجش یا تعیین
insulation measurement
U
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
imponderability
U
عدم قابلیت سنجش
moving coil measuring mechanism
U
مکانیزم سنجش قاب گردان
exposure meter
U
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
manometer
U
الت سنجش فشار خون
piezometer
U
دستگاه سنجش شدت انفجار
barometrical
U
وابسته به سنجش فشار هوا
cohesiometer
U
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
Parts-per notation
U
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
ergograph
U
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
barometric
U
وابسته به سنجش فشار هوا
chronograph
U
الت سنجش فواصل زمانی
transversal
U
سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
transvaluation
U
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
transit compass
U
الت سنجش گوشههای افقی
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
pneumercator
U
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
roentgen
U
واحد سنجش تشعشع اتمی
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
harmonometer
U
الت سنجش هم اهنگی صداها
ceilometer
U
وسیله سنجش ارتفاع ابر
butyrometer
U
الت سنجش چربی شیر
pyrometer
U
الت سنجش گرمای زیاد
incommensurability
U
عدم تقارن سنجش ناپذیری
sequencer
U
اسباب سنجش توالی وتسلسل
vinometer
U
الت سنجش الکل شراب
magneto ohmmeter
U
میگر برای سنجش مقاومت
tromometer
U
الت سنجش زمین لرزههای جزئی
tensometer
U
الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
hygrometer
U
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
pneumatoneter
U
الت سنجش گنجایش تنفس ریه
pneumatometer
U
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
radiosonde
U
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
acrometer
U
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com