English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
load current U جریان بار خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
outside power U جریان خارجی
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
The inflow and outflow of foreing exchange. U جریان ؟ رود وخروج ارزهای خارجی
Other Matches
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
outboard U خارجی
aliens U خارجی
alien U خارجی
exoteric U خارجی
exogenous U خارجی
exosphere U خارجی
international line U خط خارجی
exterior U خارجی
outside U خارجی
foreign U خارجی
outsides U خارجی
extraneous U خارجی
exotic U خارجی
extra U خارجی
extra- U خارجی
extras U خارجی
outer U خارجی
exteriors U خارجی
external U خارجی
oversea U خارجی
externals U خارجی
outsider U خارجی
outsiders U خارجی
abextra U خارجی
gringos U خارجی
gringo U خارجی
outward U خارجی
peripheral U خارجی
extern U خارجی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
external storage U حافظه خارجی
external storage U انباره خارجی
external sort U جورکردن خارجی
landfall U بویه خارجی
external store U انباره خارجی
external symbol U علامت خارجی
external thread U دنده خارجی
externalization U خارجی کردن
externalities U اثرات خارجی
facade نمای خارجی
foreign exchange U ارز خارجی
foreign exchange U پول خارجی
foreign exchange U تعویض خارجی
externalities U پی امدهای خارجی
external variable U متغیر خارجی
external transaction U معاملات خارجی
landfalls U بویه خارجی
impurity U اتم خارجی
external security U امنیت خارجی
external menory U حافظه خارجی
angle of emergence U زاویه خارجی
externalizing U خارجی کردن
external memory U حافظه خارجی
externalizes U خارجی کردن
externalized U خارجی کردن
externalize U خارجی کردن
overseas trade U معاملات خارجی
alien enemy U دشمن خارجی
adventitious U خارجی الحاقی
external reperence U ارجاع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
external reference U مرجع خارجی
acrotic U بیرونی خارجی
actine U قسمت خارجی
external pressure U فشار خارجی
external operation U عملیات خارجی
externalising U خارجی کردن
facades U نمای خارجی
facade U نمای خارجی
strangest U خارجی غریبه
strange U خارجی غریبه
incarnation U صورت خارجی
foreign currency U ارز خارجی
foreign law U حقوق خارجی
superior planets U سیارههای خارجی
fanades U نمای خارجی
foreign trade U تجارت خارجی
foreign trade U بازرگانی خارجی
foreign reserves U ذخائر خارجی
foreign policy U سیاست خارجی
foreign particle U جسم خارجی
foreign loan U وام خارجی
foreign deposit U سپرده خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
load U بار خارجی
loads U بار خارجی
imbody U صورت خارجی
incarnations U صورت خارجی
immission U انتشار خارجی
extrinsic factor U عامل خارجی
extrinsic U بیرونی خارجی
renvoi U تبعیدشخص خارجی
foreign national U تبعه خارجی
foreign national U ملیت خارجی
foreign aid U کمک خارجی
foreign bill U برات خارجی
foreign currencies U پولهای خارجی
slough U پوسته خارجی
guest U انگل خارجی
guests U انگل خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
outboard profile U نیمرخ خارجی
spillover costs U هزینههای خارجی
spillover benefits U منافع خارجی
foreign exchange U مبادله خارجی
arris U زاویه خارجی
ectoparasite U انگل خارجی
external command U فرمان خارجی
outer connection U اتصال خارجی
outer fix U رمپ خارجی
outer planets U سیارات خارجی
outer wall U دیوار خارجی
outness U کیفیت خارجی
outside caliper U کولیس خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
outside cause U علت خارجی
outside diameter U قطر خارجی
external cost U هزینه خارجی
concrete object U عین خارجی
load curve U خم بار خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
external benefits U فواید خارجی
negative externalities U زیانهای خارجی
external circuit U مدار خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external combustion U احتراق خارجی
outside view U نمای خارجی
external load U بار خارجی
apothesis U منحنی خارجی
apophysis U منحنی خارجی
external label U برچسب خارجی
apophyge U منحنی خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
outwork U سنگر خارجی
faces U نمای خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
face U نمای خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
overseas agent U نماینده خارجی
externalises U خارجی کردن
external control U کنترل خارجی
outside view U منظره خارجی
exteroceptive U محرک خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
externalised U خارجی کردن
external force U نیروی خارجی
outward opening U دهانه خارجی
load factor U ضریب بار خارجی
full load U بار خارجی اسمی
load control U تنظیم با بار خارجی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com