Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
non indictable offence
U
جرایمی که بدون صدورادعانامه تعقیب می شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quarter session
U
محاکمی که چهار بار در سال تشکیل می شوند این محاکم صلاحیت رسیدگی به جرایمی را که شخص ممکن است به علت ارتکاب انها به اعدام یاحبس ابد محکوم شود ندارند
still hunting
U
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
vectors
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
tiles
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tile
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
neutralize track
U
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
witch-hunt
U
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunts
U
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch hunt
U
محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
peripheral slots
U
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
persistent offender
U
مجرم مصر به تکرار جرم در CL هر گاه کسی پس ازرسیدن به 12 سال سه بارمرتکب جرایمی که مجازاتشان حبس است بشودمشمول تجدید مجازات میشود
elevation tracking
U
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
sequential
U
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlays
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficking
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlay
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficked
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
activities
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
batch processing
U
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
routinely
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
stack
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
ends
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detects
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detected
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ended
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
VDUs
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
pursuits
U
تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
pursuit
U
تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
rows
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
further to
U
در تعقیب
pursuant to
U
در تعقیب
pursuits
U
تعقیب
venery
U
تعقیب
chased
U
تعقیب
following
U
تعقیب
chase
U
تعقیب
pursuit
U
تعقیب
chases
U
تعقیب
in pursuance of
U
در تعقیب
chasing
U
تعقیب
continuation
U
تعقیب
in continuation of
U
در تعقیب
prosecution
U
تعقیب
follow-up
U
تعقیب
follow-ups
U
تعقیب
litigation
U
تعقیب
persecution
U
تعقیب
clampdowns
U
تعقیب
clampdown
U
تعقیب
right to sue
U
حق تعقیب
chace
U
تعقیب
pursuance
U
تعقیب
prosecutions
U
تعقیب
prosecute
U
تعقیب کردن
chased
U
تعقیب کردن
practising
U
تعقیب کردن
chases
U
تعقیب کردن
chasing
U
تعقیب کردن
suability
U
قابلیت تعقیب
prosecutes
U
تعقیب کردن
trailers
U
تعقیب کننده
prosecuting
U
تعقیب کردن
tailing
U
دنباله تعقیب
prosecution
U
تعقیب کننده
prosecutions
U
تعقیب کننده
pursuable
U
قابل تعقیب
practises
U
تعقیب کردن
chivvied
U
تعقیب کردن
chivies
U
تعقیب کردن
chivied
U
تعقیب کردن
liable to prosecution
U
مورد تعقیب
nonsequitur
U
عدم تعقیب
sued
U
تعقیب کردن
practicing
U
تعقیب کردن
nolle proseequi
U
منع تعقیب
sues
U
تعقیب کردن
prosecuted
U
تعقیب کردن
chivvies
U
تعقیب کردن
pursuit course
U
مسیر تعقیب
chivvy
U
تعقیب کردن
pursuer
U
تعقیب کننده
pursuers
U
تعقیب کننده
nonsuit
U
عدم تعقیب
chase
U
تعقیب کردن
practise
U
تعقیب کردن
sue
U
تعقیب کردن
lay by the heels
U
تعقیب کردن
lay fast by the heels
U
تعقیب کردن
prosecutable
U
قابل تعقیب
chivying
U
تعقیب کردن
chivvying
U
تعقیب کردن
legal suit
U
تعقیب قضایی
suing
U
تعقیب کردن
suits
U
تعقیب انطباق
indicter
U
تعقیب کننده
indictable
U
قابل تعقیب
indictor
U
تعقیب کننده
pursuing
U
تعقیب کردن
suited
U
تعقیب انطباق
traceable
U
قابل تعقیب
autotrack
U
تعقیب خودکار
hue and cry
U
تعقیب قاتل
track
U
تعقیب کردن
prosecutors
U
تعقیب قانونی
traces
U
تعقیب کردن
traced
U
تعقیب کردن
trace
U
تعقیب کردن
prosecutor
U
تعقیب قانونی
follow up
U
تعقیب کردن
chaser
U
تعقیب کننده
drop track
U
تعقیب موقوف
impeachable
U
قابل تعقیب
automatic aiming
U
تعقیب خودکار
automatic tracking
U
تعقیب خودکار
suit
U
تعقیب انطباق
pursues
U
تعقیب کردن
pursue
U
تعقیب کردن
criminal prosecution
U
تعقیب جزایی
manhunts
U
تعقیب جنایتکاران
ensues
U
تعقیب کردن
tail
U
تعقیب کردن
ensued
U
تعقیب کردن
tracks
U
تعقیب کردن
chace
U
تعقیب کردن
trailer
U
تعقیب کننده
indifferent
U
بی طرف بی تعقیب
chive
U
تعقیب کردن
ensue
U
تعقیب کردن
tracked
U
تعقیب کردن
manhunt
U
تعقیب جنایتکاران
pursued
U
تعقیب کردن
to follow up
U
تعقیب کردن
tails
U
تعقیب کردن
tailed
U
تعقیب کردن
chasers
U
تعقیب کننده
actionable
U
قابل تعقیب قانونی
actionable
U
قابل تعقیب در دادگاه
follwer
U
مقلد تعقیب کننده
nolle prosequi
U
قرار موقوفی تعقیب
culpable
<adj.>
U
قابل تعقیب
[حقوقی]
sues
U
تعقیب قانونی کردن
absolution
U
منع تعقیب کیفری
prosecutes
U
تعقیب قانونی کردن
prosecuting
U
تعقیب قانونی کردن
violation will be prosecuted
U
متخلفین تعقیب خواهند شد
prosecute
U
تعقیب قانونی کردن
prosecuted
U
تعقیب قانونی کردن
verdict for staying the proceeding
U
قرار منع تعقیب
give chase
<idiom>
U
تعقیب چیزی یا کسی
not liable to prosecution
U
غیر قابل تعقیب
pointer chasing
U
تعقیب اشاره گرها
sue
U
تعقیب قانونی کردن
astro tracker
U
تعقیب کننده نجومی
drop track
U
تعقیب را قطع کنید
sued
U
تعقیب قانونی کردن
pursuance of a plan
U
تعقیب اندیشه یا نقشهای
arraignment
U
احضار به محکمه تعقیب
track mode
U
روش تعقیب هدف
indict
U
تعقیب قانونی کردن
indicted
U
تعقیب قانونی کردن
track production
U
شروع تعقیب هدف
indicting
U
تعقیب قانونی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com