English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indrawn U جذب شده بدرون محتاط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in and in U رو بدرون
inwards or inward U بدرون
cautious U محتاط
prudential U محتاط
gingerly U محتاط
demure U محتاط
chary U محتاط
prudently U محتاط
prudent U محتاط
considerate U محتاط
reserved U محتاط
scrupulous U محتاط
introversion U توجه بدرون
introversive U بدرون کشنده
introvertive U بدرون کشنده
inpour U بدرون ریختن
introversion U بدرون کشیدگی
aduncous U بدرون کج شده
aduncate U بدرون کج شدن
adduct U بدرون کشیدن
incurved U بدرون کج شده
ultraconservative U خیلی محتاط
self contained U با حوصله محتاط
forehanded U محتاط دوراندیش
to be wary U محتاط بودن
reticent U محتاط در سخن
wary U بسیار محتاط
prim U خیلی محتاط تمیز
entropion U برگشتگی پلک بدرون چشم
overcautious U بیش از اندازه محتاط وسواسی
inrush U حمله بدرون ازدحام سوی درون
exoterical U خارجی جهری بدرون راه نیافته
to bow in or out U با تکان سر کسیرا بدرون یابیرون راهنمایی کردن
inturn U بدرون یکجور رقص گذاردن پادرمیان رانهای حریف
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com