Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suction
U
جذب بوسیله مکیدن جذب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
absorbs
U
مکیدن
absorb
U
مکیدن
sucked
U
مکیدن
to give suck at
U
مکیدن
take a suck at
U
مکیدن
suck
U
مکیدن
sucks
U
مکیدن
vampirism
U
خون مکیدن
thumb sucking
U
شست مکیدن
intakes
U
مکیدن تنفس
intake
U
مکیدن تنفس
to suck milk
U
پستان مکیدن
resorption
U
مکیدن مجدد
suction
U
عمل مکیدن
bilge
U
مکیدن اب یا روغن
sucking reflex
U
بازتاب مکیدن
suck dry
U
مکیدن و خشک انداختن
slurps
U
صدای مکیدن دراوردن
slurping
U
صدای مکیدن دراوردن
proboscises
U
الت مکیدن حشره
slurp
U
صدای مکیدن دراوردن
proboscis
U
الت مکیدن حشره
slurped
U
صدای مکیدن دراوردن
reabsorb
U
دوباره مکیدن و جذب کردن
to suck on
U
مکیدن
[مثال آب نبات چوبی ]
to bleed somebody
U
خون کسی را مکیدن
[اصطلاح مجازی]
haustellate
U
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
lactate
U
شیر مکیدن شیر دادن
whereby
U
که بوسیله ان
by
U
بوسیله
perprep
U
بوسیله
by the instrumentality of
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
per
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
with
U
بوسیله
of
U
بوسیله
via
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
electrically
U
بوسیله برق
per pais
U
بوسیله کشور
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
per pais
U
بوسیله مملکت
by wire
U
بوسیله تلگراف
by the f.
U
بوسیله لمس
municipally
U
بوسیله شهرداری
by depty
U
بوسیله نماینده
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
postage
U
حمل بوسیله پست
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
seaborne
U
بوسیله کشتی حمل شده
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
self administered
U
اداره شونده بوسیله خویشتن
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
cathodogeaph
U
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
lyophil
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
memoria technica
U
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
incuse
U
نقش شده بوسیله چکش
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
rainwash
U
شسته شده بوسیله باران
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
rainwash
U
شستشوی چیزی بوسیله باران
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
sporogony
U
تولید مثل بوسیله هاگ
nettle
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
lured
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
wigwag
U
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
to buy something at an auction
U
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
self-appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
self appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
self service
U
کمک بوسیله خود شخص
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
steam propulsion of ships
U
راندن کشتی ها بوسیله بخار
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
waterborne
U
حمل شده بوسیله اب اب برد
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
osteopathy
U
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
homologate
U
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
lighterage
U
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
septicemia
U
عفونت خون بوسیله ارگانیسمهای چرکی
ratchet wheel
U
چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
to sue out a writ
U
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
tonsillectomy
U
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
radiobroadcast
U
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
towline
U
طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com