English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blood chit U تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
caveator U کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
symbol table U جدول نمادها جدول نمادی
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
spelling table U جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
subjective U فردی
individuals U فردی
individual U فردی
intraindividual U درون فردی
individual ownership U مالکیت فردی
ontogeny U پدیدایی فردی
individualization U فردی ساختن
individual differences U تفاوتهای فردی
intrapersonal U درون فردی
single entry U حسابداری فردی
individuality U وجود فردی
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
hexastich U قطعه شش فردی
ontogency U تکوین فردی
ontogenesis U پدیدایی فردی
idiosyncrasies U خصیصه فردی
libertarian U طرفدارازادی فردی
idiosyncrasy U خصیصه فردی
interpersonal U میان فردی
personal pace U اهنگ فردی
personal tempo U اهنگ فردی
patterns U خصوصیات فردی
interindividual U میان فردی
pattern U خصوصیات فردی
personal right U حقوق فردی
interpersonal coherence U انسجام بین فردی
personalism U فلسفه فردی
individual responsibility U مسئوولیت فردی
libertarians U طرفدارازادی فردی
personal data sheet U برگه اطلاعات فردی
unit U نفر عدد فردی
interpersonal conflict U تعارض میان فردی
personal distribution U توزیع درامد فردی
units U نفر عدد فردی
patterns U الگو صفات فردی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
pin U عدد شناسایی فردی
individualism U اصول استقلال فردی
pattern U الگو صفات فردی
autecology U بوم شناسی فردی
aptitude tests U ازمون قابلیت فردی
pinning U عدد شناسایی فردی
aptitude test U ازمون قابلیت فردی
pinned U عدد شناسایی فردی
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
depersonalization U توجه نکردن به هویت فردی
streakiest U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streakier U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
aggregate demand U تقاضای کل
at the request of U تقاضای
total demand U تقاضای کل
at the instance of U به تقاضای
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
final demand U تقاضای نهائی
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
at the instance of U بر حسب تقاضای
application for loan U تقاضای وام
composite demand U تقاضای مرکب
inelastic demand U تقاضای بی کشش
factor demand U تقاضای عوامل
excess demand U تقاضای بیش از حد
elastic demand U تقاضای با کشش
effective demand U تقاضای موثر
demand for payment U تقاضای پرداخت
complementary demand U تقاضای تکمیلی
complementary demand U تقاضای مکمل
joint demand U تقاضای مشترک
market demand U تقاضای بازار
maximum demand U تقاضای بیشینه
national demand U تقاضای ملی
re claim U تقاضای مجدد
request substitution U تقاضای تعویض
at my request U مطابق با تقاضای من
pop the question <idiom> U تقاضای ازدواج
request to send U تقاضای ارسال
give U تقاضای رای
applications U تقاضای کار
gives U تقاضای رای
application U تقاضای کار
giving U تقاضای رای
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation U ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand U تقاضای کشش دار
demand U تقاضای خرید کالا
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
derived demand U تقاضای مشتق شده
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
rpo U تقاضای مظنه قیمت
toa for a job or position U تقاضای شغل کردن
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
tax U تحمیل تقاضای سنگین
taxed U تحمیل تقاضای سنگین
taxes U تحمیل تقاضای سنگین
perfectly elastic demand U تقاضای کاملا با کشش
perfectly inelastic demand U تقاضای کاملا بی کشش
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
to request issuance U تقاضای صدور کردن
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
demanded U تقاضای خرید کالا
apply for a divorce U تقاضای طلاق کردن
soft market U بازار با تقاضای خوب
demands U تقاضای خرید کالا
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
to walk on eggshells <idiom> U در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
libertarian U طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
demurs U تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurring U تقاضای درنگ یا مکث کردن
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
layer U برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers U برنامهای که تقاضای ارسال کند
demurred U تقاضای درنگ یا مکث کردن
call of more U حق تقاضای زیاد کردن مبیع
ask for a lady's hand U تقاضای ازدواج با بانویی کردن
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
demur U تقاضای درنگ یا مکث کردن
To demand prompt payment. U تقاضای پرداخت فوری کردن
To seek political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
To ask for political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
rts U Send To Request تقاضای ارسال
put the bite on someone <idiom> U از کسی تقاضای پول کردن
demurrer U تقاضای تاخیر درصدور حکم
request time out U تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
reclamation U تقاضای جبران خسارت کردن
squeezer U فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
mauling U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
blue bark U تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
postulancy U تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
speculative demand for money U تقاضای سفته بازی برای پول
nonce word U واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
statement of charge U مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
The victors demanded unconditional surrender . U فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
ARQ U که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند
reclama U تقاضای اغماض و تجدید نظر درتصمیمات متخذه یا رای
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
reclamation U تقاضای خسارت تعمیرمجدد و به پای کار اوردن وسایل بازیابی مجدد
appeal play U تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
parol arrest U جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
striking off the roll U اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
neoclassical economics U در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
effective demand U تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
scheduled U جدول
schedules U جدول
curbing U جدول
curb U جدول
curbed U جدول
chamfered kerb U جدول پخ
kerb U جدول
table U جدول
border stone U جدول
curbs U جدول
tabled U جدول
kerbs U جدول
scale U جدول
charted U جدول
tableaus U جدول
tableaux U جدول
log U جدول
logs U جدول
tabling U جدول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com