English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
integral U جدایی ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
impartible U جدایی ناپذیر غیر قابل تفکیک
Other Matches
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
seperation U جدایی
divorce U جدایی
divorced U جدایی
isolation U جدایی
separations U جدایی
sequester U جدایی
schismatism U جدایی
seclusion U جدایی
segregation U جدایی
separation U جدایی
breakaway U جدایی
breakdowns U جدایی
breakdown U جدایی
divorces U جدایی
divorcing U جدایی
dissociation U جدایی
disseverance U جدایی
disjunction U جدایی
discreteness U جدایی
gulf U جدایی
gulfs U جدایی
disconnexion U جدایی
divorcement U جدایی
dislocation U جدایی
disunion U جدایی
disconnectedness U جدایی
detachable U جدایی پذیر
segregationist U جدایی گرای
separation anxiety U اضطراب جدایی
separative U حاکی از جدایی
to cut the painter U جدایی انداختن
seperation point U نقطه جدایی
separate U جدایی تفکیک
separates U جدایی تفکیک
to break company U جدایی کردن
detribalization U جدایی از قبیله
filled with water U دال بر جدایی
rupturing U سکستگی جدایی
ruptures U سکستگی جدایی
rupture U سکستگی جدایی
separated U جدایی تفکیک
severance U جدایی مجزایی
schism U جدایی شقاق
schisms U جدایی شقاق
abscission U جدایی دریدگی
desegregation U جدایی زدایی
judicial separaion U جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
parthian glance U نگاه هنگام جدایی
schismatism U ایجاد جدایی تفرقه
That is a separate question. U این یک موضوع جدایی است.
segregative U طالب جدایی وابسته به تفکیک وتبعیض
segregationist U طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
ab U پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
apartheid U نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
imperviable U نم ناپذیر
inappeasable U ناپذیر
watertight U اب ناپذیر
waterproofs U نم ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
waterproof U نم ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
inalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
incodensable U انقباض ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
indispensable <adj.> U اجتناب ناپذیر
incoercible U انقباض ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
unfeasible <adj.> U انجام ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
inappealable U پژوهش ناپذیر
inalterable U تغییر ناپذیر
unwearying U خستگی ناپذیر
fatigueless U خستگی ناپذیر
exhautless U خستگی ناپذیر
engrained U چاره ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
immiscible U امیزش ناپذیر
immiscible U امتزاج ناپذیر
imperviable U سرایت ناپذیر
impartible U بخش ناپذیر
impenitent U توبه ناپذیر
inevitable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unalterable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inexecutable <adj.> U انجام ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
immitigable U تخفیف ناپذیر
ego alien U خود ناپذیر
spanless U پیمایش ناپذیر
irremissible U اغماض ناپذیر
irrecoverably U بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable U جبران ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
intangibly U بطورلمس ناپذیر
insusceptible U تایید ناپذیر
insol U انحلال ناپذیر
inscrvtable U تفحص ناپذیر
inirritable U تحریک ناپذیر
irresistable U مقاومت ناپذیر
irresolvable U تجزیه ناپذیر
irriversible U برگشت ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
raintight U باران ناپذیر
stainless U زنگ ناپذیر
unappealabe U پژوهش ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
unappeasable U استمالت ناپذیر
joiner door U دربهای اب ناپذیر
infrangible U تجزیه ناپذیر
inextinguishably U بطورتسکین ناپذیر
uncomputable U محاسبه ناپذیر
undecidable U تصمیم ناپذیر
uninflammable U اشتعال ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
unsearchable U کاوش ناپذیر
untouchability U لمس ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
unconquerable U تسخیر ناپذیر
irrecocilably U بطوروفق ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
inexcitable U هیجان ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
sure-fire U شکست ناپذیر
unavoidable U چاره ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
immobile U جنبش ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
inflexible U انحناء ناپذیر
overpowering U مقاومت ناپذیر
irreversible U برگشت ناپذیر
irreversible U واگشت ناپذیر
irreversible U بازگشت ناپذیر
impermeable U رطوبت ناپذیر
adamantly U تزلزل ناپذیر
immortal U فنا ناپذیر
incurable U علاج ناپذیر
unavoidable U اجتناب ناپذیر
disconsolate U تسلی ناپذیر
irreconcilable U اشتی ناپذیر
irreconcilable U وفق ناپذیر
voracious U سیری ناپذیر
incomparable U مقایسه ناپذیر
uncompromisingly U مصالحه ناپذیر
uncompromising U مصالحه ناپذیر
indeterminable U تعیین ناپذیر
unceasing U پایان ناپذیر
unceasing U ایست ناپذیر
incurable U درمان ناپذیر
incurable U بهبودی ناپذیر
impermeable U تراوش ناپذیر
impermeable U نشت ناپذیر
unanswerable U تکذیب ناپذیر
passive U اثر ناپذیر
inconsolably U دلداری ناپذیر
inconsolable U دلداری ناپذیر
intolerable U تحمل ناپذیر
insupportable U تحمل ناپذیر
imperturbable U تزلزل ناپذیر
uncontrollably U کنترل ناپذیر
uncontrollable U کنترل ناپذیر
insufferable U تحمل ناپذیر
rigid U انعطاف ناپذیر
irrefutable U انکار ناپذیر
irrefutable U تکذیب ناپذیر
inestimable U تخمین ناپذیر
passives U اثر ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com