Perdic | جای ارزان اطاق نقاشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	galleries U	جای ارزان اطاق نقاشی
	gallery U	جای ارزان اطاق نقاشی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	flophouse U	اطاق ارزان قیمت
	flophouses U	اطاق ارزان قیمت
	picture gallery U	اطاق نقاشی
	willowware U	بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	vorticism U	مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
	oil on canvas [painting technique] U	رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
	compartment marking U	سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
	inexpensively U	ارزان
	micros U	ارزان
	cheapest U	ارزان
	hand-me-down U	ارزان
	hand-me-downs U	ارزان
	cheap U	ارزان
	cheaper U	ارزان
	hand me down U	ارزان
	cut rate U	ارزان
	low priced U	ارزان
	inexpensive U	ارزان
	micro U	ارزان
	penny a line U	ارزان
	jitney U	ارزان
	microcomputer U	ارزان
	cheapskate U	ادم ارزان خر
	flivver U	اتومبیل ارزان
	cheap money U	پول ارزان
	cheap labor U	کار ارزان
	to sell off U	ارزان فروختن
	to pull down U	ارزان کردن
	brummagem U	پست ارزان
	doss-house U	مسافرخانهی ارزان
	undersell U	ارزان تر فروختن
	gimcrack U	بازیچه ارزان
	easy money U	پول ارزان
	red eye U	ویسکی ارزان
	dirt cheap U	بسیار ارزان
	bargain U	خرید ارزان
	jerry built U	ارزان بناشده
	jerry-built U	ارزان بناشده
	to look down U	ارزان شدن
	look down U	ارزان شدن
	off season U	ارزان تر از معمول
	penny gaff U	نمایشگاه ارزان
	grotty U	ارزان و کثیف
	doss-houses U	مسافرخانهی ارزان
	gasper U	سیگارت ارزان
	hand-me-downs U	لباس ارزان ودوخته
	penny a line U	ارزان نویس بی مایه
	gaff U	تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
	woodbind U	سیگار برگ ارزان
	woodbine U	سیگار برگ ارزان
	hand-me-down U	لباس ارزان ودوخته
	gladstone U	نوعی شراب ارزان
	hand me down U	لباس ارزان ودوخته
	cheap labor U	نیروی کار ارزان قیمت
	bargain U	قرارداد معامله خرید ارزان
	profit cannibalism U	افراط در تخفیف و ارزان فروشی
	That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U	ارزان یافته خوار است .
	cheapening U	ارزان شدن تحقیر کردن
	It is dirt cheap . It is a give - away . U	مفت است ( بی نهایت ارزان )
	cheapened U	ارزان شدن تحقیر کردن
	good deal <idiom> U	قیمت ارزان باکیفیتی بالا
	ten cent store U	فروشگاه دارای کالاهای ارزان
	skid row U	محله مشروب فروشهای ارزان
	cheapen U	ارزان شدن تحقیر کردن
	barrelhouse U	میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
	calico U	پارچههای پنبهای ارزان قیمت
	five and ten U	مغازه اجناس ارزان قیمت
	bargaining U	قرارداد معامله خرید ارزان
	penny barber U	دلاک ارزان یا دینار گیر
	bargains U	قرارداد معامله خرید ارزان
	cheapens U	ارزان شدن تحقیر کردن
	bargained U	قرارداد معامله خرید ارزان
	jerry build U	با مصالح ارزان ساختمان کردن
	wood bine U	ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
	sell off U	ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
	leading article U	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
	bargain hunter U	کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
	gutter man U	دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
	leading articles U	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
	honky tonk U	محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
	koalapad U	صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
	datacom U	امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
	Is there an inexpensive restaurant around here? U	آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
	Is there an inexpensive restaurant around here? U	آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
	flea markets U	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
	flea market U	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
	paintings U	نقاشی
	painting U	نقاشی
	canvases U	نقاشی
	canvas U	نقاشی
	daubery U	نقاشی بد
	daubry U	نقاشی بد
	pictorial art U	نقاشی
	portraits U	نقاشی
	the brush U	نقاشی
	portrait U	نقاشی
	jumble shop U	دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
	his painting lacked repose U	نقاشی وی توافق
	paints U	رنگ نقاشی
	pastel U	نقاشی بامدادرنگی
	paint U	رنگ نقاشی
	oil painting U	نقاشی بارنگ
	oil paintings U	نقاشی بارنگ
	impaint U	نقاشی کردن
	polychromy U	نقاشی رنگارنگ
	illusionism U	نقاشی از منافرخیالی
	plychromy U	نقاشی رنگارنگ
	illusiansm U	نقاشی سه بعدی
	graphic U	مربوط به نقاشی
	picture U	نقاشی کردن
	living picture U	پرده نقاشی
	finger painting U	نقاشی انگشتی
	pallet knife U	کاردک نقاشی
	painted U	نقاشی شده
	mural U	نقاشی دیواری
	murals U	نقاشی دیواری
	bepaint U	نقاشی کردن
	fresco U	نقاشی دیواری
	nocturnes U	نقاشی از منظره شب
	painting and the like U	نقاشی و مانند ان
	palette knife U	کاردک نقاشی
	wall painting U	نقاشی دیواری
	paysage U	نقاشی دورنما
	mirror drawing U	نقاشی از ایینه
	easels U	سه پایه نقاشی
	easel U	سه پایه نقاشی
	palette knives U	کاردک نقاشی
	frescoes U	نقاشی دیواری
	finger painting U	نقاشی با انگشت
	water colour U	نقاشی ابرنگی
	animations U	نقاشی متحرک
	spackle U	بتونه نقاشی
	tableau U	پرده نقاشی
	aquarelle U	نقاشی اب و رنگی
	scumble U	رنگهای نقاشی
	tableaux U	پرده نقاشی
	tableaus U	پرده نقاشی
	portraiture U	نقاشی از صورت
	pencil U	نقاشی مدادی
	aqua relle U	نقاشی اب و رنگی
	pencils U	نقاشی مدادی
	watercolor U	نقاشی ابرنگ
	tablature U	تصویر نقاشی
	pictured U	نقاشی کردن
	pictures U	نقاشی کردن
	picturing U	نقاشی کردن
	drawing key U	کپیه نقاشی
	brushes U	نقاشی کردن
	brush U	نقاشی کردن
	pencilling U	نقاشی مدادی
	nocturne U	نقاشی از منظره شب
	sand painting U	نقاشی روی شن
	animation U	نقاشی متحرک
	white ground technique U	اسلوب نقاشی
	miniatures U	نقاشی باتذهیب
	miniature U	نقاشی باتذهیب
	blue chip personal computer U	IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
	dump U	بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
	chiaroscuro U	نقاشی سیاه قلم
	Oil painting . U	نقاشی رنگ روغن
	old masters U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	old master U	نقاشی هر یک از این هنرمندان
	sea piece U	نقاشی منظره دریا
	paint brush	قلم موی نقاشی
	draw a person test U	ازمون نقاشی ادم
	draw a man test U	ازمون نقاشی ادمک
	plafond U	سقف نقاشی شده
	oil paintings U	نقاشی رنگ روغنی
	oil painting U	نقاشی رنگ روغنی
	line drawings U	نقاشی با مداد وقلم
	line drawing U	نقاشی با مداد وقلم
	scenography U	نقاشی پردههای نمایش
	comic strip U	فیلمهای نقاشی شده
	comic strips U	فیلمهای نقاشی شده
	scenograph U	منظره نقاشی شده
	vase painting U	نقاشی روی سفال
	oil color U	روغن مخصوص نقاشی
	animated cartoon U	فیلمهای نقاشی شده
	tablature U	نقاشی دیواری یا سقفی
	frescoes U	نقاشی ابرنگی کردن
	graphic U	مربوط به نقاشی یاترسیم
	palette U	جعبه رنگ نقاشی
	panel U	نقاشی روی چوی
	tableaux U	دور نمای نقاشی
	panels U	نقاشی روی چوی
	tableaus U	دور نمای نقاشی
	tableau U	دور نمای نقاشی
	palettes U	جعبه رنگ نقاشی
	fresco U	نقاشی ابرنگی کردن
	fresco U	نقاشی ابرنگی روی گچ
	frescoes U	نقاشی ابرنگی روی گچ
	penny a liner U	کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
	crayons U	مداد ابرو نقاشی کردن
	arras U	نقاشی طراحی قلاب دوزی
	crayon U	مداد ابرو نقاشی کردن
	drawing U	هنر طراحی تابلو نقاشی
	drawings U	هنر طراحی تابلو نقاشی
	cel U	فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
	mezzotinto U	نقاشی سایه روشن کردن