Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
intermaediate host
U
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
verminosis
U
ابتلا به کرمهای انگلی الودگی به کرمهای انگلی
botanical
U
ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
vegetable jelly
U
دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
epiphytic
U
انگلی
parasitic
U
انگلی
parasitism
U
انگلی
sporozoan
U
اغازیان انگلی
parasitism
U
انگلی بودن
semiparasitic
U
نیمه انگلی
sporozoal
U
اغازیان انگلی
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
mold
U
قارچ انگلی گیاهان
spurious resistance
U
مقدار مقاومت انگلی
haustorium
U
الت مکنده گیاه انگلی
to be parasitic
[on]
U
انگلی شدن
[زیست شناسی]
sporozoite
U
اغازی انگلی متحرک هاگدار
toxoplasmosis
U
عفونت انگلی پستانداران وپرندگان وانسان
iceneumon
U
یکجور پرده بال انگلی) در این 00
vegetable
U
گیاهی
herbescent
U
گیاهی
herbaceous
U
گیاهی
vegetal
U
گیاهی
vegetative
U
گیاهی
blights
U
زنگ گیاهی
aphis
U
شپشک گیاهی
auxin
U
هورمون گیاهی
pectin
U
ژلاتین گیاهی
sapped
U
شیره گیاهی
vegetation
U
پوشش گیاهی
vegetation
U
زندگی گیاهی
blighting
U
زنگ گیاهی
pectin
U
دلمه گیاهی
blight
U
زنگ گیاهی
herbal dye
U
رنگینه گیاهی
latex
U
شیره گیاهی
bacterium
U
میکروبهای گیاهی
bolster layer
U
بالش گیاهی
phytogeopraphy
U
جغرافیای گیاهی
plant geography
U
جغرافیای گیاهی
phytogeography
U
جغرافیای گیاهی
honeydew
U
شهد گیاهی
vegtable fat
U
چربی گیاهی
vegetive
U
گیاهی روینده
vegetality
U
حالت گیاهی
jassid
U
افت گیاهی
phytochorology
U
جغرافیای گیاهی
phyton
U
واحد گیاهی
botanical pesticide
U
افت کش گیاهی
sap wood
U
شیره گیاهی
plant food
U
غذای گیاهی
geographical botany
U
جغرافیای گیاهی
floral ornament
U
تزیینات گیاهی
floral zone
U
منطقه گیاهی
galenical
U
داروی گیاهی
geobotany
U
جغرافیای گیاهی
loose smut
U
زنگ گیاهی
sap
U
شیره گیاهی
milks
U
شیره گیاهی
mildew
U
زنگ گیاهی
milked
U
شیره گیاهی
milk
U
شیره گیاهی
saps
U
شیره گیاهی
vegetable fiber
U
الیاف گیاهی
milking
U
شیره گیاهی
underwood
U
گیاهی که در زیردرختی روییده
Manila
U
از الیاف گیاهی نساجی
lenticel
U
خلل وفرج گیاهی
vitta
U
لوله یا منفذ گیاهی
trichome
U
کرک گیاهی مویک
phytosociology
U
جامعه شناسی گیاهی
phytogenic
U
دارای منشاء گیاهی
plant ecology
U
بوم شناسی گیاهی
paleobotany
U
سنگواره شناسی گیاهی
phytoecology
U
بوم شناسی گیاهی
phytobiology
U
علم الحیات گیاهی
trichomic
U
کرک گیاهی مویک
fire blast
U
یرقان سوزنده گیاهی
humus
U
خاک گیاهی هرموس
pollinose
U
شبیه گرده گیاهی
mungo
U
گیاهی از تیره روناسیان
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
plant-dyes
U
رنگینه های گیاهی
to pull up a plant
U
گیاهی را ازریشه دراوردن
psyllidae
U
شپشههای جهنده گیاهی
psylla
U
شپشههای جهنده گیاهی
dragon head
U
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
pollen counts
U
درصد گردههای گیاهی در هوا
turgor
U
ورم سلولهای زنده گیاهی
irid
U
گیاهی از جنس سوسن یازنبق
turgor
U
اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
trailers
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
dragon's head
U
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
pollen count
U
درصد گردههای گیاهی در هوا
verticillium
U
قارچ ناقص افت گیاهی
deciduous
U
گیاهی که در زمستان برگ میریزد
trailer
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
buckeye
U
گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
taxon
U
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
eelgrass
U
علف مارماهی که گیاهی است دریایی
albumen
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
ecesis
U
قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
sori
U
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
herbal
U
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
albumens
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
vetch
U
ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
globeflower
U
گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
green soap
U
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
gutta percha
U
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
foliage plant
U
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
greenbrier
U
گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
louse
U
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
glabrescent
U
گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
floristry
U
شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
pyxidium
U
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
larkspur
U
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
animal
U
جانور
beast
U
جانور
animals
U
جانور
malacostracan
U
جانور
johnny
U
جانور نر
ruffianly
U
جانور خو
beasts
U
جانور
it pron
U
ان جانور
creature
U
جانور
creatures
U
جانور
he
U
جانور نر
animalize
U
جانور
it
U
ان جانور
apod
U
جانور بی پا
structure of an animal
U
جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
galbanum
U
نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
strayed
U
جانور ولگرد
brutalities
U
جانور خویی
ungulate
U
جانور سم دار
brutality
U
جانور خویی
scrag
U
جانور نحیف
mammifer
U
جانور پستاندار
amebas
U
جانور تک سلولی
plantigrade
U
جانور دوپا
amebae
U
جانور تک سلولی
poikilotherm
U
جانور خونسرد
poikilothermism
U
خونسردی جانور
pollard
U
جانور بی شاخ
polypod
U
جانور بسیارپا
polystomatous
U
جانور بسیار
polystome
U
جانور بسیار
pudge
U
جانور چاق
saxicolous
U
جانور سنگ زی
saprozoon
U
جانور پوده زی
amoeba
U
جانور تک سلولی
amoebae
U
جانور تک سلولی
shell fish
U
جانور صدف
mammiferous
U
جانور پستاندار
milker
U
جانور شیرده
nekton
U
جانور شناور
tardigrade
U
جانور کندرو
stinkard
U
جانور بدبو
rodents
U
جانور جونده
rodent
U
جانور جونده
pelagian
U
جانور دریایی
perissodactyl
U
جانور فرد سم
brutalization
U
جانور خویی
amoebas
U
جانور تک سلولی
monocule
U
جانور یک چشم
brutal
U
جانور خوی
scavenger
U
جانور لاشخور
zoologist
U
جانور شناس
beastliness
U
جانور خویی
zoology
U
جانور شناسی
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
animalist
U
نقاش جانور
animalculum
U
جانور ریزه
saxicoline
U
جانور سنگ زی
brutes
U
جانور حیوان
scavengers
U
جانور لاشخور
brute
U
جانور حیوان
craw
U
معده جانور
zootomy
U
جانور شکافی
stray
U
جانور بی صاحب
proud
<adj.>
U
جانور حشری
strays
U
جانور بی صاحب
game
U
جانور شکاری
hybrid
U
جانور دورگه
zoophagous
U
جانور خوار
zoophilic
U
علاقمند به جانور
zoophilous
U
علاقمند به جانور
in heat
[American E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
on heat
[British E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
edentate
U
جانور بی دندان
zootheism
U
جانور پرستی
straying
U
جانور بی صاحب
fauna
U
جانور نامه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com