Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insensitive
U
جامد کساد
insensitivity
U
جامد کساد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tight
U
کساد
slackest
U
کساد
dullest
U
کساد
slack
U
کساد
dullness
U
کساد
depression
U
کساد
depressions
U
کساد
dulls
U
کساد
dulling
U
کساد
dull
U
کساد
dulled
U
کساد
duller
U
کساد
slacks
U
کساد
stagnant
U
کساد
tighter
U
کساد
tightest
U
کساد
inactive
U
کساد
off
U
کساد
sluggish
U
کساد
weak industry
U
صنعت کساد
statgnate
U
کساد شدن
dead market
U
بازار کساد
There is a slump ( recession ) .
U
کاروکاسبی کساد است
slack
U
کساد کردن گشاد
stagnate
U
خوابیدن کساد شدن
stagnated
U
خوابیدن کساد شدن
stagnates
U
خوابیدن کساد شدن
stagnating
U
خوابیدن کساد شدن
To depress the market .
U
بازار را کساد کردن
slacks
U
کساد کردن گشاد
slackest
U
کساد کردن گشاد
Trade ( business ) is slack this week .
U
این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
illiquid
U
جامد
massy
U
جامد
exanimate
U
جامد
heavyset
U
جامد
inorganic
U
جامد
robustly
U
جامد یا
rigid
U
جامد
robust
U
جامد یا
solids
U
جامد
solid
U
جامد
sediment discharge
U
بده جامد
solid fuel
U
سوخت جامد
solid propellant
U
سوخت جامد
concretion
U
جامد شدن
crystalin solid
U
جامد متبلور
solid solution
U
محلول جامد
soild state
U
حالت جامد
soild solution
U
محلول جامد
semisolid
U
نیمه جامد
solid state
U
حالت جامد
paraffin wax
U
پارافین جامد
monohydrate
U
جامد تک ابه
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
discharge of solids
U
بده جامد
solidification
U
تبدیل به جامد
thickened fuel
U
سوخت جامد
solidifying
U
جامد کردن
solidifies
U
جامد کردن
solidified
U
جامد کردن
solidly
U
بطور جامد
solidify
U
جامد کردن
solidifying
U
جامد کردن یا شدن
solidify
U
جامد کردن یا شدن
soild state electrode
U
الکترود حالت جامد
solid state cartridge
U
کارتریج حالت جامد
solidifies
U
جامد کردن یا شدن
precipitate electrode
U
الکترود حالت جامد
adamantly
U
جسم جامد و سخت
adamant
U
جسم جامد و سخت
solidified
U
جامد کردن یا شدن
solid support
U
تکیه گاه جامد
solid state device
U
دستگاه حالت جامد
solid state diffusion
U
پخش حالت جامد
concretely
U
بطور محکم یا جامد
solid
U
ماده جامد سفت
solid state physics
U
فیزیک حالت جامد
substitutional solid solution
U
محلول جامد جانشینی
solids
U
ماده جامد سفت
exploded view
U
شرحی از یک ساختمان جامد
gas solid chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- جامد
solid state component
U
مولفهء حالت جامد
solid state circuitry
U
مدارات حالت جامد
solids press down
U
اجسام جامد سوی
solid-state laser
U
لیزر حالت جامد
[فیزیک]
solid looking
U
دارای قیافه جامد وبیروح
harden
U
تبدیل به جسم جامد کردن
pentahedron
U
جسم جامد پنج وجهی
three-dimensional
U
و بنابراین به نظر جامد می آید
restrictor
U
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
hardens
U
تبدیل به جسم جامد کردن
wham
U
صدای بهم خوردن اجسام جامد
stereography
U
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
cure time
U
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
hall effect
U
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
adsorption
U
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
terriers
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
aerosol
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terrier
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
cartridge
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cartridges
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
wire frame model
U
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
chemisorption
U
پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
regression rate
U
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
age hardening
U
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
migration
U
حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
charges
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com