Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electron capture
U
جاذبه الکترونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electron multiplier
U
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
gravitation
U
جاذبه
attraction
U
جاذبه
gravity
U
جاذبه
attractions
U
جاذبه
appeal
U
جاذبه
appealed
U
جاذبه
appeals
U
جاذبه
law of gravity
U
جاذبه
valence
U
جاذبه
absorpthiveness
U
قوه جاذبه
attractive field
U
میدان جاذبه
attraction of current
U
جاذبه میدان
gravitation
U
جاذبه ثقلی
gravitation
U
جاذبه گرانشی
attraction force
U
نیروی جاذبه
attractive force
U
نیروی جاذبه
electrostatic attraction
U
جاذبه الکترواستاتیکی
gravitational attraction
U
جاذبه گرانشی
gravitational constant
U
ثابت جاذبه
capillary attraction
U
جاذبه شعریه
gravitational force
U
نیروی جاذبه
electric attraction
U
جاذبه الکتریکی
electromagnetic attraction
U
جاذبه الکترومغناطیسی
gravitational waves
U
امواج جاذبه
attration
U
جاذبه کشندگی
coulomb attraction
U
جاذبه کولنی
counter attraction
U
جاذبه متقابله
gravitation
U
کشش جاذبه
adhesion
U
جاذبه سطحی
gravitation
U
قوه جاذبه
sex appeal
U
جاذبه جنسی
magnetic attraction
U
جاذبه مغناطیسی
cohesion
U
جاذبه مولکولی
sexiness
U
جاذبه جنسی
law of electrostatic attraction
U
قانون جاذبه الکترواستاتیکی
law of universal gravitation
U
قانون جاذبه عمومی
geomagnetic
U
وابسته به جاذبه زمین
scenic attractions
U
جاذبه های دیدنی
intermolecular attraction
U
جاذبه بین مولکولی
magnetic dip
U
قوه جاذبه مغناطیسی
magnetic dip
U
میدان جاذبه مغناطیسی
interionic attraction
U
جاذبه بین یونی
ablatitious
U
کاهنده قوه جاذبه
intensity of gravity
U
گرانی یا جاذبه زیاد
intensity of gravity
U
شدت با زیادی جاذبه
centripetal force
U
قوه جاذبه مرکز
electron tube
U
لامپ الکترونی
electron theory
U
تئوری الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونی
electron telescope
U
تلسکوپ الکترونی
electron shower
U
رگبار الکترونی
electron sheath
U
پوسته الکترونی
electron ray
U
اشعه الکترونی
electron physics
U
فیزیک الکترونی
electron particle
U
ذره الکترونی
electron mirror
U
اینه الکترونی
electron microscope
U
میکروسکپ الکترونی
electron microscope
U
میکروسکوپ الکترونی
electron wave
U
موج الکترونی
electronic current
U
جریان الکترونی
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
electronic transition
U
جهش الکترونی
electronic switch
U
سوئیچ الکترونی
electronic structure
U
ساختار الکترونی
electronic rectifier
U
یکسوساز الکترونی
electronic rectifier
U
یکسوکننده الکترونی
electronic radiation
U
تشعشع الکترونی
electronic microscope
U
میکروسکوپ الکترونی
electronic formula
U
فرمول الکترونی
electronic flash
U
فلاش الکترونی
electronic excitation
U
تحریک الکترونی
electronic density
U
چگالی الکترونی
one electron atom
U
اتم تک الکترونی
electron camera
U
دوربین الکترونی
electron configuration
U
ارایش الکترونی
electron cloud
U
ابر الکترونی
electron cascade
U
ابشار الکترونی
electron capture
U
ربایش الکترونی
gun
U
تفنگ الکترونی
tubes
U
لامپ الکترونی
electron bombardment
U
بمباران الکترونی
computers
U
حسابگر الکترونی
barrier layer
U
بند الکترونی
computer
U
حسابگر الکترونی
tube
U
لامپ الکترونی
guns
U
تفنگ الکترونی
electron avalanche
U
بهمن الکترونی
electron beam
U
اشعه الکترونی
electron could
U
ابر الکترونی
electron coupling
U
پیوست الکترونی
electron coupling
U
تزویج الکترونی
electron lens
U
لنز الکترونی
electron lens
U
عدسی الکترونی
electron hole
U
حفره الکترونی
electron gun
U
تفنگ الکترونی
electron gas
U
گاز الکترونی
electron flow
U
جریان الکترونی
electron diffraction
U
پراش الکترونی
electron density
U
چگالی الکترونی
electron cutting
U
برش الکترونی
electron current
U
جریان الکترونی
electron beam
U
پرتوی الکترونی
intermolecular attractive force
U
نیروی جاذبه بین مولکولی
cohesion
U
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
gravity
U
جاذبه زمین کشش انحراف
gravity
U
جاذبه زمین درجه کشش
eniac
U
ماشین حساب الکترونی
barrier layer capacitance
U
فرفیت بند الکترونی
electron beam generator
U
مولد اشعه الکترونی
depletion layer capacitance
U
فرفیت بند الکترونی
electronic lens
U
عدسی یا لنز الکترونی
electron beam welding
U
جوشکاری با اشعه الکترونی
density of an electron beam
U
چگالی اشعه الکترونی
glass type tube
U
لامپ الکترونی شیشهای
welding by electron beam
U
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron microscope
U
ذره بین الکترونی
electron disintegration
U
فرو ریزش الکترونی
electron beam cutting
U
برش با اشعه الکترونی
gas filled valve
U
لامپ الکترونی گازی
multidentate atom
U
اتم چند الکترونی
forbidden transition
U
جهش الکترونی ممنوع
phosphor
U
معمولا اشعه الکترونی
affinities
U
نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
affinity
U
نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitated
U
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates
U
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitates
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate
U
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitate
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating
U
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
cohesion
U
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
input circuit
U
مدار ورودی لامپ الکترونی
thermoelectron
U
الکترونی که در اثر گرماصادر شود
output circuit
U
مدار خروجی لامپ الکترونی
get a fix on something
<idiom>
U
نامه الکترونی دریافت کردن
octal glass type tube
U
لامپ الکترونی هشت پایهای
electron beam deflection system
U
سیستم شکست پرتو الکترونی
electron beam focusing
U
تمرکز دهی اشعه الکترونی
beam current at a specified point
U
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
centriole
U
ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
mu
U
فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
sferics
U
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
electron gun
U
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
beam
U
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beams
U
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
bread-board
U
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards
U
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
geotropism
U
رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
synchrotron
U
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
neap tide
U
دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
numerical indicator tube
U
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
electron beam recording
U
ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
electrostatics
U
بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
electronic
U
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
y plates
U
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
guns
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com