Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
Other Matches
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
gunnery
U
توپخانه دریایی
spotter
U
دیدبان توپخانه دریایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
stargauge
U
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
artillery
U
توپخانه
ordnance
U
توپخانه
ordnace
U
توپخانه
gunnery
U
توپخانه
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
turrets
U
برج توپخانه
turret
U
برج توپخانه
field atrillery
U
توپخانه صحرایی
field artillery
U
توپخانه صحرائی
fieldartillery
U
توپخانه صحرایی
towed artillery
U
توپخانه کششی
self propelled
U
توپخانه خودکششی
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
gunner
U
جمعی توپخانه
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
gunners
U
جمعی توپخانه
cannonry
U
توپ و توپخانه
armored artillery
U
توپخانه زرهدار
armored artillery
U
توپخانه زرهی
corps artillery
U
توپخانه سپاه
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
division artillery
U
توپخانه لشگر
artillery piece
U
قبضه توپخانه
artillery mount
U
سکوی توپخانه
artillery mount
U
قنداق توپخانه
artillery group
U
گروه توپخانه
artillery corps
U
رسته توپخانه
artillery corps
U
قسمت توپخانه
artillery brigade
U
تیپ توپخانه
artillery branch
U
رسته توپخانه
artillery battalion
U
گردان توپخانه
artillery annex
U
پیوست توپخانه
artillerist
U
متخصص توپخانه
artillery
U
رسته توپخانه
army artillery
U
توپخانه ارتش
artillery
U
توپخانه صحرایی
battering train
U
توپخانه محاصره
gunnery
U
علم توپخانه
gunner's party
U
گروه توپخانه
flak
U
توپخانه ضد هوایی
heavy artillery
U
توپخانه سنگین
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
medium artillery
U
توپخانه متوسط
light artillery
U
توپخانه سبک
division artillery
U
توپخانه لشگری
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
all available
U
تمام توپخانه موجود
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
gunnery ship
U
ناو اموزشی توپخانه
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
artillery chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery fire plan
U
طرح اتش توپخانه
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
firing chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
no fire line
U
خط منع اتش توپخانه
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
aerial field artillery
U
توپخانه محمول هوایی
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
fire plan
U
طرح اتش توپخانه
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
rolling barrage
U
سد اتش غلطان توپخانه
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
jato unit
U
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
ask ask
U
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
batteries
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
surface mission
U
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
U
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
towed
U
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
U
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range
U
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
offset plottin
U
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
naval
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
nautical
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
pelagian
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
saltier
U
دریایی
marines
U
دریایی
marine
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
maritime
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
benthic
U
ته دریایی
salty
U
دریایی
seas
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
sea born
U
دریایی
sea
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
maritime lien
U
برتری دریایی
light house
U
چراغ دریایی
light house
U
فار دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
marooner
U
دزد دریایی
kelp
U
اشنه دریایی
mark sensing
U
نشان دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
maritime trade
U
تجارت دریایی
maritime lien
U
امتیاز دریایی
navy
U
نیروی دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
rover
U
دزد دریایی
jellyfish
عروس دریایی
medusa
U
ستاره دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
naval activity
U
یکان دریایی
marines
U
تکاور دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
nautical twilight
U
شفق دریایی
nautical terms
U
اصطلاحات دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
nautical slide rule
U
خط کش محاسبه دریایی
nautical chart
U
نقشه دریایی
nautical almanac
U
زیج دریایی
marine
U
تکاور دریایی
holothurian
U
راب دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com