Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wingshooting
U
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flushing
U
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flushes
U
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flush
U
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
flu flu
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sorties
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runway
U
راه پرواز باند پرواز
runways
U
راه پرواز باند پرواز
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
beacon flight
U
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
volitant
U
پرنده
cocking
U
پرنده نر
cocks
U
پرنده نر
wildlife
U
پرنده
volant
U
پرنده
bird
پرنده
birds
U
پرنده
cock
پرنده نر
long jumper
U
پرنده
jumpers
U
پرنده
fowls
U
پرنده
fowl
U
پرنده
jumper
U
پرنده
Frisbees
U
بشقاب پرنده
flying saucer
U
بشقاب پرنده
ornithomancy
U
تفال با پرنده
pied
U
پرنده رنگارنگ
ornithology
U
پرنده شناسی
pole vaulter
U
پرنده با نیزه
ornithologist
U
پرنده شناس
Frisbee
U
بشقاب پرنده
the bird kind
U
جنس پرنده
hydrofoil
U
قایق پرنده
hydrofoils
U
قایق پرنده
roosts
U
نشیمنگاه پرنده
roosting
U
نشیمنگاه پرنده
roosted
U
نشیمنگاه پرنده
roost
U
نشیمنگاه پرنده
vaulter
U
پرنده با نیزه
volans
U
ماهی پرنده
volantis
U
ماهی پرنده
migrator
U
پرنده مهاجر
water fowl
U
پرنده ابی
ornithoid
U
پرنده وار
hen bird
U
پرنده ماده
UFOs
U
بشقاب پرنده.
UFO
U
بشقاب پرنده.
birdcall
U
صدای پرنده
flopper
U
پرنده فاسبوری
altair
U
کرکس پرنده
fowling
U
شکار پرنده
birdman
U
پرنده باز
stick
U
گروه پرنده
dicky
U
پرنده کوچک
dickey
U
پرنده کوچک
flying saucers
U
بشقاب پرنده
perch
U
نشیمن گاه پرنده
fowl
U
پرنده راشکار کردن
oology
U
تخم پرنده شناسی
fowls
U
پرنده راشکار کردن
perching
U
نشیمن گاه پرنده
ornithology
U
مبحث پرنده شناسی
fricassees
U
راگوی گوشت پرنده
chicken
U
پرنده کوچک بچه
fricassee
U
راگوی گوشت پرنده
pinions
U
پر وبال پرنده را کندن
ornithological
U
وابسته به پرنده شناسی
pinioning
U
پر وبال پرنده را کندن
pinion
U
پر وبال پرنده را کندن
ornithologic
U
وابسته به پرنده شناسی
perches
U
نشیمن گاه پرنده
birdcall
U
تقلید صدای پرنده
perched
U
نشیمن گاه پرنده
night migrant
U
شب کوچنده
[پرنده شناسی]
bird's foots
U
شبیه پای پرنده
bird's foot
U
شبیه پای پرنده
singin bird
U
پرنده اواز خوان
chickens
U
پرنده کوچک بچه
game bird
U
پرنده موردنظر درشکار
high jumper
U
پرنده پرش ارتفاع
quills
U
پر بلند بال پرنده
quill
U
پر بلند بال پرنده
varmint
U
حیوان یا پرنده شکارکننده
vaulter
U
پرنده از روی خرک
UFO
U
اشیا پرنده ناشناس
UFOs
U
اشیا پرنده ناشناس
tinamou
U
پرنده خانوادهء tinamidae
what kind of a bird is that ?
U
چه قسم پرنده ایست
jowls
U
ارواره زیرین پرنده گونه
oologist
U
خبره در تخم پرنده شناسی
jowl
U
ارواره زیرین پرنده گونه
flying fishes
U
صورت فلکی ماهی پرنده
flying fish
U
صورت فلکی ماهی پرنده
partial migrant
U
کوچگر پاره ای
[پرنده شناسی]
ostrich
شتر مرغ
[پرنده شناسی]
extra-group
U
ناهمراه گروه
[پرنده شناسی]
broiler
U
بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
aerie
U
لانهء پرنده بر روی صخرهء مرتفع
grackle
U
نوعی پرنده ازتیره سار و دم جنبانک
bird motif
U
نقش پرنده در قالی حیوان دار
bisk
U
ابگوشت یا اشی که ازگوشت پرنده ومیگو
gallinule
U
نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
bird's nest
U
حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
soft bill
U
پرنده منقار نازک حشره خوار
ornithicknite
U
جا پای پرنده که سنگ شده باشد
gunning
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
nut cracker
U
یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
flippers
U
پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flipper
U
پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
handbow
U
کمان تیراندازی
guns
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
offhand
U
تیراندازی ایستاده
the butts
U
میدان تیراندازی
methode of fire
U
روش تیراندازی
lived
U
تیراندازی جنگی
live
U
تیراندازی جنگی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
gunnery
U
قوانین تیراندازی
horseback archery
U
تیراندازی سواره
fire trench
U
سنگر تیراندازی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
field archery
U
تیراندازی صحرایی
dry sum
U
مشق تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
firing line
U
خط شروع تیراندازی
shoots
U
تیراندازی کردن
shoot
U
تیراندازی کردن
firing area
U
منطقه تیراندازی
fire
U
تیراندازی کردن
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
ready position
U
حاضربه تیراندازی
fired
U
تیراندازی کردن
order of fire
U
روش تیراندازی
fires
U
تیراندازی کردن
gunning
U
تمرین تیراندازی
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
fowling piece
U
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
jacana
U
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
beak-head
U
[آذینی از مجموعه سر حیوان، پرنده یا انسان یا منقاری رو به پایین]
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
shot
U
گلوله تیراندازی شده
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
set up
U
اماده تیراندازی کردن
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
shots
U
گلوله تیراندازی شده
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com