English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
wave off U به زمین ساییده شدن هواپیما
ceilings U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceiling U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
terrain avoidance U ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
departure end U نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
chutes U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
pickup field U زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
chute U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
smallholdings U زمین کوچک
smallholding U زمین کوچک
lift-off U جدا شدن یک هواپیما یا هررسانگر دیگر از زمین یا ازرسانگر مادر
plat U قطعه زمین کوچک
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
cutworm U کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
Ggreen U [زمین سبز و خرم به ویژه در ویلا ها و شهرک های کوچک]
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
archery U تیراندازی
shooting U تیراندازی
pops U تیراندازی
shootings U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
popped U تیراندازی
pop U تیراندازی
gunning U تیراندازی
musketry U تیراندازی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
handbow U کمان تیراندازی
dry sum U مشق تیراندازی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
gunnery U قوانین تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
shoots U تیراندازی کردن
fires U تیراندازی کردن
gun U تیراندازی کردن
offhand U تیراندازی ایستاده
methode of fire U روش تیراندازی
guns U تیراندازی کردن
firing table U جدول تیراندازی
scheme of fire U طرح تیراندازی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
firing line U خط شروع تیراندازی
the butts U میدان تیراندازی
shoot U تیراندازی کردن
fire trench U سنگر تیراندازی
automatic fire U تیراندازی خودکار
horseback archery U تیراندازی سواره
lived U تیراندازی جنگی
fire U تیراندازی کردن
riflery U تیراندازی تفنگداری
gunning U تمرین تیراندازی
combat firing U تیراندازی جنگی
field archery U تیراندازی صحرایی
fired U تیراندازی کردن
fire bay U دهلیز تیراندازی
school shooting U تیراندازی در مدرسه
ready position U حاضربه تیراندازی
firing area U منطقه تیراندازی
fire power U قدرت تیراندازی
live U تیراندازی جنگی
conduct of fire U هدایت تیراندازی
conduct of fire U اجرای تیراندازی
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
shot U گلوله تیراندازی شده
shots U گلوله تیراندازی شده
shots U تیراندازی شده تیرخورده
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
shot U تیراندازی شده تیرخورده
recoils U دفع ضربت تیراندازی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
pit detail U کمک مربی تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
passive U دفاع بدون تیراندازی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
range correction U تصحیح برد تیراندازی
range firing U تیراندازی در میدان تیر
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
set up U اماده تیراندازی کردن
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
open fire U شروع به تیراندازی کردن
archery U تیراندازی با تیر و کمان
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com