English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bearing pile U تکیه گاه پایه کوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fulcrum U تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
support U تکیه گاه پایه
Other Matches
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
hatch beam U پایه دریچه پایه دهلیز
base width U عرض پایه پهنای پایه
decimal U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
base piece U پایه پایه استقرار
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
enclitic U بی تکیه
reliance U تکیه
recumbency U تکیه
unaccented U بی تکیه
accent U تکیه
emphasis U تکیه
accumbency U تکیه
atonic U بی تکیه
accented U تکیه
accenting U تکیه
lolls U لم تکیه
lolling U لم تکیه
lolled U لم تکیه
loll U لم تکیه
leanings U تکیه
leaning U تکیه
accents U تکیه
to throw oneself on U تکیه کردن بر
relying U تکیه کردن
counterfort U دیوار تکیه
prop U تکیه گاه
bolster U تکیه دادن
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
propping U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
catch-phrase U تکیه کلام
leaned U تکیه زدن
leaned U تکیه کردن
lean U تکیه زدن
leans U تکیه کردن
lean U تکیه کردن
leans U تکیه زدن
heel rest تکیه گاه
catch-phrases U تکیه کلام
fulcrum U تکیه گاه
to base one self U تکیه کردن
anchor U تکیه گاه
anchoring U تکیه گاه
saddle bearer U تکیه گاه
stand U تکیه گاه
postpositive U الحاقی و بی تکیه
point of support U تکیه گاه
maulstick U تکیه دست
reclines U تکیه کردن
reclined U تکیه کردن
recline U تکیه کردن
insists U تکیه کردن بر
insisting U تکیه کردن بر
insisted U تکیه کردن بر
anchorage U تکیه گاه
anchorages U تکیه گاه
anchors U تکیه گاه
support roller U تکیه گاه
support bearing U تکیه گاه
stay U تکیه مهار
stayed U تکیه مهار
bolstered U تکیه دادن
bolsters U تکیه دادن
support U تکیه گاه
insist U تکیه کردن بر
rely U تکیه کردن
bearing U تکیه گاه
arm rest U تکیه گاه
backrest U تکیه گاه
boilerplate U تکیه کلام
accentual U تکیه دار
mahlstick U تکیه دست
relied U تکیه کردن
slump over U تکیه زدن
rest U تکیه گاه
rests U تکیه دادن
bridge seat U تکیه گاه
rests U تکیه گاه
relies U تکیه کردن
rest U تکیه دادن
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
propped U تیر شمع تکیه
to lean against something U تکیه زدن به چیزی
lateral support U تکیه گاه جانبی
prop U تیر شمع تکیه
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
support conditions U شرایط تکیه گاهی
support pression U فشار تکیه گاه
fixed support U تکیه گاه گیردار
free support U تکیه گاه ازاد
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
arch abutment U تکیه گاه قوس
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
solid support U تکیه گاه جامد
bearing stress U تنش تکیه گاهی
bow hand U دسته تکیه گاه
rests U تکیه گاه استراحت
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
bearing plate U صفحه تکیه گاه
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
rest U تکیه گاه استراحت
bearing width U عرض تکیه گاه
bench wall U دیوار تکیه گاه
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
hinged support U تکیه گاه مفصلی
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
simple support U تکیه گاه ساده
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
seat bars U میلههای تکیه گاه
lateral support U تکیه گاه کناری
restraining support U تکیه گاه گیردار
armpits U تکیه گاه ارنج
slogan U تکیه کلام شعار
slogans U تکیه کلام شعار
movable support U تکیه گاه متحرک
journals U تکیه گاه اصلی
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
lean U تکیه دادن بطرف
direct support U تکیه گاه بی واسطه
journal U تکیه گاه اصلی
accumbent U تکیه دار خوابیده
core print U تکیه گاه ماهیچه
accentually U مطابق تکیه صدا
propping U تیر شمع تکیه
leaned U تکیه دادن بطرف
abutment U تکیه گاه نیمپایه
armpit U تکیه گاه ارنج
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
leans U تکیه دادن بطرف
accumbent U تکیه کننده سرغذا
spans U فاصله دو تکیه گاه تیر
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
spanning U فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned U فاصله دو تکیه گاه تیر
stiffened at the supports U تقویت شده در تکیه گاهها
span U فاصله دو تکیه گاه تیر
backs U پشتی کنندگان تکیه گاه
back U پشتی کنندگان تکیه گاه
bossed U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
accentually U بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
boss U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
support U تکیه گاه تصدیق کردن
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
bolsters U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolstered U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolster U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bosses U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
staddle U چوب دستی تکیه گاه
bossing U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
accubation U تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
catchword U تکیه سخن مفتاح کلام
accentuated U تکیه دادن تاکید کردن
stretcher U تکیه گاه پای پاروزن
stretchers U تکیه گاه پای پاروزن
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
bearing support U تکیه گاه متحمل بار
accentuate U تکیه دادن تاکید کردن
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
accentuating U تکیه دادن تاکید کردن
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
accentuates U تکیه دادن تاکید کردن
support resistance U واکنش یا مقاومت تکیه گاه
Do not lean out! U به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
arrow rest U تکیه گاه تیر روی کمان
slab for bearing U سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
slugged U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slugs U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
benchrest U سکو برای تکیه دادن تیرانداز
barytone U کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
accentuation U بکار بردن ایین تکیه صدا
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
slug U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
be raise to the bench U بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
simply supported deep beam U تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
flying buttresses U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
flying buttress U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
masculinerhme U قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
lay back spin U چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
cantilever U تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com