English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accumbent U تکیه کننده سرغذا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
accenting U تکیه
accents U تکیه
reliance U تکیه
lolls U لم تکیه
lolling U لم تکیه
loll U لم تکیه
lolled U لم تکیه
leaning U تکیه
leanings U تکیه
enclitic U بی تکیه
accented U تکیه
emphasis U تکیه
atonic U بی تکیه
unaccented U بی تکیه
accent U تکیه
recumbency U تکیه
accumbency U تکیه
bridge seat U تکیه گاه
to throw oneself on U تکیه کردن بر
anchoring U تکیه گاه
recline U تکیه کردن
to base one self U تکیه کردن
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
backrest U تکیه گاه
bearing U تکیه گاه
reclines U تکیه کردن
reclined U تکیه کردن
insists U تکیه کردن بر
insisting U تکیه کردن بر
insisted U تکیه کردن بر
insist U تکیه کردن بر
boilerplate U تکیه کلام
arm rest U تکیه گاه
stayed U تکیه مهار
stay U تکیه مهار
heel rest تکیه گاه
counterfort U دیوار تکیه
anchors U تکیه گاه
anchor U تکیه گاه
slump over U تکیه زدن
fulcrum U تکیه گاه
maulstick U تکیه دست
mahlstick U تکیه دست
bolster U تکیه دادن
bolstered U تکیه دادن
catch-phrase U تکیه کلام
catch-phrases U تکیه کلام
stand U تکیه گاه
postpositive U الحاقی و بی تکیه
point of support U تکیه گاه
relied U تکیه کردن
relies U تکیه کردن
rely U تکیه کردن
relying U تکیه کردن
support U تکیه گاه
bolsters U تکیه دادن
leaned U تکیه زدن
leaned U تکیه کردن
rests U تکیه دادن
support roller U تکیه گاه
lean U تکیه زدن
lean U تکیه کردن
support bearing U تکیه گاه
rest U تکیه دادن
prop U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
accentual U تکیه دار
propping U تکیه گاه
rest U تکیه گاه
rests U تکیه گاه
leans U تکیه کردن
saddle bearer U تکیه گاه
anchorage U تکیه گاه
anchorages U تکیه گاه
leans U تکیه زدن
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
armpit U تکیه گاه ارنج
seat bars U میلههای تکیه گاه
to lean against something U تکیه زدن به چیزی
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
accumbent U تکیه دار خوابیده
fixed support U تکیه گاه گیردار
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
slogans U تکیه کلام شعار
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
slogan U تکیه کلام شعار
hinged support U تکیه گاه مفصلی
armpits U تکیه گاه ارنج
accentually U مطابق تکیه صدا
core print U تکیه گاه ماهیچه
simple support U تکیه گاه ساده
bearing width U عرض تکیه گاه
leans U تکیه دادن بطرف
movable support U تکیه گاه متحرک
direct support U تکیه گاه بی واسطه
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
leaned U تکیه دادن بطرف
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
support U تکیه گاه پایه
abutment U تکیه گاه نیمپایه
lateral support U تکیه گاه کناری
support pression U فشار تکیه گاه
support conditions U شرایط تکیه گاهی
lateral support U تکیه گاه جانبی
lean U تکیه دادن بطرف
solid support U تکیه گاه جامد
propping U تیر شمع تکیه
bow hand U دسته تکیه گاه
rest U تکیه گاه استراحت
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
bearing plate U صفحه تکیه گاه
propped U تیر شمع تکیه
free support U تکیه گاه ازاد
rests U تکیه گاه استراحت
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
prop U تیر شمع تکیه
bearing stress U تنش تکیه گاهی
arch abutment U تکیه گاه قوس
restraining support U تکیه گاه گیردار
journal U تکیه گاه اصلی
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
bench wall U دیوار تکیه گاه
journals U تکیه گاه اصلی
bolsters U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bearing pile U تکیه گاه پایه کوب
bolstered U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
bearing support U تکیه گاه متحمل بار
boss U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
backs U پشتی کنندگان تکیه گاه
stiffened at the supports U تقویت شده در تکیه گاهها
spans U فاصله دو تکیه گاه تیر
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
spanning U فاصله دو تکیه گاه تیر
bolster U تکیه گاه حافظ دهانه پل
reaction of support U عکس العمل تکیه گاه
bossing U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bosses U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossed U تکیه گاه یاتاقان شفت ها
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
spanned U فاصله دو تکیه گاه تیر
span U فاصله دو تکیه گاه تیر
back U پشتی کنندگان تکیه گاه
staddle U چوب دستی تکیه گاه
accentuates U تکیه دادن تاکید کردن
accentuating U تکیه دادن تاکید کردن
accentuated U تکیه دادن تاکید کردن
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
catchword U تکیه سخن مفتاح کلام
stretcher U تکیه گاه پای پاروزن
support resistance U واکنش یا مقاومت تکیه گاه
accentuate U تکیه دادن تاکید کردن
stretchers U تکیه گاه پای پاروزن
accentually U بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
accubation U تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
support U تکیه گاه تصدیق کردن
accentuation U بکار بردن ایین تکیه صدا
slab for bearing U سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
Do not lean out! U به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slug U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
barytone U کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
benchrest U سکو برای تکیه دادن تیرانداز
arrow rest U تکیه گاه تیر روی کمان
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
slugs U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
slugged U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
simply supported deep beam U تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
fulcrum U تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
be raise to the bench U بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
flying buttresses U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
flying buttress U طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
masculinerhme U قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
lay back spin U چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
cantilever U تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com