English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
ultraviolet U ماوراء بنفش
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
ultraviolet light U نور ماوراء بنفش
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
eprom U PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
spall U تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
aluminium U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminum U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
tiniest U بسیار کوچک
tiny U بسیار کوچک
tinier U بسیار کوچک
microdevice U وسیله بسیار کوچک مثل ریزپردازنده
dial gage U دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
feeler U وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
feelers U وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
smithereens U تکههای ریز
file defragmentation U پیوند تکههای فایل
color patches U تکههای پارچه پرچم
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
snow blink U تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
fracto cumulus U ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
aluminium U الومینیوم
alaminum U الومینیوم
violets U بنفش
violet U بنفش
violaceous U بنفش
aluminium foil U کاغذ الومینیوم
aluminous U مربوط به الومینیوم
aluminous U محتوی الومینیوم
aluminiferous U الومینیوم دار
alumina U اکسید الومینیوم
aluminum oxide U اکسید الومینیوم
aluminum alloy U الیاژ الومینیوم
aluminous U الومینیوم دار
aluminum coat U روکش الومینیوم
lavender U بنفش کمرنگ
lilacs U یاس بنفش
violet blindness U بنفش کوری
corona U هاله بنفش
ultra violet U ماورا بنفش
coronas U هاله بنفش
ultraviolet ray U پرتوماوراء بنفش
lilac U یاس بنفش
amethysts U لعل بنفش
mauve U رنگ بنفش
violets U بنفش رنگ
violet U بنفش رنگ
amethysts U درکوهی بنفش
amethyst U درکوهی بنفش
amethyst U لعل بنفش
methyl violet U بنفش متیل
aluminize U روکش ساختن از الومینیوم
sapphires U سیلیکات الومینیوم و منیزیم
anodization U پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
sapphire U سیلیکات الومینیوم و منیزیم
alumina U گل پاک یا اکسید الومینیوم
bauxite U هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
overseas U ماوراء بحار
supersonic U ماوراء صوت
ultrasonic U ماوراء صوت
supersensible U ماوراء محسوسات
supernatural U ماوراء طبیعی
aerospace U فضای ماوراء جو
transcutaneal U ماوراء پوستی
transmountain U ماوراء کوهستانی
pellucid U حائل ماوراء
ultrafiche U ماوراء فیش
numinous U ماوراء الطبیعه
transcutaneous U ماوراء پوستی
transmontane U ماوراء کوهستانی
hypersonic U ماوراء الصوت
ultrasonics U ماوراء صوت
initial voltage U ولتاژ هاله بنفش
Fuchia <adj.> <noun> U نوعی بنفش پررنگ
ultraviolet U اشعه مادون بنفش
turquois U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
kyanite U سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
alclad U نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
alum U سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
aluminize U روکش بااب الومینیوم دادن
aluminum coating by spraying amalgamate U روکش الومینیوم کردن امیختن
turquoise U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoises U فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
transcendentalism U فلسفه ماوراء الطبیعه
meta metalanguage U ماوراء فوق زبان
semiopaque U کمی حاجب ماوراء
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
transduction U عبور از ماوراء چیزی
beyond U انطرف ماوراء دورتر
transfinite U ماوراء اعداد محدود
supernaturalism U فلسفه ماوراء طبیعه
supersensible U ماوراء عالم حواس
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
Blueviolet <adj.> <noun> U رنگی بین آبی و بنفش
Redviolet U رنگی میان بنفش و قرمز
Rosewood U رنگی میان بنفش و قهوه ای
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
ultrashort drilling U مته کاری ماوراء صوت
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphysician U دانشمند علوم ماوراء طبیعی
metaphisical U مربوط به علم ماوراء طبیعت
phonendoscope U شنیده میشوند
mauve U رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
euclase U بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
tramontane U واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
rosewood چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
crocus [saffron] U گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
beryl U سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dammed U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
ultraviolet light U MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
ultraviolet U ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
alluvial deposit U موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
single U استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
avoirdupois U اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
anodize U روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
pronominal adjective صفتی که اگر موصوف آن را بیندازند ضمیر میشوند
plasmodium U نوعی از پلاسمودیدها که انگل یاختههای خون میشوند
bird's eye perspective U پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
obstructor U وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
reversal U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversals U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
phonoscope U التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
back plate U صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
larkspur U [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
green manure U گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
forlorn hope U دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
periodicals U مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
coated chippings U خورده سنگهای قیراندود شدهای که در سطح جاده پخش میشوند
bulb root U وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
harmotome U سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
windbreaks U درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
eft U سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
windbreak U درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
nitralloy U قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
zeeman U پدیدهای که در ان هر یک ازطیفهای خطی با عبور ازمیدان مغناطیسی به دو یاچند جزء تجزیه میشوند
palatals U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
presentationism U عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
lift strut U پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
blended U شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
lift wire U سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com