English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kempo U تکنیک قدیم کاراته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kihon U تکنیک کاراته
communication engineering U تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
roku dan U دان 6 کاراته
kanza U سرداور کاراته
go dan U دان 5 کاراته
ku dan U دان 9 کاراته
ju dan U دان 01 کاراته
sho dan U دان 1 کاراته
shitu ryu U سبکی در کاراته
san dan U دان 3 کاراته
shichi dan U دان 7 کاراته
yo dan U دان 4 کاراته
hachi dan U دان 8 کاراته
ni dan U دان 2 کاراته
tatemi U محل مسابقه کاراته
tatemi U میدان مبارزه کاراته
minaei U از اصطلاحات داوری کاراته
hajime U اغاز مبارزه کاراته
shushin U داور وسط کاراته
fukushin U کمک داور کاراته
hant U شور داوران کاراته
karate U فن ژاپونی دفاع بدون اسلحه کاراته
keilo U ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
technic U تکنیک
techniques U تکنیک
hydrotechnics U تکنیک اب
technique U تکنیک
practice U تکنیک
telecommunication technique U تکنیک مخابرات
telegraph engineering U تکنیک تلگراف
gei U تکنیک تکواندو
high vaccum engineering U تکنیک خلاء
lighting U تکنیک نور
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
telecommunication technique U تکنیک ارتباطات
motoring U تکنیک اتومبیل
lubrication technology U تکنیک روغنکاری
radio engineering U تکنیک رادیو
measuring technique U تکنیک سنجش
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
signal engineering U تکنیک جریان ضعیف
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
precision engineering U تکنیک ابزار دقیق
highway engineering U تکنیک جاده سازی
foundry practice U تکنیک ریخته گری
telephone engineering U تکنیک یا مهندسی تلفن
low voltage engineering U تکنیک فشار ضعیف
low frequency engineering U تکنیک فرکانس پایین
railroad engineering U مهندسی یا تکنیک راه اهن
telephone switching technique U تکنیک مراکز تلفن خودکار
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
machining practice U تکنیک و روش براده برداری
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
materiel U قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
boxless molding U تکنیک فرم دهی بدون جعبه
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
heian sandan U اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
the old world U بر قدیم
of old U قدیم
primitive U قدیم
anciently U در قدیم
yore U در قدیم
selective clock stetching U تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
immensurable U خیلی قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
dateless U بسیار قدیم
f. times U ایام قدیم
ancientry U عهد قدیم
old world U دنیای قدیم
Aborigine اهلی قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
the old testament U عهد قدیم
the old ways U رسوم قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
hot dog skiing U اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
conservative U پیرو سنت قدیم
satrap U استاندار قدیم ایران
unite U سکه قدیم انگلیسی
early U مربوط به قدیم عتیق
conservatives U پیرو سنت قدیم
earliest U مربوط به قدیم عتیق
uniting U سکه قدیم انگلیسی
old english U زبان انگلیسی قدیم
land grave U کنت قدیم المانی
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
samson U قاضی قدیم اسرائیل
unites U سکه قدیم انگلیسی
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
immemorially U بطور خیلی قدیم
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
babylon U شهر بابل قدیم
conventionality U پیروی از سنت قدیم
paleo etc U وابسته بشمال دنیای قدیم
pony express U پست سریع السیر قدیم
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
plebs U توده مردم روم قدیم
babel U شهر و برج قدیم بابل
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
doric U بسبک معماری قدیم یونان
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
tchigorin indian U دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirate U یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
demand U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
from (since) the year one [American E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
He is an old – timer at this club . U از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
shekel U واحد وزن وپول بابل قدیم
from (since) the year dot [British E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
gambit of aleppo U نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
lambrequin U دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
archon U یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
Whig U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
quadriga U ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
propretor U کنسول فرماندار استان قدیم روم
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
Whigs U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
portcullis U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
portcullises U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
atrium U اطاق میانی خانههای روم قدیم
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
primogeniture U حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
shaman U کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
staged U تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
mesolithic U وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
lowboy U عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
palafitte U خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile U مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
azoth U جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
lawmerchant U حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets U فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com