English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
high vaccum engineering U تکنیک خلاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
communication engineering U تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
technique U تکنیک
hydrotechnics U تکنیک اب
techniques U تکنیک
technic U تکنیک
practice U تکنیک
gei U تکنیک تکواندو
kihon U تکنیک کاراته
lighting U تکنیک نور
motoring U تکنیک اتومبیل
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lubrication technology U تکنیک روغنکاری
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
telecommunication technique U تکنیک مخابرات
telegraph engineering U تکنیک تلگراف
measuring technique U تکنیک سنجش
radio engineering U تکنیک رادیو
telecommunication technique U تکنیک ارتباطات
low vacuum U خلاء کم
lacuna U خلاء
vaccum U خلاء
invacuo U در خلاء
in vacuo U در خلاء
vacuuming U خلاء
vacuum U خلاء
gaping U خلاء
gapes U خلاء
vacuumed U خلاء
vacuums U خلاء
gaped U خلاء
gape U خلاء
telephone engineering U تکنیک یا مهندسی تلفن
kempo U تکنیک قدیم کاراته
low frequency engineering U تکنیک فرکانس پایین
low voltage engineering U تکنیک فشار ضعیف
signal engineering U تکنیک جریان ضعیف
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
highway engineering U تکنیک جاده سازی
precision engineering U تکنیک ابزار دقیق
foundry practice U تکنیک ریخته گری
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
vacuum chamber U اتاق خلاء
vacuum distillation U تقطیر در خلاء
vacuum pump U پمپ خلاء
vacuum oven U اون خلاء
vacuum impregnating process U پرسازی در خلاء
vacuum tunnel U تونل خلاء
vacumm tube U لامپ خلاء
vaccum tube U لامپ خلاء
vaccum trap U تله خلاء
vaccum pump U پمپ خلاء
vacuum tube U لامپ خلاء
vacuum trust U تراست در خلاء
vacuum tube U لوله خلاء
vacuum gage U خلاء سنج
evacuated bellows U فانوسکهای خلاء
high vaccum tube U لامپ خلاء
vaccum tube lamp U لامپ خلاء
high vacuum U خلاء زیاد
ballonet U اطاقک خلاء
absolute vacuum U خلاء مطلق
air exhausting plant U دستگاه خلاء
magnetic constant U پرمئابیلیته ی در خلاء
hard vacuum U خلاء سخت
cavitation U خلاء زائی
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
machining practice U تکنیک و روش براده برداری
railroad engineering U مهندسی یا تکنیک راه اهن
telephone switching technique U تکنیک مراکز تلفن خودکار
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
vaccum forming U شکل دادن در خلاء
interstellar U خلاء بین- ستارهای
critcal fore pressure U فشار حد خلاء بحرانی
critical backing pressure U فشار حد خلاء بحرانی
vacuum tube light U نور لامپ خلاء
vaccum release valve U شیر خلاء شکن
halocline U منطقه خلاء غلظت
vaccum drying U خشک کردن در خلاء
formwork with vacuum chambers U قالب بندی با خلاء
vacuum precessed concrete U بتن با قالب خلاء
unbalanced forced U کمانکش به سوی خلاء
materiel U قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
boxless molding U تکنیک فرم دهی بدون جعبه
disk seal valve U لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
vacuum tube voltmeter U ولت سنج با لامپ خلاء
slipstream U استفاده از خلاء نفر جلو
pentode U لامپ خلاء با پنج الکترود و سه شبکه
heian sandan U اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
selective clock stetching U تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
nixie tube U یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
hot dog skiing U اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
triode U شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
demanded U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
field emission U پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com