English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foothill تپه دامنه کوه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
magnitude U دامنه
slope U دامنه
sloped U دامنه
slopes U دامنه
flank U دامنه جناح
flanked U دامنه جناح
flanking U دامنه جناح
scope U دامنه
scope U دامنه رسیدگی
lift U بالارو دامنه بالابری
lifted U بالارو دامنه بالابری
lifting U بالارو دامنه بالابری
lifts U بالارو دامنه بالابری
tolerance U دامنه تغییرات
tolerances U دامنه تغییرات
range U دامنه
range U دامنه تغییرات
ranged U دامنه
ranged U دامنه تغییرات
ranges U دامنه
ranges U دامنه تغییرات
tail U دامنه
tailed U دامنه
tails U دامنه
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
step U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
stepping U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
am U مدولاسیون دامنه
ridge U پشته تپههای دامنه کوه
ridges U پشته تپههای دامنه کوه
feet U پایین دامنه
mountainside U دامنه
mountainsides U دامنه
hillside دامنه
hillside U دامنه کوه
hillsides U دامنه
hillsides U دامنه کوه
foot دامنه
skirt U دامنه
skirt U دامنه کوه حومه شهر
skirted U دامنه
skirted U دامنه کوه حومه شهر
skirts U دامنه
skirts U دامنه کوه حومه شهر
amplitude U دامنه
amplitude U دامنه بزرگی
amplitude modulation U مدولاسیون دامنه
amplitude of oscillation U دامنه نوسان
amplitude of vibration U دامنه ارتعاش
audibility range U دامنه شنودپذیری
audio frequency U دامنه شنودپذیری
brae U دامنه
class interval U دامنه طبقه
colluvial U دامنه کوهی
combe U دامنه تپه
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
criteria range U دامنه ملاک
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
daily range of soil temperature U دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
discriminating range U دامنه افتراق
double amplitude U دامنه دوبل
double apron fence U سیم خاردار دو دامنه
f.of mountain U دامنه کوه
foehn U باد خشک وگرم دامنه کوه
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
freeware U نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
frequency response U خم دامنه- بسامد
fumarole U شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
hill side دامنه تپه
hook's law U تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
impluse amplitude U دامنه ضربه جریان
impluse amplitude U دامنه ایمپولز
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
interquartile range U دامنه میان چالاکی
interval confidence U دامنه اطمینان
lithosol U خاک کم عمق دامنه کوه ودشت که مرکب از سنگریزه وسنگهای نیمه خاک شده میباشد
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
maximum amplitude U دامنه حداکثر
midrange U میان دامنه
modular range U دامنه تغییرات مدول
neap range U دامنه نوسان جزر و مدضعیف
omni axial nozzle U نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
one tailed test U ازمون یک دامنه
pulse amplitude U دامنه تپش
purview U دامنه شمول قانون
range expression U عبارت دامنه
range format U قالب دامنه
range name U نام دامنه
range of motion U دامنه حرکت
range of stress U دامنه تنش
response amplitude U دامنه پاسخ
restriction of range U محدودیت دامنه
semi interquartile range U دامنه نیمه چارکی
sidehill U واقع در کنار تپه دامنه
skirting armor U زره دامنه تانک
slope of bankment U دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
slope of cutting U دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
Other Matches
subalpine U ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
talus U دامنه
tropic range U دامنه استوایی
two tailed test U ازمون دو دامنه
vibration amplitude U دامنه ارتعاش
total amplitude of oscillation U دامنه کل نوسان
tooth flank U دامنه دندانه
talus meterial U واریزه دامنه
talus U دامنه تالیوز
talus U دامنه سنگلاخی
range U دامنه [ریاضی]
wave amplitude U دامنه موج
The matter assumed significant proportions. U دامنه کار با لاگرفت
tidal range U دامنه جذر و مد دریایی
domain of definition U دامنه تعریف [ریاضی]
domain of a function U دامنه یک تابع [ریاضی]
wave trough U نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
spring tide U جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com