Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electronic jamming
U
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
jamming
U
تولید پارازیت
music
U
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
disturbances
U
پارازیت
parastite
U
پارازیت
disturbance
U
پارازیت
cluttered
U
پارازیت
noise
U
پارازیت
clutter
U
پارازیت
blooper
U
پارازیت
block
U
پارازیت
blocked
U
پارازیت
line noise
U
پارازیت خط
clutters
U
پارازیت
blocks
U
پارازیت
noises
U
پارازیت
background noise
U
پارازیت
intensity of noise
U
شدت پارازیت
sferics
U
پارازیت جوی
anti hum condenser
U
خازن ضد پارازیت
distubing voltage
U
ولتاژ پارازیت
disturbing current
U
جریان پارازیت
interference vcoltage
U
ولتاژ پارازیت
static interference
U
پارازیت جوی
atmospherics
U
پارازیت جوی
atmospheric interference
U
پارازیت جوی
electronic jamming
U
پخش پارازیت
interference voltage meter
U
ولتمتر پارازیت
jamming transmitter
U
فرستنده پارازیت
noise transmitter
U
فرستنده پارازیت
interference level
U
سطح پارازیت
interference generator
U
مولد پارازیت
interference filter
U
صافی پارازیت
interefernce factor
U
ضریب پارازیت
input noise
U
پارازیت اولیه
input noise
U
پارازیت ورودی
noise level
U
سطح پارازیت
noise suppression
U
پارازیت گیری
inductive disturbance
U
پارازیت القائی
grid noise
U
پارازیت شبکه
interference limiter
U
محدودکننده پارازیت
magnetic disturbance
U
پارازیت مغناطیسی
radio interference
U
پارازیت رادیویی
interference power
U
توان پارازیت
clutter
U
پارازیت اتمسفری
jamming
U
پارازیت فرستادن
jam
U
پارازیت دادن
cluttered
U
پارازیت اتمسفری
jamming
U
پخش پارازیت
jammed
U
پارازیت دادن
debugged
U
گرفتن پارازیت
debugs
U
گرفتن پارازیت
jams
U
پارازیت دادن
debug
U
گرفتن پارازیت
clutters
U
پارازیت اتمسفری
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
suppression capacitor
U
خازن پارازیت گیر
snowy picture
U
صفحه نمایش پر از پارازیت
parasite
U
صدای مزاحم پارازیت
parasites
U
صدای مزاحم پارازیت
jamming
U
پارازیت پخش کردن
induced noise
U
پارازیت القاء شده
input noise voltage
U
ولتاژ پارازیت اولیه
jam
U
مسدود کردن پارازیت
mush
U
صدای مزاحم پارازیت
man made static
U
پارازیت غیر جوی
jammed
U
مسدود کردن پارازیت
interference inverter
U
دیود پارازیت گیر
jams
U
مسدود کردن پارازیت
rejector
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
jams
U
پخش پارازیت کردن در مدار
jam
U
پخش پارازیت کردن در مدار
noises
U
صدا راه انداختن پارازیت
noise
U
صدا راه انداختن پارازیت
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
jammed
U
پخش پارازیت کردن در مدار
rejecter
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
picture noise
U
پارازیت روی تمام صفحه نمایش
block
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
hash
U
پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
repeater jammer
U
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
blocked
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocks
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
snowed
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowing
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snows
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
electronic
U
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
bionics
U
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images
U
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
motorola
U
تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
prodos
U
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
text
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
coincidence circuit
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence element
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
logic
U
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
SMT
U
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
U
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
embryophyte
U
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
control transmitter
U
دستگاههای همگرد
hardware
U
دستگاههای اصلی
clustered devices
U
دستگاههای گروهی
self synchronous devices
U
دستگاههای همگرد
cryptoequipment
U
دستگاههای رمز
selsyn devices synchro
U
دستگاههای همگرد
peripherals
U
دستگاههای جانبی
photoelectric devices
U
دستگاههای فتوالکتریکی
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
whitest
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
crushing and grinding equipment
U
دستگاههای خرد کننده
electrodiagnosis
U
تشخیص با دستگاههای برقی
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
storage pool
U
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
avionic
U
مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
exchange selector
U
سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
instrument flight
U
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
electronics
U
الکترونیک
electronic
U
الکترونیک
dielectric
U
دی الکترونیک
orients
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orienting
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
orient
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
avionics
U
فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم
famos
U
Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
electronic engineer
U
مهندس الکترونیک
integrate electronics
U
الکترونیک مجتمع
electronic warfare
U
جنگ الکترونیک
avionics
U
الکترونیک هواپیمایی
electron optics
U
نورشناخت الکترونیک
gaseous electronics
U
الکترونیک گازی
electronic engineer
U
کارشناس الکترونیک
microelectronics
U
ریز الکترونیک
industrial electronic
U
الکترونیک صنعتی
commutation
U
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
electronics
U
علم الکترونیک الکترونشناسی
communication and electronics
U
رسته مخابرات و الکترونیک
declassified cost
U
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
soft ware
U
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
halving adjustment
U
تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
oem
U
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
convenience outlet
[American]
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power point
[British]
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
output
[of a circuit or device]
U
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
power pack
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
outlet
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
iec
U
کمیسیون بین المللی الکترونیک
accumulator
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
middlemen
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
sub woofer
U
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
middleman
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
daisy chain interrupt
U
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
photovoltaic cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
to plug
U
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
eia
U
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com