English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distributary U توزیعی
distributive U توزیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
distributed practices U تمرینهای توزیعی
distrubuted processing U پردازش توزیعی
flattening test U ازمایش توزیعی
distributed network U شبکه توزیعی
distributed design U طرح توزیعی
scatter plot U ترسیم توزیعی
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
ddp U پردازش داده توزیعی
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
scatter read gather write U خواندن توزیعی و نوشتن تجمعی
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com