Perdic | توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	drag net U	توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	colony U	گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
	clowning U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowned U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	ground return U	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
	touch judge U	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
	clown U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowns U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	pancake U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	pancakes U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	center field U	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
	hercules U	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	geotaxis U	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
	regulus U	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
	frost heave U	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	honest john U	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
	nap of the earth U	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
	faunology U	جانوران
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	to break up U	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
	geognosy U	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
	vermin U	جانوران موذی
	animality U	زندگی جانوران
	faunis U	الهه جانوران
	faunae U	مربوط به جانوران
	bimana U	جانوران دودست
	acephali U	جانوران بیسر
	kit U	بچه جانوران
	animalist U	پیکرنمای جانوران
	invertebrata U	جانوران بی مهره
	halobiont U	جانوران اب شور
	zoodvnamics U	فیزیولوژی جانوران
	animals kingdom U	جهان جانوران
	menagerie U	نمایشگاه جانوران
	herbivora U	جانوران علفخوار
	menageries U	نمایشگاه جانوران
	animal kingdom U	جهان جانوران
	zooplankton U	جانوران شناور
	faunistic U	وابسته به جانوران
	lights U	ریه جانوران
	kits U	بچه جانوران
	arachnida U	جانوران عنکبوتی
	implacentalia U	جانوران بی جفت
	perelotok U	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
	terrarium U	نمایشگاه جانوران خشکی
	clawing U	سرپنجه جانوران ناخن
	clawed U	سرپنجه جانوران ناخن
	claw U	سرپنجه جانوران ناخن
	pachyder mata U	جانوران پوست کلفت
	neontology U	بررسی جانوران مانده
	instinct U	هوش طبیعی جانوران
	instincts U	هوش طبیعی جانوران
	pincer U	عضو گازانبری جانوران
	oestrum U	شهوت ومستی جانوران
	wild beasts U	جانوران وحشی وحوش
	zootaxy U	طبقه بندی جانوران
	claws U	سرپنجه جانوران ناخن
	to water [horses, cattle, etc.] U	آب دادن [به جانوران بومی]
	king of beasts U	پادشان جانوران :شیر
	biosystematic U	رده بندی جانوران
	arthropoda U	جانوران مفصل دار
	verminous U	پر از حشرات یا جانوران موذی
	zooid U	جانورسان شبیه جانوران
	underbody U	پایین تنه جانوران
	animal husband U	پرورش جانوران اهلی
	articulata U	جانوران حلقه دار
	sergeants U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	rolling terrain U	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
	sergeant U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	styx U	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
	aquarium U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	aquariums U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	seafood U	غذاهای مرکب از جانوران دریایی
	To kI'll animals for food . U	جانوران را برای غذا کشتن
	aquaria U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	weasel U	جانوران پستاندار شبیه راسو
	epizootic U	منتشر شونده درمیان جانوران
	weasels U	جانوران پستاندار شبیه راسو
	vivarium U	جای نگاهداری جانوران زمینی
	animalcular U	وابسته به جانوران ذره بینی
	achordata U	جانوران فاقد ستون فقرات
	microorganisms U	جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
	zoometry U	اندازه گیری اندامهای جانوران
	lorica U	پوسته سخت حافظ جانوران
	somite U	حلقه یابند بدن جانوران
	microorganism U	جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
	gamekeeper U	متصدی جانوران شکاری قرقچی
	gamekeepers U	متصدی جانوران شکاری قرقچی
	limnologist U	زیست شناس جانوران اب شیرین
	polyphagous U	تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
	zoography U	علم توصیف جانوران وخوی انان
	zootechny U	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
	polyzoic U	مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
	chitin U	جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
	zootechny U	روش تربیت و رام کردن جانوران
	zootechnics U	روش تربیت ورام کردن جانوران
	rodenticide U	دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
	foot and mouth U	یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
	incestuous U	وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
	foraminifer U	جنسی از جانوران ریز ریشه پای
	zootechnics U	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
	deadfall U	دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
	fauna U	کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
	humane killer U	تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
	verminate U	تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	Aborigines U	سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
	lethal chamber U	اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
	outbreed U	جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
	inbreed U	پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
	pinfold U	جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
	herd book U	نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
	awn U	الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
	chine U	مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
	sea fire U	شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
	Are animals able to think ?	آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
	pond life	جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
	no man's land U	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
	contour flying U	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
	pervious ground U	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
	redstone U	موشک زمین به زمین رداستون
	lacrosse U	نوعی موشک زمین به زمین
	pershing U	موشک زمین به زمین پرشینگ
	aquarium U	شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
	aquaria U	شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
	zootechnician U	کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
	Brit U	جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
	Brits U	جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
	roe U	اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
	hard roe U	اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
	oestrual U	در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
	hard roe U	أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
	roe U	أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
	omnivora U	جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
	aquariums U	شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
	biosphere U	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
	heteromorphic U	جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
	inbreeding U	تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
	lanugo U	کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
	little john U	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
	talik U	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
	contour flight U	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
	labyrinthodon U	سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
	zoophyte U	انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	compass rose U	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
	permafrost U	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
	critical point U	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
	galantine U	خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
	totem poles U	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
	totem pole U	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
	geomagnetism U	نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
	topography U	نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
	hydrographer U	نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
	surface to surface missile U	موشک زمین به زمین
	ground resolution U	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
	notochord U	نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
	hemoglobin U	ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
	everglade U	قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
	He had a nast fall. U	بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
	earth's attraction U	جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
	surface-to-surface U	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
	surface to surface U	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
	surface missile U	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
	lackland U	بی زمین
	cinder track U	زمین دو
	terrain U	زمین
	graze U	زمین
	grazed U	زمین
	ground surface U	کف زمین
	grazes U	زمین
	this earthly round U	زمین
	acres U	زمین
	real estate U	زمین
	earthing U	زمین
	globe U	زمین
	floor U	کف زمین
	ground U	زمین
	ground U	: زمین
	acre U	زمین
	cinder tracks U	زمین دو
	floored U	کف زمین
	norland U	زمین
	ground U	کف زمین
	aerospace U	جو زمین
	soils U	زمین
	soiling U	زمین
	soil U	زمین
	floors U	کف زمین
	ground [British] [floor] U	کف زمین
	earths U	زمین
	land U	زمین
	earth U	زمین
	fielded U	زمین
	domain U	زمین
	globes U	زمین