English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wet rating U توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
power meter U دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system U کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
harmonic motion U اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
trusted U تراست
trusts U تراست
trust U تراست
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
ratings U توان نامی توان قدرت
rating U توان نامی توان قدرت
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
unsymmetric thrust U تراست نامتقارن
vacuum trust U تراست در خلاء
cross thrust U تراست ناخالص
anti trust law U قانون ضد تراست
rocket thrust U تراست راکت
reverse thrust U تراست معکوس
thrust face U سطح تراست
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot. <proverb> U در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
vectored thrust U تراست هدایت شونده
jet lift U استفاده از تراست موتورجت
lift thrust U نسبت برا به تراست
vectored U تراست هدایت شونده
residual thrust U تراست تولیدشده توسط موتورجت
retrothrust U تراست در جهت مخالف حرکت
beneficial U پرمنفعت بااستفاده
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini U کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
is he a the wiser for it U ایا ازاین بابت عاقل تراست
ledgering U ماهیگیری بااستفاده از وزنه
worming U ماهیگیری بااستفاده از کرم
leg ride and far leg hook U بغل رومی بااستفاده از پا
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
celestial navigation U ناوبری بااستفاده از صور فلکی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
lift cruise U توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
object glass U عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
lift engine U توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
edp U پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
wear down <idiom> U زوارچیزی دررفتن ،بااستفاده مکرر خراب شدن
starboard tack U حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
microfloppy disk drive U وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
localizer mode U روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
long base method U روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
volumenometer U التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند
screen U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screens U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screening, screenings U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
turbofan U موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
radio fix U تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
electrothermal printer U چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
bain index U شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
jab [British] [colloquial] U تزریق
infusions U تزریق
sprayed U تزریق
sprays U تزریق
low level injection U تزریق کم
intinction U تزریق
infusion U تزریق
mud grouting U تزریق گل
mud injection U تزریق گل
spraying U تزریق
injections U تزریق ها
transfusion U تزریق
transfusions U تزریق
shot U تزریق
jab [colloquial] U تزریق
shots U تزریق
injective function U تزریق
injection U تزریق
spray U تزریق
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
gun U دستگاه تزریق
sprays U تزریق کردن
injection of money U تزریق پول
immit U تزریق کردن
spraying U تزریق کردن
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
guns U دستگاه تزریق
injection capacity U فرفیت تزریق
spray U تزریق کردن
injection efficiency U بازده تزریق
sprayed U تزریق کردن
injection grid U شبکه تزریق
injection level U سطح تزریق
injection point U نقطه تزریق
injector U تزریق کننده
injector U الت تزریق
injecting U تزریق کردن
spary gun U تلمبه تزریق
injects U تزریق کردن
spary gun U پیستوله تزریق
spartter loss U تلف تزریق
spartter U تزریق کننده
injected U تزریق کردن
pilot injection U تزریق مقدماتی
perfusion U تزریق وریدی
perfuse U تزریق کردن
vaccinophobia U تزریق هراسی
injector valve U سوپاپ تزریق
inspirator U تزریق کننده
metal spraying تزریق فلزی
syringe U تزریق کردن
syringes U تزریق کردن
inject U تزریق کردن
cement grouting U تزریق سیمان
grout hole U چاه تزریق
grouting galleries U مجاری تزریق
grouting gallery U دالان تزریق
fule injection U تزریق سوخت
grout hole U سوراخ تزریق
blast injection engine U موتور تزریق دم
drilled grout hole U چاه تزریق
intake well U چاه تزریق
blanket grouting U تزریق سطحی
drilled grout hole U سوراخ تزریق
chemical grouting U تزریق شیمیایی
grout curtain U پرده تزریق
clay grouting U تزریق خاک رس
chemical injection U تزریق شیمیایی
gas injection U تزریق بنزین
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
stick check U دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
injection timing U تنظیم مقدار تزریق
transfusions U رسوخ تزریق خون
injection U داروی تزریق کردنی
grouted alluvium U ابرفت تزریق شده
hypodermic U تزریق زیر جلدی
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
hypodermics U تزریق زیر جلدی
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
concrete gun U دستگاه تزریق بتن
petrol injection motor U موتور تزریق بنزینی
injector pump U پمپ تزریق سوخت
grouting U تزریق دوغاب سیمان
grease injector U تزریق کننده گریس
gas injection method U روش تزریق گاز
needles U با سوزن تزریق کردن
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
needling U با سوزن تزریق کردن
hypo U تزریق زیر جلدی
needled U با سوزن تزریق کردن
needle U با سوزن تزریق کردن
flame spray U تزریق کردن شعلهای
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
iodize U یود تزریق کردن
transfusion U رسوخ تزریق خون
metal spray gun U تلمبه تزریق فلز
transfuse U رسوخ یافتن در تزریق کردن در
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
transfusible U قابل تزریق در جسم دیگری
blast furnace gun U وسیله تزریق کوره بلند
transfusable U قابل تزریق در جسم دیگری
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
throwin U در دنده انداختن تزریق کردن
refreshes U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
shoot up <idiom> U مواد را از راه تزریق مصرف کردن
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
injector U وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com