Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input
U
توان ورودی
inputted
U
توان ورودی
input power
U
توان ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
input
U
توان ورودی ورودی
inputted
U
توان ورودی ورودی
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
Other Matches
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
U
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
U
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
d/a converter
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index
U
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
ambidextrous
U
دو سو توان
vigor
U
توان
vigour
U
توان
high-powered
U
پر توان
power
U
توان
powers
U
توان
powering
U
توان
capacitance
U
توان
equipotent
U
هم توان
powered
U
توان
exponents
U
توان
p
U
توان
low power
U
توان کم
oligotrophic
U
کم توان
throughput
U
توان
potential
U
توان
ambidextral
U
دو سو توان
vim
U
توان
isoelectric
U
هم توان
potency
U
توان
exponent
U
توان
cosine meter
U
توان سنج
reactive power
U
توان راکتیو
instantaneous power
U
توان لحظهای
reactive power
U
توان هرز
rating
U
سنجش توان
exponentiation
U
به توان رساندن
reactive power
U
توان واکنشی
explosive power
U
توان انفجاری
reactor output
U
توان راکتور
reactive volt amperes
U
توان هرز
rated output
U
توان نامی
constant power
U
توان دائمی
dynomometer
U
توان سنج
exponent
U
توان
[ریاضی]
fluctuating power
U
توان نوشی
connected load
U
توان اتصال
constant power
U
توان ثابت
flexural strength
U
توان خمشی
complex power
U
توان موهومی
power output
U
توان خروجی
rehabilitation
U
توان بخشی
puissance
U
توان قدرت
brake horsepower
U
توان مفید
complex power
U
توان مختلط
input
U
توان اولیه
compression strength
U
توان فشاری
ratings
U
سنجش توان
real power
U
توان حقیقی
power level
U
تراز توان
power factor
U
ضریب توان
power endurance
U
توان استقامت
effective power
U
توان موثر
sounp power
U
توان صوتی
simple circuit
U
مدار توان
thermal power
U
توان حرارتی
engine rating
U
توان موتور
true power
U
توان واقعی
true power
U
توان متوسط
electric power
U
توان برقی
purchasing power
U
توان خرید
useful power
U
توان مفید
engine performance
U
توان موتور
vector power
U
توان برداری
true power
U
توان حقیقی
wattless power
U
توان هرز
power circuit
U
مدار توان
power loss
U
اتلاف توان
circuit breaking capacity
U
توان قطع
paced
U
حفظ توان
resolution power
U
توان تفکیک
received power
U
توان دریافتی
real power
U
توان موثر
pace
U
حفظ توان
paces
U
حفظ توان
capacity range
U
حیطه توان
valence
U
توان ارزش
horsepower
U
توان اسب
wattmeter
U
توان سنج
tensile strength
U
توان کششی
dispersive power
U
توان پاشندگی
recruitment
U
توان گیری
discriminating power
U
توان افتراق
power level indicator
U
توان نما
power function
U
تابع توان
power
U
توان
[ریاضی]
out put
U
توان دستگاهها
output power
U
توان خروجی
indicated horsepower
U
توان فاهری
omnipotent
U
همه توان
increase of output
U
افزایش توان
wattles power
U
توان کور
idle power
U
توان کور
idle current wattmeter
U
توان کورسنج
i^ r loss
U
اتلاف توان
i. and evdevolution
U
توان یابی
horse power
U
توان موتور
biological potential
U
توان زیستی
heating power
U
توان حرارتی
micros
U
کامپیوتر کم توان
apparent power
U
توان فاهری
throughput
U
توان عملیاتی
light output ratio
U
توان نور
cube
U
توان سوم
cubes
U
توان سوم
perhaps
U
توان بود
low power
U
توان کوچک
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
maximum available powere
U
توان حداکثر
active power
U
توان موثر
potency
U
توان جنسی
physical medicine
U
طب توان بخشی
interference power
U
توان پارازیت
microcomputer
U
کامپیوتر کم توان
aerobic power
U
توان هوازی
albedo
U
توان بازتاب
motor output
U
توان موتور
power
U
توان نیرو
power
U
توان برقی
powered
U
قوه یا توان
powering
U
قوه یا توان
inputted
U
توان اولیه
powered
U
توان نیرو
powers
U
قوه یا توان
powers
U
توان برقی
powers
U
توان نیرو
powered
U
توان برقی
h.p.
U
توان اسب
powering
U
توان برقی
micro
U
کامپیوتر کم توان
power
U
قوه یا توان
potential energy
U
نهان توان
powering
U
توان نیرو
specific rotatory power
U
توان چرخشی ویژه
motor rating
U
توان نامی موتور
square
U
مربع توان دوم
squared
U
مربع توان دوم
output per unit of displacement
U
توان در واحد جابجایی
squares
U
مربع توان دوم
squaring
U
مربع توان دوم
dynamometer instrument
U
توان سنج برقی
n.h.p.
U
توان اسمی دستگاه
power amplifying circuit
U
مدار تقویت توان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com