English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mixed graze U توام زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stealing from a protected palce U سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
gemini U توام
adnate U توام
biparous U توام زا
twinned U توام
gemel U توام
mixed U توام
joint U توام
duad U توام
twin U توام
geminate U توام
amalgamated U توام کردن
integrates U توام کردن
twain U توام دوقلو
amalgamate U توام کردن
integrate U توام کردن
reatrain U عملکرد توام
twin check U بررسی توام
intergrowth U رویش توام
accompanied U توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate U توام کردن
integrated training U اموزش توام
accompanies U توام کردن
accompany U توام کردن
twin check U مقابله توام
integrated staff U ستاد توام
amalgamates U توام کردن
twinned U توام کردن
twin U توام کردن
mixed air U توام هوا
integrating U توام کردن
geminate U توام کردن
easeful U توام باراحتی
deprived U توام با محرومیت
amalgamating U توام کردن
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
conjugate U درهم امیختن توام
blizzards U بادشدید توام بابرف
hypocritical U توام با تدلیس و تزویر
participant observation U مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device U دستگاه توام با بار
integrated defense U پدافند هوایی توام
armstand dive U شیرجه توام با بالانس
blizzard U بادشدید توام بابرف
work relief U استراحت توام با کار
effective faith U ایمان توام باعمل
rainsquall U باران توام باتوفان
synergy U کار توام اشتراک مساعی
synergism U کار توام ودسته جمعی
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
to wed one quality to onether U دوصفت راباهم توام کردن
kleptolagnia U تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation U بهره برداری توام از چندمخزن
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
pleuropneumonia U ذات الجنب توام با سینه پهلو
auxesis U رشد توام باعدم تقسیم یاخته
rule of reason U تفسیر قانونی توام با سوء نیت
High Mass U عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
malicious prosecution U پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
melodrama U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
domain U زمین
soiling U زمین
tellus U زمین
domains U زمین
soil U زمین
ground U : زمین
ground U زمین
ground U کف زمین
acres U زمین
soils U زمین
rooter U زمین کن
extra terrestrial U زمین
geodetically U زمین
globe U زمین
lackland U بی زمین
grass roots U کف زمین
floor U کف زمین
earthing U زمین
floored U کف زمین
graze U زمین
grazed U زمین
norland U زمین
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
land n U زمین
grazes U زمین
floors U کف زمین
ground line U خط زمین
terrain U زمین
earth U زمین
field U زمین
cinder track U زمین دو
globes U زمین
ground surface U کف زمین
land U زمین
this earthly round U زمین
real estate U زمین
earths U زمین
fielded U زمین
aerospace U جو زمین
fields U زمین
acre U زمین
cinder tracks U زمین دو
smallholding U زمین کوچک
oblique compartment U زمین مورب
shells U قشر زمین
crusts U پوسته زمین
shell U قشر زمین
rootle U زمین راباپوزکندن
rolling country U زمین پوشیده
occident U مغرب زمین
shelling U قشر زمین
crust U پوسته زمین
salle d'armes U زمین شمشیربازی
geology U زمین شناسی
natural ground U زمین طبیعی
territory U زمین ملک
mool U زمین خشک
end U زمین حریف
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
saturated ground U زمین سیراب
measurement ofland U زمین پیمایی
nutation U اهتزاز زمین
mid court U وسط زمین
measuring rod U گز زمین پیمایی
routes U به زمین نشاندن
neutral earth U زمین خنثی
route U به زمین نشاندن
sandy soil U زمین ماسهای
territories U زمین ملک
basements U زیر زمین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com