Perdic | توازن نامطلوب تجارتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 198 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	unfavorable balance of trade U	توازن نامطلوب تجارتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	passive trade balance U	توازن تجارتی منفی
	commercialize U	بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
	spinous U	نامطلوب
	unfavorable U	نامطلوب
	uncalled for U	نامطلوب
	ill favored U	نامطلوب
	uncalled-for U	نامطلوب
	undesirable U	نامطلوب
	noisome U	کریه نامطلوب
	an uncalled-for remark U	تذکری نامطلوب
	beastby U	د دخوی نامطلوب بد
	undersirable inflation U	تورم نامطلوب
	disafected person U	عنصر نامطلوب
	unfavorable trade U	تجارت نامطلوب
	undersirable rate of growth U	نرخ رشد نامطلوب
	negative externalities U	پی امدهای نامطلوب خارجی
	jar U	اثر نامطلوب باقی گذاردن
	jarred U	اثر نامطلوب باقی گذاردن
	jars U	اثر نامطلوب باقی گذاردن
	blade twist U	تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
	harmonies U	توازن
	balances U	توازن
	harmony U	توازن
	equipoise U	توازن
	balance U	توازن
	poise U	توازن
	equilibrium U	توازن
	parity U	توازن
	parity bit U	بیت توازن
	parity check U	بررسی توازن
	parity check U	مقابله توازن
	static balance U	توازن ایستا
	parity checking U	مقابله توازن
	parity checking U	توازن سنج
	parity checking U	بررسی توازن
	balance of power U	توازن قوا
	balance theory U	نظریه توازن
	beam scale U	توازن تیر
	budget balance U	توازن بودجه
	odd parity U	توازن فرد
	parity bit U	ذره توازن
	unbalancing U	عدم توازن
	unbalance U	عدم توازن
	even parity U	توازن زوج
	parity U	بیت توازن
	unbalances U	عدم توازن
	heat balance U	توازن گرمایی
	no parity U	عدم توازن
	bergson criterion U	ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
	parity U	توازن قوای نظامی
	odd parity check U	بررسی توازن فرد
	imbalance U	عدم توازن ناهماهنگی
	imbalances U	عدم توازن ناهماهنگی
	parity check U	مقابله کردن توازن
	dynamic balance U	تعادل و توازن حرکتی
	air parity U	توازن قوای هوایی
	even parity check U	بررسی توازن زوج
	demographic balance U	توازن گروههای سنی
	equilibrium price U	قیمت در حالت توازن و تعادل
	parity error U	اشتباه مقایسه خطای توازن
	degrees of unbalance in a three phase sy U	درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
	dissymetry U	درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
	asymetry U	درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
	make ends meet U	دخل و خرج را در توازن نگه داشتن
	aliasing U	اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
	bobble U	برای لحظهای توازن رااز دست دادن
	bobbles U	برای لحظهای توازن رااز دست دادن
	commerical U	تجارتی
	relating to business <adj.> U	تجارتی
	mercantile U	تجارتی
	commercial U	تجارتی
	corporate [commercial] <adj.> U	تجارتی
	commercial <adj.> U	تجارتی
	business <adj.> U	تجارتی
	for-profit <adj.> U	تجارتی
	merchants U	تجارتی
	merchant U	تجارتی
	industrial tube U	لامپ تجارتی
	mercantile marine U	کشتیهای تجارتی
	ideograph U	مارک تجارتی
	merchantman U	کشتی تجارتی
	merchant bar U	فولاد تجارتی
	trade restrictions U	تضییقات تجارتی
	merchant ship U	کشتی تجارتی
	trade mark U	علامت تجارتی
	trade price U	قیمت تجارتی
	trade gap U	کسری تجارتی
	trade disputes U	دعاوی تجارتی
	trade barrier U	مانع تجارتی
	trade balance U	موازنه تجارتی
	trade agreement U	موافقتنامه تجارتی
	trading company U	شرکت تجارتی
	trade price U	بهای تجارتی
	trade winds U	بادهای تجارتی
	Trade mark. U	علامت تجارتی
	business type operation U	عملیات تجارتی
	commercial firm U	شرکت تجارتی
	commercial invoice U	سیاهه تجارتی
	commercial items U	اقلام تجارتی
	commercial items U	کالاهای تجارتی
	commercial loading U	بارگیری تجارتی
	brand names U	نام تجارتی
	commercial marine U	کشتیرانی تجارتی
	commercial paper U	سند تجارتی
	document bills U	اوراق تجارتی
	commercial bills U	اوراق تجارتی
	commercial attache U	وابسته تجارتی
	business name U	اسم تجارتی
	capital asset U	علامت تجارتی
	brand loyalty U	نام تجارتی
	brand leader U	علامت تجارتی
	bill of goods U	فهرست تجارتی
	trades unions U	اتحادیه تجارتی
	argosy U	ناوگان تجارتی
	trade unions U	اتحادیه تجارتی
	trade union U	اتحادیه تجارتی
	brand name U	نام تجارتی
	commercial pure U	خلوص تجارتی
	advertisements U	اگهیهای تجارتی
	brand U	عنوان تجارتی
	commerical papers U	اسناد تجارتی
	commodity rate U	براتهای تجارتی
	brand U	علامت تجارتی
	trade names U	نام تجارتی
	trade name U	نام تجارتی
	trademarks U	علامت تجارتی
	trademark U	علامت تجارتی
	merchandise U	کالای تجارتی
	commercial papers U	اوراق تجارتی
	commerical papers U	اوراق تجارتی
	branding U	علامت تجارتی
	commercials U	اگهیهای تجارتی
	commercial structural steel U	فولادسازهای تجارتی
	commercial transactions U	معاملات تجارتی
	brands U	عنوان تجارتی
	commercial value U	ارزش تجارتی
	brands U	علامت تجارتی
	branding U	عنوان تجارتی
	subsidiary brand U	علامت تجارتی فرعی
	advertisement	آگهی های تجارتی
	trade barrier U	قید و بند تجارتی
	trademark U	علامت تجارتی گذاشتن
	business income U	درامد خالص تجارتی
	name brand U	علامت تجارتی مشهور
	commercial structural steel U	فولاد ساختمان تجارتی
	register of commerce U	دفتر ثبت تجارتی
	trademarks U	علامت تجارتی گذاشتن
	in restraint of trade U	تحت محدودیت تجارتی
	commercial banking system U	نظام بانکداری تجارتی
	commercial light gage sheet U	ورق فریف تجارتی
	commercial representative U	قائم مقام تجارتی
	cost plus U	براساس قیمت تجارتی
	commercial loading U	بارگیری کالای تجارتی
	local trade customs U	عرف تجارتی محل
	dominant firm U	واحد تجارتی مسلط
	commercial procuration U	قائم مقام تجارتی
	name plugging U	تکرار نام یا علامت تجارتی
	transferable commercial instrument U	اوراق تجارتی قابل انتقال
	roll out U	معرفی یک کالای تجارتی به بازار
	commercial type vehicle U	خودروی تجارتی خودروهای شخصی
	merchandies U	معامله کردن کالای تجارتی
	downswing U	تنزل کارهای تجارتی وغیره
	camial U	وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
	charter party U	قرارداد اجاره کشتی تجارتی
	secular trend U	سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
	copywriter U	نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
	commercialization U	تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
	stock exchnge U	بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
	copywriters U	نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
	Biros U	نام تجارتی نوعی قلم خودکار
	Biro U	نام تجارتی نوعی قلم خودکار
	privateer U	درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
	dacron U	نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
	public image U	تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
	advert U	توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
	adverts U	توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
	surged U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	surge U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	surges U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	confirming house U	موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
	take over bid U	پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
	service marking U	علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
	privateer U	کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
	payola U	وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
	break even point U	نقطه توازن دخل وخرج دخل و خرج سر به سر
	favourble balance of trade U	تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
	spam U	مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
	legal reserves U	مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
	external diseconomies U	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
	reserve requirement U	مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
	rediscount rate U	نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
	brand switching U	تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
	flexowriter U	علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
	free ports U	بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
	free port U	بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
	list price U	فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
	business cycle U	دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی