English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
hydrography U تهیه نقشه دریایی
graphic portfolio U نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
hydrographic chart U نقشه دریایی
nautical chart U نقشه دریایی
hydrographic chart U نقشه اب نگاری دریایی
selenodetic U امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
nautical chart U نقشه دریایی اب نگاری شده
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
charts U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
charted U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
chart U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
charting U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
it is inimical to our plans U با نقشههای ما مغایر است برای نقشههای ما زیان اوراست
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
relief maps U نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
mapping U نقشه برداری
surveyed U نقشه برداری
survey U نقشه برداری
surveying U نقشه برداری
topography U نقشه برداری
surveys U نقشه برداری
land surveying U نقشه برداری
surveys U نقشه برداری زمینی
surveyed U نقشه برداری زمینی
survey U نقشه برداری زمینی
survey control U کنترل نقشه برداری
surveying error U خطای نقشه برداری
surveyers notebook U دفتر نقشه برداری
surveying U مساحی نقشه برداری
leveling staff U ژالون نقشه برداری
mapping U نقشه برداری کردن
topographical surveying U نقشه برداری ارتفاعی
survey land U نقشه برداری زمین
field survey U نقشه برداری زمینی
ground survey U نقشه برداری زمینی
surveying U نقشه برداری ممیزی
flying levels U خط تراز نقشه برداری
surveying insatrument U اسباب نقشه برداری
surveying polygon U شبکه نقشه برداری
surveying instrument U الات نقشه برداری
chain survey U نقشه برداری زنجیری
surveyor's staff U ژالون نقشه برداری
tacheometer U دوربین نقشه برداری
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
aerial survey U نقشه برداری هوایی
stencil plate U الگوی نقشه برداری
topography U تهیه نقشه از عوارض
area projection U تهیه نقشه از منطقه
connection survey U نقشه برداری منطقه ربط
back sight U دید عقب در نقشه برداری
line of sight U مسیر دید در نقشه برداری
sight front U دید جلو در نقشه برداری
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
alidade U یکی از وسایل نقشه برداری
relief U نقشه برداری عوارض زمین
survey control U سیستم کنترل نقشه برداری
survey control U نقطه کنترل نقشه برداری
gunter's chain U متر فلزی نقشه برداری
pelagian U دریایی
naval U دریایی
saltier U دریایی
saltiest U دریایی
sharks U سگ دریایی
sea pier U سد دریایی
salty U دریایی
sea born U دریایی
thalassic U دریایی
sea U دریایی
seas U دریایی
nautical U دریایی
marine U دریایی
benthic U ته دریایی
dogfish U سگ دریایی
marines U دریایی
thalaesic U دریایی
shark U سگ دریایی
maritime U دریایی
hypsography U نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
line offset method U روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
triangulation U روش مثلث بندی در نقشه برداری
tribrach U گهواره نصب دوربین نقشه برداری
triangulation survey U نقشه برداری به روش مثلث بندی
hydrography U نقشه برداری از ابهای روی زمین
surveyed chart U طرح تیر نقشه برداری شده
assumed orientation U توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
geodetic control U نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
photogrammetric map U تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
rear admirals U سرتیپ دریایی
sea lanes U مسیر دریایی
sea lanes U جاده دریایی
marine climate U اب و هوای دریایی
navies U نیروی دریایی
marine forces U تفنگداران دریایی
blockage U ممانعت دریایی
rear admiral U سرتیپ دریایی
blockage U محاصره دریایی
sea bass U گرگ دریایی
naval U نیروی دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
seaport U بندر دریایی
seaports U بندر دریایی
blockages U محاصره دریایی
reef U تپه دریایی
reef U صخره دریایی
marine insurance U بیمه دریایی
sea cow U گاو دریایی
mariner's compass U قطبنمای دریایی
navies U ناوگان دریایی
starfish U ستاره دریایی
mermaid U حوری دریایی
mermaids U حوری دریایی
seabird U پرندهی دریایی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
nautical miles U مایل دریایی
nautical miles U میل دریایی
reefs U صخره دریایی
marine railway U ریل دریایی
nautical mile U میل دریایی
marine regatta U ریل دریایی
marine sand U ماسه دریایی
maritime law U حقوق دریایی
naval campaign U نبرد دریایی
porpoises U گراز دریایی
seaweeds U علف دریایی
porpoise U گراز دریایی
algoid U مانندعلف دریایی
naval activity U یکان دریایی
seaweeds U سبزال دریایی
nautical twilight U شفق دریایی
naval district U ناحیه دریایی
seaweeds U خزه دریایی
naval attache U وابسته دریایی
naval campaign U جنگ دریایی
sea anemone U شقایق دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com