Perdic | تنظیم زمان احتراق موتور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	timing U	تنظیم زمان احتراق موتور

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	timing U	تنظیم زمان عمل کردن موتور
	engine U	موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
	external combustion engine U	موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
	firing order U	ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
	order of fire U	ترتیب احتراق موتور
	internal combustion engine U	موتور احتراق داخلی
	internal combustion engines U	موتور احتراق داخلی
	ignition system U	سیستم احتراق موتور
	precombustion chamber engine U	موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
	timing U	زمان احتراق
	circuit U	روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
	circuits U	روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
	hot test U	تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
	burner compartment U	قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
	hung start U	شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
	tune up U	موتور را تنظیم کردن
	tune up <idiom> U	تنظیم موتور ماشین
	concatenation motor control U	تنظیم زنجیری سرعت موتور
	combustion starter U	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
	diesel ramjet U	موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
	adjusting ring U	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
	omni axial nozzle U	نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
	crossfiring U	اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
	julian calendar U	تقومی که در سال 64 میلادی زمان ژولیوس سزار در روم تنظیم شده
	premature ignition U	احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
	timing disc U	علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
	dummy U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	dummies U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	fuze setting U	بستن زمان به ماسوره تنظیم ماسوره
	motoring U	گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
	critical grid current U	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
	phosphor U	صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
	times U	تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
	time U	تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
	timed U	تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
	variable geometry engine U	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
	engine mounting U	نصب موتور قرارگاه موتور
	sight adjustment U	تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
	camera station U	ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
	line haul U	زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
	tunes U	تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
	tune U	تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
	caches U	مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
	cache U	مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
	cache memory U	مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
	tune U	تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
	tunes U	تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
	range spotting U	تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
	slip ring induction motor U	موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
	flat twin engine U	موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
	double squirrel cage motor U	موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
	pages U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	paged U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	realtime U	زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
	road time U	یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
	It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U	آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	calibration U	تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	single phase induction motor U	موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
	sight alinement U	تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
	inflammation U	احتراق
	firing U	احتراق
	burning U	احتراق
	seeting on fire U	احتراق
	combustion U	احتراق
	explosions U	احتراق
	ignition U	احتراق
	oxidization U	احتراق
	deflagration U	احتراق
	arson U	احتراق
	lighting U	احتراق
	explosion U	احتراق
	access time U	کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
	IAM U	فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
	reference U	نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
	references U	نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
	seek time U	زمان جستجو زمان طلب
	presents U	زمان حاضر زمان حال
	presented U	زمان حاضر زمان حال
	present U	زمان حاضر زمان حال
	arrivals U	زمان حضور زمان رسیدن
	arrival U	زمان حضور زمان رسیدن
	response time U	زمان جواب زمان پاسخگویی
	presenting U	زمان حاضر زمان حال
	ignition pulse U	ضربه احتراق
	base ignition U	احتراق تحتانی
	ignitable U	قابل احتراق
	ignition pulse U	ایمپولز احتراق
	ignition spark U	جرقه احتراق
	ignition switch U	کلید احتراق
	ignition pulse U	پالس احتراق
	ignition lag U	تاخیر احتراق
	igniter switch U	سوئیچ احتراق
	igniter switch U	کلید احتراق
	magneto ignition U	احتراق با مگنت
	ignitibility U	قابلیت احتراق
	two spark ignition U	احتراق دو جرقهای
	ignition current U	جریان احتراق
	ignitible U	قابل احتراق
	ignition device U	وسیله احتراق
	ignition U	اشتعال احتراق
	duplex ignition U	احتراق دوگانه
	ignition voltage U	ولتاژ احتراق
	internal combustion U	احتراق داخلی
	advanced ignition U	اوانس احتراق
	inexplosive U	غیرقابل احتراق
	dual ignition U	احتراق دو برقی
	triple ignition U	احتراق سه برقی
	ignition cable U	کابل احتراق
	ignition by contact U	احتراق تماسی
	igniting agent U	عامل احتراق
	igniting spark U	جرقه احتراق
	igniting point U	نقطه احتراق
	firing accessories U	لوازم احتراق
	burning brand U	نوع احتراق
	ignition charge U	خرج احتراق
	ignition choke U	پیچک احتراق
	ignition condition U	حالت احتراق
	ignition control U	کنترل احتراق
	ignition by incandescence U	احتراق التهابی
	firing position U	موقعیت احتراق
	single ignition U	احتراق تک برقی
	combustiblity U	قابلیت احتراق
	heat of combustion U	گرمای احتراق
	heat value U	گرمای احتراق
	heating value U	گرمای احتراق
	combustibility U	قابلت احتراق
	external combustion U	احتراق خارجی
	combustion area U	محفظه احتراق
	combustion chamber U	محفظه احتراق
	premature ignition U	احتراق زودرس
	flame out U	قطع احتراق
	flash point U	نقطه احتراق
	misfiring U	احتراق ناقص
	combustor U	محفظه احتراق
	sulphur U	اصل احتراق
	pre ignition U	زود احتراق
	combustion efficiency U	بازده احتراق
	combustion efficiency U	راندمان احتراق
	surface burning U	احتراق سطحی
	combustion U	اشتعال احتراق
	hot bulb ignition U	احتراق سرسرخ
	combustible U	قابل احتراق
	combustible U	احتراق پذیر
	sulfur U	اصل احتراق
	ignition circuit U	مدار احتراق
	ignitability U	قابلیت احتراق
	firing order U	ترتیب احتراق
	read time U	زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
	tour of duty U	زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
	molar heat of combusion U	گرمای مولی احتراق
	delay zction firing U	عمل احتراق با تاخیر
	dual ignition system U	سیستم احتراق دوتایی
	preignition U	احتراق قبل از وقت
	ignition voltage U	فشار الکتریکی احتراق
	compression ingition U	احتراق توسط فشار
	make and break ignition U	احتراق با قطع و وصل
	ignition temperature U	درجه حرارت احتراق
	maximum gate trigger current U	جریان احتراق حداکثر
	molar enthalpy of combusion U	انتالپی مولی احتراق
	maximum gate trigger voltage U	ولتاژ احتراق حداکثر
	combustor U	سیستم احتراق توربین
	combustible U	جسم قابل احتراق
	explosively U	بطور قابل احتراق
	jump spark ignition U	احتراق با جرقه جهنده
	ignition analyzer U	اسیلوگراف کنترل احتراق
	constant pressure combustion U	احتراق در فشار ثابت
	ignition by contact breaking U	احتراق با قطع کنتاکت
	burning brand U	علامت احتراق نیمسوزی
	incombustibility U	عدم امکان احتراق
	incombustible U	غیر قابل احتراق
	afterburning U	عملیات بعد از احتراق سوخت
	capacitor discharge ignition U	سیستم احتراق با انرژی زیاد
	firedamp U	گاز قابل احتراق معدن
	can annular U	محفظه احتراق حلقوی شکل
	vaporizing combustor U	سیستم احتراق توربین گاز
	cannular U	محفظه احتراق حلقوی شکل
	burner cans U	محفظه احتراق موتورهای توربینی
	sidelay U	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
	go no go U	اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
	cans U	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
	can U	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
	canning U	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
	ignition U	احتراق اتش زدن مشتعل کردن
	explosive U	قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
	times U	مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
	dive schedule U	جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
	time U	مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
	timed U	مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
	imprescriptible U	وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
	equation of time U	خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
	unemployment compensation U	پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
	backfire U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	backfiring U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	plug nozzle U	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
	backfired U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	backfires U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	execution U	1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا