Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pray consider my case
U
تمنی اینکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rrayer
U
تمنی
desiderative
U
صیغه تمنی
the optative
U
وجه تمنی
optatively
U
بصیغه تمنی
the precatory form
U
صیغه تمنی یا در خواست
the optative mood
U
صیغه تمنی یا ارزو یا دعا
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
provided he goes at once
U
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
unless
U
جز اینکه
or
U
یا اینکه
save that
U
جز اینکه
up to/till/until
<idiom>
U
تا اینکه
in order that
U
تا اینکه
the fact that
U
اینکه
in spite of the face that
U
اینکه
in order to ...
U
تا
[اینکه ]
so as to
U
تا
[اینکه ]
howbeit
U
با اینکه
whenas
U
بعلت اینکه
to the end that
U
تا اینکه بقصداینکه
to the end that
U
برای اینکه
to sum up
U
خلاصه اینکه
the reason why
U
علت اینکه
whilst
U
ضمن اینکه
whereas
U
نظر به اینکه
as thought
U
مثل اینکه
as if
U
مثل اینکه
as soon as
U
بمحض اینکه
Despite the fact that…
U
با وجود اینکه
In view of the fact that … whereas …
U
نظر به اینکه
as though
U
مثل اینکه
providing
U
مشروط بر اینکه
the reason why
U
دلیل اینکه
in order to ...
U
برای
[اینکه]
in order that
U
برای اینکه
in view of the fact that
U
نظر به اینکه
inorder to
U
برای اینکه
insomuch
U
نظر به اینکه
hent
U
ربودن تا اینکه
forasmuch as
U
نظر به اینکه
even though
U
ولو اینکه
on the supposition that
U
بتصور اینکه
owing to the fact that
U
نظر به اینکه
owing to the fact that
U
به واسطه اینکه
save that
U
الا اینکه
so that
U
برای اینکه
that's that
U
اینکه از این
than
U
تا اینکه بجز
in view of
<idiom>
U
به خاطر اینکه
because
U
برای اینکه
for
U
برای اینکه
instead
U
بجای اینکه
wherein
U
دراثنای اینکه
notwithstanding
U
باوجود اینکه
on the supposition that
U
بخیال اینکه
ere
U
قبل از اینکه
so as to
U
برای
[اینکه]
instantly
U
به محض اینکه
inorder to
U
به خاطر اینکه برای
i maintain
U
قائل هستم به اینکه ...
in order that i may go
U
برای اینکه بروم
in order that he may go
U
برای اینکه برود
in one world
U
خلاصه اینکه مختصرا
in one word
U
خلاصه اینکه مختصرا
in a word
U
خلاصه اینکه مختصرا
there is nothing for it but to
U
چارهای ندارد جز اینکه
what with
<idiom>
U
برای اینکه ،درنتیجه
as respects ...
U
درباره ...
[با توجه به اینکه... ]
though
U
گرچه هرچند با اینکه
not to say ...
<idiom>
U
به اضافه اینکه ... است
Not to mention the fact that …
U
حالا بگذریم از اینکه...
not to mention ...
<idiom>
U
به اضافه اینکه ... است
as respects
U
با توجه به اینکه اما
as regards
U
با توجه به اینکه اما
whereas
U
بادر نظر گرفتن اینکه
Supposing that is the case .
U
بفرض اینکه اینطور باشد
inadvisably
U
بدون اینکه صلاح باشد
adside from
U
صرفنظر از اینکه گذشته از این
You are asking for it. You are sticking your neck out.
U
مثل اینکه تنت می خارد
in orders that it may beeasier
U
برای اینکه اسان تر شود
the instant i saw him
U
بمحض اینکه اورا دیدم
iimmediately he saw me
U
بمحض اینکه مرا دید
much as I'd like to
<idiom>
U
با اینکه اینقدر دوست دارم
that is no new
U
اینکه خبر تازهای نبود
to be on the safe side
U
برای اینکه احتمال اشتباه
instead of doing
U
بجای اینکه انجام بدهند
instead of working
U
بجای اینکه او کار بکند
approve
U
تصور اینکه چیزی خوب است
approving
U
تصور اینکه چیزی خوب است
approves
U
تصور اینکه چیزی خوب است
euphonically
U
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
benifit of elergy
U
امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
Unless the contray is proved .
U
مگر اینکه خلافش ثابت شود
It seems I am not welcome (wanted) here.
U
مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
He is very primitive and uncuth .
U
مثل اینکه از پشت کوه آمده
You seem to expect something for good measure !
U
مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
Depending on how late we arrive ...
U
بستگی به اینکه ساعت چند ما می رسیم ...
authentication
U
اطمینان از اینکه چیزی صحیح است
we eat that we may live
U
میخوریم برای اینکه زنده باشیم
incomparably
U
بدون اینکه نظر داشته باشد
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
it is not true that he is dead
U
اینکه میگویند مرده است حق ندارد
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
U
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
It's good to see you again.
U
خیلی خوشحالم از اینکه شما را دوباره میبینم.
There is still time before I go.
U
هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
take a stand on something
<idiom>
U
فهمیدن اینکه کسی بر علیه چیزی است
hylotheism
U
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
it was beneath my notice
U
شایسته اینکه اعتنایی بان کنم نبود
our offer to render a service
U
حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
dut of court
U
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
I am glad to see you up and about.
خوشحالم از اینکه شما را سر پا وسر حال می بینم
After his discharge from the army, he came to Tehran .
پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
Unless otherwise stated .
U
مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
i sort of feel sick
U
مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
at the owner's risk
U
با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
qualities
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
forbids
U
بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
forbid
U
بیان اینکه چیزی نباید انجام شود
adoptionism
U
اعتقادبه اینکه عیسی فرزندخوانده خدا است نه پسرحقیقی او
second-guess someone
<idiom>
U
حدس اینکه یکی دیگه چه کاری انجام میداد
think little of
<idiom>
U
تصور اینکه چیزی یا کسی مهم یا باارزش است
wait up for
<idiom>
U
به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
learn to walk before yaou run.
<proverb>
U
قبل از اینکه بدوى راه رفتن را یاد بگیر.
You wI'll fail unless you work harder .
U
موفق نخواهی شد مگه اینکه تلاش بیشتری بکنی
Looks likes he is asking for trouble . looks like he is sticking his neck out .
U
مثل اینکه سرش به گردنش ( تنش ) زیادی می کند
germtheory
U
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
humoralism
U
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
mercerize
U
موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
mutual terms
U
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
checks
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checked
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
. Why,what was the harm?
U
چرا اینکه دیگر ایرادی نداشت؟ ( بعنوان اعتراض )
bridge
U
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
without lifting a finger
U
بدون اینکه اصلا کاری بکند
[اصطلاح روزمره]
bridged
U
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
polarity
U
تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
bridges
U
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
polarities
U
تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
failure
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
without lifting a finger
U
بدون اینکه به چیزی دستی بزند
[اصطلاح روزمره]
failures
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
open
U
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
To see her
[The sight of her]
gives me a pang in my heart.
U
وقتی که او
[زن]
را میبینم مانند اینکه نیش به قلبم می زنند.
opened
U
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opens
U
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
except as otherwise provided
U
مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
power
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
zero
U
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
a penny for your thoughts
<idiom>
U
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
zeroes
U
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros
U
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
interpleader
U
محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
high time
<idiom>
U
زمان قبل از اینکه کاری بیش ازآن انجام شده
dirty bit
U
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
gibus
U
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
checks
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
powered
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powers
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
U
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
Funstionalism
U
[عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
chop
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
balance
U
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
balances
U
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
to paynize wood
U
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
to garble the coinage
U
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
chopped
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
check
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
checked
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
powering
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
looped
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
verified
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifies
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verify
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifying
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
protection
U
اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
cut down to size
<idiom>
U
ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
synchronizes
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
sequences
U
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
to prove an a
U
اثبات اینکه شخص هنگام وقوع جرم دران محل نبوده
analysis
U
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
synchronises
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
material theory of heat
U
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
sequence
U
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
synchronize
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronising
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
How about going out together?
U
نظرت از اینکه ما با هم برویم بیرون چه است؟
[به عنوان دوست پسر و دختر]
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
habeas corpus
U
میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com