English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 240 (639 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
practice U تمرین کردن
staging U تمرین کردن
drill U تمرین کردن
drilled U تمرین کردن
drills U تمرین کردن
woodshed U تمرین کردن
woodsheds U تمرین کردن
rehearse U تمرین کردن
rehearsed U تمرین کردن
rehearses U تمرین کردن
rehearsing U تمرین کردن
work out <idiom> U تمرین کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
practice U ممارست تمرین کردن
exercise U ورزش تمرین کردن
exercised U ورزش تمرین کردن
exercises U ورزش تمرین کردن
rehearsal U تمرین کردن عملیات
rehearsals U تمرین کردن عملیات
limber U تمرین نرمش کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
practicing U ممارست تمرین کردن
practise U ممارست تمرین کردن
practises U ممارست تمرین کردن
practising U ممارست تمرین کردن
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sponsor U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
drilling U تمرین نظامی کردن
moom poolgi U تمرین کردن تکواندو
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
toe raise U تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
run through <idiom> U ازاول تا آخر بدون توقف کردن تمرین کردن
Other Matches
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill U تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
actions U تمرین
drilled U تمرین
trains U تمرین
drills U تمرین
rehearsals U تمرین
ure U تمرین
work out U تمرین
drill U تمرین
exercise U تمرین
trained U تمرین
exercises U تمرین
exercised U تمرین
drilling U تمرین
train U تمرین
use U تمرین
action U تمرین
practice U تمرین
rehearsal U تمرین
uses U تمرین
field exercise U تمرین رزمی
practises U ورزش تمرین
field exercise U تمرین صحرایی
training distance U مسافت تمرین
joint exercise U تمرین مشترک
workout U تمرین شدید
training U تعلیم و تمرین
practising U ورزش تمرین
circuit training U تمرین دایرهای
wind sprint U تمرین دو سریع
practicing U ورزش تمرین
fore exercise U تمرین مقدماتی
exercisable U قابل تمرین
fartlek U تمرین دو استقامت
exercise code word U رمز تمرین
try-outs U تمرین نهایی
staging U تمرین اب خاکی
mules U اتومبیل تمرین
exercise term U اسم تمرین
try-out U تمرین نهایی
workouts U تمرین شدید
combatdrill U تمرین رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
drill U تمرین مته
work out U تمرین امادگی
workshop practice U تمرین کارگاهی
practise U ورزش تمرین
practice U ورزش تمرین
mule U اتومبیل تمرین
formal exercise U تمرین صوری
rehearser U تمرین کننده
exercize U تمرین تکلیف
evolution U تمرین عالی
exercises U تمرین دادن
training time U زمان تمرین
drills U تمرین مته
service practice U تمرین اموزشی
massed practice U تمرین بی وقفه
mass practice U تمرین فشرده
drilling U تمرین نظامی
mobilization exercise U تمرین بسیج
gunning U تمرین تیراندازی
rehearsals U تمرین نمایش
physical exercise U تمرین بدنی
negative practice U تمرین منفی
rehearsal U تمرین نمایش
physical exercise U تمرین ورزشی
dry run U تمرین جنگی
exercise U تمرین دادن
rehearsal U تمرین از بر خواندن
exercised U تمرین دادن
battle drill U تمرین رزم
experience U تمرین دادن
rehearsals U تمرین از بر خواندن
unspaced practice U تمرین بی فاصله
pratique U تمرین عملی
gymnastical U تمرین زورخانهای
experiencing U تمرین دادن
experiences U تمرین دادن
drilled U تمرین مته
warm down U تمرین سبک
practice teaching U تمرین معلمی
practice period U دوره تمرین
practice effect U اثر تمرین
overtrain U تمرین بیش از حد
maneuver U تمرین نظامی
behavior rehearsal U تمرین رفتار
fire drills U تمرین اطفاء حریق
punch ball U گلابی تمرین بوکس
command post exercise U تمرین پاسگاه فرماندهی
heavy bag U کیسه شن تمرین بوکس
speedbag U گلابی تمرین بوکس
flash card U ورقه تمرین بصری
punching bag U کیسه شن تمرین بوکس
head gear U کلاه تمرین بوکس
directed exercise U تمرین هدایت شده
headguard U کلاه تمرین بوکس
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
punching bags U کیسه شن تمرین بوکس
headharness U کلاه تمرین بوکس
shadow ball U تمرین گوی اندازی
sand bag U سستی عمدی در تمرین
fire drill U تمرین اطفاء حریق
big bag U کیسه شن تمرین بوکس
gym U محل تمرین بوکس
weight program U تمرین وزنه برداری
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
triceps extension U تمرین تقویت ماهیچه سه سر
mobilization exercise U تمرین بسیج نیروها
multiple drill U تمرین چند یکانی
mass practice U تمرین بدون استراحت
dojang U سالن تمرین تکواندو
controlled exercise U تمرین کنترل شده
backboard U دیوار تمرین تنیس
work out U برنامه یک جلسه تمرین
map exercise U تمرین روی نقشه
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
live exercise U تمرین با تیر جنگی
gyms U محل تمرین بوکس
toss ball against a wall U تمرین ابشار با دیوار
distributed practice U تمرین فاصله دار
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
drill marching U تمرین پیاده روی
grinders U میدان مشق و تمرین صف جمع
triangle exercise U تمرین مثلث گیری درتیراندازی
grinder U میدان مشق و تمرین صف جمع
cavalletto U تیر پرش در تمرین با اسب
batting practice U تمرین ضربه زدن به توپ
practice ammunition U مهمات مخصوص تمرین هدف
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
interval trailing U تمرین استقامت و اماده سازی
nets U محوطه تمرین محصوربا تور
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
singlestick U چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
net U محوطه تمرین محصوربا تور
nett U محوطه تمرین محصوربا تور
drillmaster U فرمانده تمرین نظامی سردسته
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
dummy runs U تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patch U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
patches U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
joint exercise U تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
donkey raise U تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
dummy run U تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
haute ecole U تمرین اسب سواری از روی مانع
bench U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
movement off-the-ball U بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
nutcracker U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
morning glory U اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
nutcrackers U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
lateral raise U تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
benches U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
batting cage U حصار توری برای تمرین بیس بال
breeze U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
paddocks U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
paddock U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
roadwork U تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
service practice U مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
pop up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
front raise U تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
scrimmages U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
terrain exercise U تمرین یک وضعیت نظامی فقط از نظر بررسی وضع زمین
pop-up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
legg press U تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
multipoundage syatem U روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
light and heavy system U روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
bull pen U محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
practicer U تمرین کننده مشق کننده
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
work interval U کار فاصلهای تمرین فاصلهای
time trial U رکوردگیری در تمرین رکوردگیری
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoot U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com