Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to pay off
U
تمام و کمال پرداختن
to pay up
U
تمام و کمال پرداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dyed-in-the-wool
U
تمام و کمال
full and final settlement
U
تسویه تمام و کمال
beau ideal
U
زیبای تمام عیار کمال مطلوب
pay up
U
تمام وکمال پرداختن
amplitude
U
کمال
maturity
U
کمال
crown
U
حد کمال
crowns
U
حد کمال
plentitude
U
کمال
throroughness
U
کمال
decentness
U
کمال
delelopment
U
کمال
periods
U
کمال
period
U
کمال
sophistication
U
کمال
exactitude
U
کمال
completeness
U
کمال
integrity
U
کمال
svelte
U
با کمال
svelt
U
زن با کمال
perfectness
U
کمال
perfection
U
کمال
thoroughness
U
کمال
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
hone
U
به کمال رساندن
mature
U
به حد کمال رسیدن
perfectible
U
کمال پذیر
matures
U
به حد کمال رسیدن
edifying
U
کمال اور
perfectibility
U
کمال پذیری
ideal
U
کمال مطلوب
plenitude
U
کمال سرشاری
ideals
U
کمال مطلوب
the utmost love
U
کمال محبت
consummation
U
کمال منتها
acme
U
نقطهء کمال
to the life
U
با کمال دقت
apogee
U
نقطهء کمال
finished
U
مهذب با کمال
regrettably
<adv.>
U
با کمال تاسف
sad to say
[regrettably]
<adv.>
U
با کمال تاسف
unfortunately
<adv.>
U
با کمال تاسف
woefully
<adv.>
U
با کمال تاسف
entelechy
U
کمال اول
regretfully
<adv.>
U
با کمال تاسف
accomplishment
U
کمال هنر
elaborateness
U
کمال دقت
nephrotomy
U
کمال منتها
decently
U
از روی کمال
to perfection
U
بحد کمال
economic maturity
U
کمال اقتصادی
perfectionism
U
کمال گرایی
terminates
U
تمام شدن تمام کردن
terminated
U
تمام شدن تمام کردن
terminate
U
تمام شدن تمام کردن
optimal
U
مربوط به کمال مطلوب
meridian
U
اوج درجه کمال
perfection of savagery
U
کمال وحشی گری
meridians
U
اوج درجه کمال
complementarity
U
کمال اصل متممیت
prime
U
کمال بهترین قسمت
the pink ofhealth
U
کمال تندرستی یا صحت
to attain perfection
U
بحد کمال رسیدن
primed
U
کمال بهترین قسمت
in the pink
U
در کمال تندرستی یا صحت
primes
U
کمال بهترین قسمت
I'll be happy to help
[assist]
you.
U
من با کمال میل در اختیار شما هستم.
gonogenesis
U
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
paying
U
پرداختن
disburse
U
پرداختن
pays
U
پرداختن
disbursed
U
پرداختن
disburses
U
پرداختن
fork out
<idiom>
U
پرداختن
kick over
<idiom>
U
پرداختن
practicing
U
پرداختن
practise
U
پرداختن
practises
U
پرداختن
take to
U
پرداختن
practising
U
پرداختن
abye
U
پرداختن
aby
U
پرداختن
to brush up
U
پرداختن
pay
U
پرداختن
to fork over
U
پرداختن
cough up
U
پرداختن
defraying
U
پرداختن
practice
U
پرداختن
defrayed
U
پرداختن
meet
U
پرداختن
meets
U
پرداختن
shell out
U
پرداختن
defray
U
پرداختن
defrays
U
پرداختن
foot the bill
<idiom>
U
پرداختن
pony up
<idiom>
U
پرداختن
imburse
U
پرداختن
disbursing
U
پرداختن
puts
U
بفعالیت پرداختن
activating
U
به فعالیت پرداختن
putting
U
بفعالیت پرداختن
prepay
U
قبلا پرداختن
to make a part
[ial]
payment
U
یک قسط را پرداختن
pay at tenor
U
در سررسید پرداختن
activate
U
به فعالیت پرداختن
put
U
بفعالیت پرداختن
activated
U
به فعالیت پرداختن
get down to work
U
بکار پرداختن
activates
U
به فعالیت پرداختن
To pay money. To make a payment.
U
پول پرداختن
nails
U
به موقع پرداختن
nailed
U
به موقع پرداختن
To get on with a job.
U
بکاری پرداختن
pipe up
U
به سخن پرداختن
to pay in a
U
پیشکشی پرداختن
turn to
U
بکار پرداختن
to pay on account
[American English]
U
یک قسط را پرداختن
indemnities
U
غرامت پرداختن
indemnity
U
غرامت پرداختن
nail
U
به موقع پرداختن
recompensed
U
غرامت پرداختن
recompenses
U
غرامت پرداختن
activate
U
بفعالیت پرداختن
recompensing
U
غرامت پرداختن
recompense
U
غرامت پرداختن
foot
U
پرداختن مخارج
indemnify
U
غرامت پرداختن
proceeded
U
اقدام کردن پرداختن به
proceed
U
اقدام کردن پرداختن به
pony
U
پرداختن خلاصه اخبار
pores
U
بمطالعه دقیق پرداختن
pay off something
U
چیزی را قسطی پرداختن
ponies
U
پرداختن خلاصه اخبار
to pore
[over; on]
U
به مطالعه دقیق پرداختن
pore
U
بمطالعه دقیق پرداختن
loose
U
سبکبار کردن پرداختن
poney
U
پرداختن خلاصه اخبار
acquit
U
پرداختن و تصفیه کردن
looser
U
سبکبار کردن پرداختن
acquits
U
پرداختن و تصفیه کردن
loosest
U
سبکبار کردن پرداختن
layaway plan
<idiom>
U
قرض راکم کم پرداختن
acquitting
U
پرداختن و تصفیه کردن
autumn
U
برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumns
U
برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
drive to maturity
U
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
insolvent
U
فاقد توانایی پرداختن دیون
to pay off a debt
[mortgage]
U
بدهی
[رهنی]
را قسطی پرداختن
pick up the tab
<idiom>
U
صورت حساب کسی را پرداختن
liquidated damages
U
پرداختن جریمه جهت فسخ قرارداد
treat someone
<idiom>
U
پول کسی را پرداختن ،دعوت کردن
activated
U
فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
to get down to business
U
به کار اصلی پرداختن
[اصطلاح روزمره]
activating
U
فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
to compound
U
قسطی پرداختن
[کمتراز بهای اصلی]
activates
U
فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
nympholept
U
کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panorama
U
تمام نما اینه تمام نما
panoramas
U
تمام نما اینه تمام نما
full track
U
تمام شنی خودرو تمام شنی
ideal index
U
شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
to pay against receipt
U
در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
utopiannism
U
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
completes
U
تمام
all night
U
در تمام شب
full-face
U
تمام رخ
full face
U
تمام رخ
incomplete
U
نا تمام
through
U
تمام
full-length
U
تمام قد
whole length
U
تمام قد
thorough
U
تمام
entire
U
تمام
thru
U
تمام
It's over.
U
تمام شد.
rounded
U
پر تمام
off
U
تمام
full
U
تمام
completed
U
تمام
complete
U
تمام
fullest
U
تمام
yame
U
تمام
whole
U
تمام
completing
U
تمام
out and out
U
تمام
lion's share
U
تمام
out-and-out
U
تمام
it is all up
U
تمام شد
full length
U
تمام قد
payment in full
U
پرداخت تمام
lie-in
U
تمام شدن
in full fig
U
درلباس تمام
in full
U
تمام وکمال
lie in
U
تمام شدن
over with
U
تمام شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com