English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
Other Matches
divisor U عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdividing U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
sectors U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
internationals U بین المللی
international line U خط بین المللی
international U بین المللی
standard time U وقت بین المللی
system international U سیستم بین المللی
Esperanto U زبان بین المللی
lingua franca U زبان بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
internationalize U بین المللی کردن
international migration U مهاجرت بین المللی
lingua francas U زبان بین المللی
internationalism U احساسات بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
internationalization U بین المللی کردن
internationality U بین المللی بودن
international union U اتحادیه بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
world wars U جنگ بین المللی
world war U جنگ بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
internationals U بازیگر بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international U بازیگر بین المللی
high seas U ابهای بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international practice U رویه بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international custom U عرف بین المللی
internationally U از لحاظ بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
cosmopolitanism U بین المللی بودن
international equilibrium U تعادل بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
post union U اتحاد پستی بین المللی
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
public law U حقوق بین المللی عمومی
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
international U وابسته به روابط بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
curtis cup U جام بین المللی گلف
devis cup U جام بین المللی دویس
internationals U وابسته به روابط بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
accorded U پیمان غیررسمی بین المللی
accord U پیمان غیررسمی بین المللی
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
rugby test match U مسابقه بین المللی رگبی
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
cosmopolitan U وابسته به همه جهان بین المللی
ordinary foul U خطای بازی بین المللی واترپولو
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
wimbledon U جام بین المللی تنیس ویمبلدون
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
Corporate Modernism U سبک معماری بین المللی مدرن
CIAM U همایش بین المللی معماری مدرن
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
berne list U کتاب علایم شناسایی بین المللی
berne list U کتاب معرفهای بین المللی مرس
ifip U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
iso U Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
coulomb U سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
convention merchandies per route U قرارداد بین المللی جهت حمل کالا
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
olympic review U نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
ccitt U کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
battle clasp U نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
cosmopolis U شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
SI U Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
The SI unit of force is the newton. U یکای سیستم بین المللی نیرو نیوتن است.
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
ifac U Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
dealing U تقسیم
distribution U تقسیم
repartition U تقسیم
apportionment U تقسیم
graduator U خط تقسیم کن
divisions U تقسیم
branch U تقسیم
branches U تقسیم
dispensations U تقسیم
dispensation U تقسیم
division U تقسیم
admeasurement U تقسیم
cleavage U تقسیم
allotment U تقسیم
allocate U تقسیم
sharing U تقسیم
distributions U تقسیم
cleavages U تقسیم
admensuration U تقسیم
allocating U تقسیم
allotments U تقسیم
allocates U تقسیم
nak U کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
busbar U جعبه تقسیم
compart U تقسیم کردن
division U تقسیم [ریاضی]
delay allowance U زمان تقسیم
demultiplexer U تقسیم کننده
go halves <idiom> U تقسیم مساوی
clastic U تقسیم شونده
autotomy U تقسیم خودبخود
frequency domulipliction U تقسیم فرکانس
battery bus U جعبه تقسیم
distributing box U جعبه تقسیم
splice box U جعبه تقسیم
frequency distribution U تقسیم فرکانس
scissor U قطع تقسیم
severability U قابلیت تقسیم
sharing the market U تقسیم بازار
short division U تقسیم باختصار
sortition U تقسیم با قرعه
to share out U تقسیم کردن
frequency division U تقسیم فرکانس
quartile U تقسیم شده به 4/3و 4/1
load distribution U تقسیم بار
market segmentation U تقسیم بازار
meiosis U تقسیم کاهشی
indistributable U تقسیم نشدنی
meiosis U تقسیم سلولی
o o line U خط تقسیم دیدبانی
partition function U تابع تقسیم
hyphenation U تقسیم کلمه
frequency alloment U تقسیم فرکانس
water point U نقطه تقسیم اب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com