English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
investiture U تفویض
investitures U تفویض
submission U تفویض
assigment U تفویض
conferment U تفویض
handing over U تفویض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
submission U واگذاری تفویض
conferrable U قابل تفویض
consignable U قابل تفویض
give over U تفویض کردن
hand over U تفویض کردن
surrending the centre U تفویض مرکز
turn over U تفویض کردن
Delegation of Authority U تفویض اختیار
judicial delegation U تفویض قضایی
devolution U تفویض اختیارات
lodge U تفویض کردن
lodged U تفویض کردن
lodges U تفویض کردن
vouchsafe U تفویض کردن
vouchsafed U تفویض کردن
vouchsafes U تفویض کردن
vouchsafing U تفویض کردن
resignations U کناره گیری تفویض
resignation U کناره گیری تفویض
resigns U کناره گرفتن تفویض کردن
abdicated U تفویض کردن ترک گفتن
abdicate U تفویض کردن ترک گفتن
resign U کناره گرفتن تفویض کردن
abdicating U تفویض کردن ترک گفتن
abdicates U تفویض کردن ترک گفتن
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
exchange of full powers U رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
departmentalism U اعنقاد به روش تمرکز دراداره کشور و تفویض اختیارات وسیع به مسئولین اداره امور تقسیمات کوچک مملکتی
dub U تفویض مقام کردن چرب کردن
dubbed U تفویض مقام کردن چرب کردن
dubs U تفویض مقام کردن چرب کردن
devolve U تفویض کردن محول کردن
devolved U تفویض کردن محول کردن
devolves U تفویض کردن محول کردن
entrusting U واگذار کردن تفویض کردن
devolving U تفویض کردن محول کردن
entrusts U واگذار کردن تفویض کردن
entrust U واگذار کردن تفویض کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com