English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
working capital U مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
par value U ارزش اسمی
face value U ارزش اسمی
nominal value U ارزش اسمی
call price U ارزش اسمی
below par U کمتر از ارزش اسمی
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
conversion U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversions U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
contour U خط واصل
hard space U فاصله واصل
hard hyphen U خط تیره واصل
contour interval U فاصله خطوط واصل
monogenic U دارای یک ریشه واصل
genetically U ازلحاظ پیدایش واصل
monophyletic U وابسته بیک ریشه واصل
monogenic U دارای ریشه واصل مشترک
legs U خط واصل بین دو نقطه شاخه
leg U خط واصل بین دو نقطه شاخه
i am in receipt of your letter U نامه شما واصل گردید
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
wing spar U عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
difference U تفاوت
apathetic U بی تفاوت
indifferent U بی تفاوت
differences U تفاوت
indfferent U بی تفاوت
margin U تفاوت
margins U تفاوت
exchanging U تفاوت
discrepancy U تفاوت
noise margin U تفاوت خش
diversity U تفاوت
margine U تفاوت
diversities U تفاوت
amphoteric U بی تفاوت
exchanges U تفاوت
exchange U تفاوت
exchanged U تفاوت
winning the exchang U تفاوت گرفتن
neutral equilibrium U تعادل بی تفاوت
product differentiation U تفاوت محصول
price differential U تفاوت قیمت
permissible deviation U تفاوت مجاز
inequality U تفاوت نامعادله
what the odds U چه تفاوت میکند
displaciment U تفاوت مکان
minor exchange U تفاوت کوچک
neutral stability U پایداری بی تفاوت
tolerance U تفاوت مجاز
sensed difference U تفاوت محسوس
losing the exchange U تفاوت دادن
significant difference U تفاوت معنادار
inequalities U تفاوت نامعادله
tolerances U تفاوت مجاز
onomastic U اسمی
nounal U اسمی
trinomial U سه اسمی
substantival U اسمی
denominative U اسمی
nominal U اسمی
rated U اسمی
propagandist U مبلغ
sums U مبلغ
tot U مبلغ
sum U مبلغ
summa U مبلغ
promoters U مبلغ
promoter U مبلغ
lump sum U مبلغ کل
lump sums U مبلغ کل
quantum U مبلغ
propagandists U مبلغ
tots U مبلغ
amounted U : مبلغ
amounts U مبلغ
amounts U : مبلغ
amounting U : مبلغ
quantity U مبلغ
amounting U مبلغ
amounted U مبلغ
amount U : مبلغ
amount U مبلغ
quantities U مبلغ
by far <idiom> U با تفاوت زیاد،بزرگ
they differ materially U تفاوت کلی با هم دارند
jnd U کمترین تفاوت محسوس
just noticeable difference U کمترین تفاوت محسوس
as cool as a cucumber <idiom> U مثل یخ [سرد و بی تفاوت]
agio U تفاوت هزینه تسریع
rank difference correlation U همبستگی تفاوت رتبه ها
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
standard error of difference U خطای معیار تفاوت
long odds U تفاوت زیاد درمسابقه
make over <idiom> U بی تفاوت جلوه دادن
discrepancy U تفاوت اشتباه در حساب
sed U خطای معیار تفاوت
nominal value U قیمت اسمی
nominal wage U مزد اسمی
rating U رژیم اسمی
nominal voltage U ولتاژ اسمی
nominal value U مقدار اسمی
nominal load U بار اسمی
ratings U رژیم اسمی
nominal value U بهای اسمی
nominal size U اندازه اسمی
ostensible U شریک اسمی
nominal cost U هزینه اسمی
nominal data U داده اسمی
nominal income U درامد اسمی
nominal diameter U قطر اسمی
nominal partner U شریک اسمی
nominal pitch U گام اسمی
nominal price U قیمت اسمی
nominal rating U کار اسمی
nominal price U بهای اسمی
at par U به قیمت اسمی
at par U بقیمت اسمی
nominal scale U مقیاس اسمی
nominal capital U سرمایه اسمی
rated candlepower U شمع اسمی
rated quantity U مقدار اسمی
rated current U جریان اسمی
rated voltage U ولتاژ اسمی
face value U بهای اسمی
rated duty U کار اسمی
smee battery U پیل اسمی
pittance U مبلغ جزئی
roundest U مبلغ زیاد
turnover U مبلغ فروش
balance of the amount U باقیمانده مبلغ
dribblet U مبلغ کوچک
missionaries U مبلغ مذهبی
round U مبلغ زیاد
twopence U مبلغ دو پنس
backing U مبلغ شرطبندی
evengelist U مبلغ مسیحی
to figure up مبلغ یا میزان
entirenss U جمع کل مبلغ کل
chicken feed U مبلغ ناچیز
prices U مبلغ شرطبندی
carry forward U مبلغ منقول
premiums U مبلغ بیمه
premium U مبلغ بیمه
pin money U مبلغ ناچیز
gross amount U مبلغ ناخالص
the entire sum U تمامی مبلغ
converter U مبلغ مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
price U مبلغ شرطبندی
missionary U مبلغ مذهبی
it makes a t. difference U تفاوت خیلی زیادی نمیکند
n.h.p. U توان اسمی دستگاه
below par U کمتر از بهای اسمی
it answers to its name U اسمی است بامسمی
nominal load U بار خارجی اسمی
at par U قیمت اسمی سند
nominal value U قیمت اسمی سهمی
continuous rating U کار پیوسته اسمی
voltage rating of a condenser U ولتاژ اسمی خازن
above par U بالاتر از بهای اسمی
nominal interest rate U نرخ بهره اسمی
intermittent rating U کار اسمی متناوب
gerunds U اسمی که از اضافه کردن
full load U بار خارجی اسمی
gerund U اسمی که از اضافه کردن
exaggerated U مبلغ اغراق امیز
ratal U مبلغ مشمول مالیات
it was a U مبلغ زیادی بود
hike U مبلغ رابالا بردن
capitalization U جمع مبلغ سرمایه
hiking U مبلغ رابالا بردن
hikes U مبلغ رابالا بردن
hiked U مبلغ رابالا بردن
deductible U مبلغ قابل کسر
straight face U چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
total factor productivity U تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
trade gap U تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade U تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
to split the difference U تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com