English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
change in supply U تغییر عرضه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changes U تغییر کردن تغییر دادن
efficiency U عرضه
slouchy U بی عرضه
proffers U عرضه
proffering U عرضه
proffered U عرضه
proffer U عرضه
supplied U عرضه
supply U عرضه
good for nothing U بی عرضه
supplying U عرضه
total supply U عرضه کل
aggregate supply U عرضه کل
dowdy U بی عرضه
presentations U عرضه
presentation U عرضه
inept U بی عرضه
offers U عرضه
offered U عرضه
offer U عرضه
supplying U عرضه داشتن
supply schedule U جدول عرضه
presentative U عرضه داشتنی
offers U عرضه کردن
money stock U عرضه پول
supply curve U منحنی عرضه
disposable U قابل عرضه
supply of labor U عرضه کار
supply function U تابع عرضه
supply price U قیمت عرضه
supplied U عرضه داشتن
supply management U مدیریت عرضه
supply of money U عرضه پول
supply U عرضه داشتن
presents U عرضه کردن
money supply U عرضه پول
work effort U عرضه کار
sampling offer U عرضه ازمایشی
trial offer U عرضه ازمایشی
supply constraints U محدودیتهای عرضه
presenting U عرضه کردن
presented U عرضه کردن
present U عرضه کردن
supply and d. U عرضه وتقاضا
representable U قابل عرضه
offer U عرضه کردن
national supply U عرضه ملی
offer and demand U عرضه و تقاضا
oversupply U عرضه بیش از حد
offered U عرضه کردن
supply and demand U عرضه و تقاضا
quantity of supply U مقدار عرضه
expositions U عرضه نمایشگاه
elastic supply U عرضه حساس
aggregate market supply U عرضه کل بازار
joint supply U عرضه مشترک
jackstraw U ادم بی عرضه
provides U عرضه کردن
excess supply U عرضه بیش از حد
provide U عرضه کردن
inelastic supply U عرضه بی کشش
counter offer U عرضه متقابل
fixed supply U عرضه ثابت
presentations U ارائه عرضه
exposition U عرضه نمایشگاه
elasticity of supply U کشش عرضه
leader merchandising U پیشرو در عرضه
excess supply U عرضه اضافی
presentation U ارائه عرضه
glut U عرضه بیش از حد
elastic supply U عرضه با کشش
gluts U عرضه بیش از حد
offeror U فروشنده عرضه کننده
perfectly inelastic supply U عرضه کاملا بی کشش
demand and supply market U بازار عرضه و تقاضا
personal service utility U عرضه سرانه کار
perfectly elastic supply U عرضه کاملا با کشش
disposure U نمایش عرضه داشت
offers U پیشکش کردن عرضه
to offer U عرضه کردن [ کالا]
price elasticity of supply U کشش قیمتی عرضه
markets U به بازار عرضه کردن
glut U عرضه بیش از تقاضا
offered U پیشکش کردن عرضه
gluts U عرضه بیش از تقاضا
offer U پیشکش کردن عرضه
to place on the market U به بازار عرضه کردن
to put on the market U به بازار عرضه کردن
marketable U قابل عرضه دربازار
real money supply U عرضه واقعی پول
scruff U ادم بی عرضه وفقیر
quantity supplied U مقدار عرضه شده
market U به بازار عرضه کردن
marketed U به بازار عرضه کردن
supply side economics U اقتصاد طرفدار عرضه
marketability U قابلیت عرضه در بازار
supply and demand law U قانون عرضه و تقاضا
law of supply and demand U قانون عرضه و تقاضا
goon U تروریست بی عرضه و نالایق
goons U تروریست بی عرضه و نالایق
elastic supply U عرضه انعطاف پذیر
marginal supply price U قیمت عرضه نهائی
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
supply U تامین موجودی عرضه نمودن
supplying U تامین موجودی عرضه نمودن
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
long run industry supply curve U منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
backward bending supply curve U منحنی عرضه به عقب خم شونده
to offer a reward [for] U عرضه کردن پاداشی [برای]
supplied U تامین موجودی عرضه نمودن
supply push inflation U تورم ناشی از فشار عرضه
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
overselling U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversold U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversell U بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
loanable funds U وجوه قابل عرضه به بازار پول
lot U جنس عرضه شده برای فروش
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
stock U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part U عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
stocked U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sad sack U ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
launches U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
readout U دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
window shopper U کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
tendering U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
say's law U عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
supply price of capital U قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
shunting U تغییر خط
variation U تغییر
innovations U تغییر
innovation U تغییر
dachi U تغییر پا
mutation U تغییر
alteration U تغییر
variations U تغییر
amendments U تغییر
vicissitude U تغییر
commutation U تغییر
amendment U تغییر
misalignment U تغییر
mutations U تغییر
fluctuation U تغییر
modification U تغییر
changeless U بی تغییر
alternation U تغییر
changes U تغییر
conversions U تغییر
change U تغییر
conversion U تغییر
changed U تغییر
changing U تغییر
stationary U بی تغییر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com