Perdic | تغییر الفاظ یالفظی پیام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	paraphrase U	تغییر الفاظ یالفظی پیام
	paraphrased U	تغییر الفاظ یالفظی پیام
	paraphrases U	تغییر الفاظ یالفظی پیام
	paraphrasing U	تغییر الفاظ یالفظی پیام

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	InBox U	خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
	words U	الفاظ
	paraphrase U	بازی با الفاظ
	paraphrased U	بازی با الفاظ
	wordsman U	نقاد الفاظ
	paraphrases U	بازی با الفاظ
	paraphrasing U	بازی با الفاظ
	periphrase U	با الفاظ زائداداکردن
	challenge and reply U	ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
	piggybacking U	استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
	InBox U	پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
	quoting U	خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
	periphrastic U	دارای الفاظ زائد
	authentication U	استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
	purism U	افراط در استعمال صحیح الفاظ
	prompts U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	prompted U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	prompt U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	receipt notification U	خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
	radiograms U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	radiogram U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	words in contracts should U	الفاظ عقود محمول است برمعانی عرفیه
	words of limitation U	الفاظ تعیین کننده سهم هرکس در سند
	reddendo singula singulis U	الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
	UA U	نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
	worid U	کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
	codress U	نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
	anagrams U	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
	anagram U	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
	verba accipienda sunt secundum U	materiam subjectam الفاظ باید به مقتضای موضوع تعبیر و تفسیر شوند
	synonymize U	الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
	verba chartarum fortius accipiuntur U	proferentem contra الفاظ اسناد بیشتر علیه امضاکننده ان قابل تعبیر است
	polynomial code U	سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
	end U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	ended U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	ends U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	MTA U	نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
	wilco U	پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
	service message U	پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	acknowledges U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	acknowledge U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	acknowledging U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	black concept U	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	i signal U	پیام ای
	mssg U	پیام
	message U	پیام
	messages U	پیام
	signalled U	پیام
	signal U	پیام
	signaled U	پیام
	immediate message U	پیام فوری
	burying U	کد کردن پیام
	ending U	خاتمه پیام
	heliogram U	پیام افتابی
	endings U	خاتمه پیام
	bury U	کد کردن پیام
	buries U	کد کردن پیام
	message source U	منشاء پیام
	maydays U	پیام اضطراری
	mayday U	پیام اضطراری
	message source U	منبع پیام
	message retrieval U	بازیابی پیام
	intelligence signal U	پیام خبری
	message queuing U	صف بندی پیام
	message heading U	عنوان پیام
	message feedback U	بازخورد پیام
	message center U	مرکز پیام
	message book U	دفتر پیام
	senders U	فرستنده پیام
	sender U	فرستنده پیام
	message switching U	پیام گزینی
	general message U	پیام عمومی
	diagnostic massage U	پیام تشخیصی
	cryptogram U	پیام پنهانی
	basegram U	پیام از ساحل
	privacy U	استقلال پیام
	som U	اغاز پیام
	communicator U	پیام دهنده
	code message U	پیام رمز
	message retrieval U	استخراج پیام
	blanking signal U	پیام خاموشی
	clear text U	پیام کشف
	brightness signal U	پیام روشنایی
	burst pedestal U	پایه پیام
	drafter U	نویسنده پیام
	drafter U	منشی پیام
	fox message U	پیام دوباره
	end of message U	انتهای پیام
	flash message U	پیام انی
	error message U	پیام خطانما
	end of massage U	انتهای پیام
	ems dispatch U	پیام امس
	dummy message U	پیام دروغی
	dummy message U	پیام فریبنده
	encode U	کد کردن پیام
	encodes U	کد کردن پیام
	transmission U	ارسال پیام
	transmissions U	ارسال پیام
	color burst pedestal U	پایه پیام
	video signal U	پیام ویدئو
	plain text U	پیام کشف
	plaindress U	پیام کشف
	signal tracing U	ردگیری پیام
	to send a message U	پیام فرستادن
	q signal U	پیام کیو
	telephone message U	پیام تلفنی
	beginning of message U	شروع پیام
	procedure message U	پیام عادی
	procedure message U	پیام معمولی
	start of message U	اغاز پیام
	headings U	سرلوحه پیام
	routine message U	پیام عادی
	radiotelegram U	پیام تلگرافی
	signal generator U	پیام ساز
	signal center U	مرکز پیام
	wilco U	پیام را فهمیدم
	body U	متن پیام
	monochrome signal U	پیام تکرنگ
	meteorological message U	پیام هواسنجی
	bodies U	متن پیام
	heading U	سرلوحه پیام
	signalled U	ارسال پیام به کامپیوتر
	signal U	ارسال پیام به کامپیوتر
	b y signal b y U	پیام روشنایی ب- ایگرگ
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	tape copy U	پیام نوار شده
	radioed U	پیام رادیویی فرستادن
	radio U	پیام رادیویی فرستادن
	synchronizing signal U	پیام همزمان ساز
	radiographic U	پیام رادیوتلگرافی فرستادن
	decodes U	کشف کردن پیام
	carrier color signal U	پیام رنگی حامل
	carrier color signal U	پیام رنگ تابی
	carrier chrominance signal U	پیام رنگ تابی
	burst gate U	لامپ پیام گذار
	transmission security U	تامین ارسال پیام
	signaled U	ارسال پیام به کامپیوتر
	cipher text U	متن پیام رمز
	time of origin U	زمان ارسال پیام
	chrominance signal U	پیام رنگ تابی
	radiograms U	مخابره پیام با بی سیم
	radiogram U	مخابره پیام با بی سیم
	som U	شروع پیام essage
	release U	اجازه ارسال پیام
	released U	اجازه ارسال پیام
	encodes U	رمز کردن پیام
	releases U	اجازه ارسال پیام
	traffics U	داده پیام دریافتی
	decode U	کشف کردن پیام
	roger U	مفهوم شد پیام را گرفتم
	trafficking U	داده پیام دریافتی
	decoded U	کشف کردن پیام
	trafficked U	داده پیام دریافتی
	traffic U	داده پیام دریافتی
	encode U	رمز کردن پیام
	signal to noise ratio U	نسبت پیام به همهمه
	addresses U	نشانی گیرنده پیام
	addressed U	نشانی گیرنده پیام
	dispatches U	عزیمت فرستادن پیام
	wrongs U	پیام غلط است
	wrongs U	پیام صحیح نیست
	wronging U	پیام غلط است
	wronging U	پیام صحیح نیست
	wrong U	پیام غلط است
	wrong U	پیام صحیح نیست
	despatched U	عزیمت فرستادن پیام
	radioing U	پیام رادیویی فرستادن
	despatches U	عزیمت فرستادن پیام
	radios U	پیام رادیویی فرستادن
	despatching U	عزیمت فرستادن پیام
	dispatch U	عزیمت فرستادن پیام
	dispatched U	عزیمت فرستادن پیام
	address U	نشانی گیرنده پیام
	signal electrode U	الکترد پیام ساز
	color difference signal U	پیام اختلاف رنگ
	minus color signal U	پیام رنگی منفی