English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fast shuttle U تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate U اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
four by two U خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
deflections U تغییرمکان
deflection U تغییرمکان
shifts U تغییرمکان
movement U تغییرمکان
shift U تغییرمکان
shifted U تغییرمکان
shifts U تغییرمکان دادن
shift register U ثبات تغییرمکان
shifting U تغییرمکان دهی
shift U تغییرمکان دادن
shifted U تغییرمکان دادن
marine express U کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma U اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma U CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass U پاس سریع با پیچش سریع مچ
shift U انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
shifted U انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
shifts U انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
troops U یکانها
servicae life U عمرخدمتی یکانها
incidents U تصادم یکانها
incident U تصادم یکانها
keeping U ذخایر یکانها
line of retreat U خط بازگشت یکانها
system of units U دستگاه یکانها
dispatches U اعزام یکانها
replacements U تعویض یکانها
force structure U سازمان یکانها
logistic route U امورلجستیکی یکانها
weapon troops U یکانها ادوات
movements U حرکات یکانها
replacement U تعویض یکانها
rotation U تعویض یکانها
dispatched U اعزام یکانها
reinforce U تقویت یکانها
reinforces U تقویت یکانها
despatching U اعزام یکانها
despatches U اعزام یکانها
despatched U اعزام یکانها
dispatch U اعزام یکانها
speediness U سریع السیر سریع
speedy U سریع السیر سریع
rendezvous area U نقطه الحاق یکانها
redezvous U محل تلاقی یکانها
employment U به کار بردن یکانها
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
relief in place U تعویض یکانها در محل
logistics U عمل تدارک یکانها
troop program U برنامه تشکیل یکانها
separation U مستقل شدن یکانها
separations U مستقل شدن یکانها
logistical U مربوط به اماد یکانها
disband U منحل کردن یکانها
disbanding U منحل کردن یکانها
disbanding U انحلال رسمی یکانها
disbands U منحل کردن یکانها
disbands U انحلال رسمی یکانها
force development U برنامه تشکیل یکانها
administration U اداره امور یکانها
administrations U اداره امور یکانها
disband U انحلال رسمی یکانها
collective call sign U معرف مشترک یکانها
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
chopped U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
chop U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
interservice U بین یکانها در حین خدمت
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
attachment U منتصب کردن یکانها انتصاب
detach U زیرامر قرار دادن یکانها
detaches U زیرامر قرار دادن یکانها
detaching U زیرامر قرار دادن یکانها
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
force development U برنامه تامین یا بسیج یکانها
adjutant's call U احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
common user items U اقلام مشترک المصرف بین یکانها
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
debarkation U تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
tent striking U فرمان اماده حرکت شدن یکانها
parting shot U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
parting shots U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
gap filler U یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
emergency complement U جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency establishment U تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
self grown U خودرو
autos U :خودرو
self propelled U خودرو
self propelling U خودرو
automotive U خودرو
adventive U خودرو
self driven U خودرو
vehicles U خودرو
motor vehicle U خودرو
automobile U خودرو
locomobile U خودرو
four by four U خودرو 4 در 4
automobiles U خودرو
vehicle U خودرو
auto U :خودرو
wildwood U جنگل خودرو
vehicular U مربوط به خودرو
personnel carrier U خودرو نفربر
motor vehicle U خودرو موتوری
tank transporter U خودرو مازتانک بر
to turn [to turn off] [to make a turn] U پیچیدن [با خودرو]
truck vehicle U خودرو نظامی
propeller U گاردان خودرو
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
liftruck U خودرو بالابر
caterpillar truck U خودرو هزارپا
weedy U هرز خودرو
drive screw U پیچ خودرو
chasis U شاسی خودرو
deep jeep U خودرو زیرابی
moving staircase U پلکان خودرو
motor cars U گردونه خودرو
motor car U گردونه خودرو
motorcar U خودرو سواری
tank vehicle U خودرو تانکرسوخت
tank vehicle U خودرو تانکر
locomobile U گردونه خودرو
automobile U ماشین خودرو
scout car U خودرو دیده ور
automobiles U ماشین خودرو
propeller shaft U گاردان خودرو
escalator U پلکان خودرو
to use the car U با خودرو رفتن
moving stairway U پلکان خودرو
to ride in the car U با خودرو رفتن
escalators U پلکان خودرو
escalator U پلکان خودرو
bumper bar U سپر خودرو
marshalling U تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
tacticians U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
tactician U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
rallying points U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
army training test U راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
moving stairways U پلکان های خودرو
rollover U چپ شدن خودرو یاوسیله
short wheel U خودرو شاسی کوتاه
upper beam headlights U نور بالا [در خودرو]
wheel wrench U آچار چرخ خودرو
wheel brace U آچار چرخ خودرو
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
[spider-type] lug wrench [American E] U آچار چرخ خودرو
suspension wheel U چرخ تعلیق خودرو
trunk [American E] U صندوق چمدان [خودرو]
cross bar wrench U آچار چرخ خودرو
loading list U لیست بارگیری خودرو
lift truck U خودرو دارای جرثقیل
high gear U دنده قوی خودرو
full tracked U خودرو تمام شنی
loading plan U طرح بارگیری خودرو
propeller joint U چهارشاخه گاردان خودرو
combat tire U تایر جنگی خودرو
oil pan U جعبه کارتر خودرو
escalators U پلکان های خودرو
moving staircases U پلکان های خودرو
moving stairs {pl} U پلکان های خودرو
boot [British E] U صندوق چمدان [خودرو]
payloads U بازده خودرو یا دستگاه
signal U علامت راهنمای خودرو
full beam U نور بالا [در خودرو]
windshield U شیشه جلو خودرو
windshields U شیشه جلو خودرو
dipped beams [beam light] [British English] U نور پایین [خودرو]
payload U بازده خودرو یا دستگاه
high beam [American English] U نور بالا [در خودرو]
signaled U علامت راهنمای خودرو
unladen weight U وزن کامل خودرو
dimmed headlights [lights] [American English] U نور پایین [خودرو]
unladen weight U وزن ناخالص خودرو
dipped headlights [lights] [British English] U نور پایین [خودرو]
low beams [beam light] [American English] U نور پایین [خودرو]
signalled U علامت راهنمای خودرو
development U گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
developments U گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
six by four U خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com