Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
damage assessment
U
تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bomb damage assessment
U
تعیین میزان خسارت ناشی ازبمب
damage criteria
U
میزان ضایعات
loss assessment
U
ارزیابی میزان خسارت
average stater
U
کارشناس تعیین خسارت بیمه
average adjuster
U
کارشناس تعیین خسارت بیمه
watermark
U
تعیین میزان مد اب
watermarks
U
تعیین میزان مد اب
optometry
U
تعیین میزان دیدچشم
self rating
U
تعیین میزان استعداد خود
miss distance scorer
U
دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
weapon selector
U
مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
napping waste
U
ضایعات عمل خارزنی
[این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
consideration
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
estimated
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
credit system of supply
U
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
certificate of damage
U
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
general average
U
خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
dam design
U
براورد سد براورد بند
estimates
U
براورد کردن براورد
estimate
U
براورد کردن براورد
estimating
U
براورد کردن براورد
estimated
U
براورد کردن براورد
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo
U
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
indemnity
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
punitive damages
U
خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات
scrap
U
ضایعات
scrapped
U
ضایعات
culch
U
ضایعات
decrement
U
ضایعات
wastage
U
ضایعات
scrapping
U
ضایعات
scraps
U
ضایعات
cultch
U
ضایعات
waste product
U
ضایعات
garble
U
ضایعات
spoilage
U
ضایعات
pugs
U
ضایعات غله
lint
U
ضایعات پنبه
battle casualty
U
ضایعات رزمی
cotton waste
U
ضایعات پنبه
pug
U
ضایعات غله
casualties
U
تلفات و ضایعات
casualty
U
تلفات و ضایعات
damage
U
ضایعات رزمی
effective damage
U
ضایعات موثر
wastage
U
ضایعات تضییع
loss
U
تلفات ضایعات
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
loss appraisal
U
ضایعات قابل قبول
loss replacement
U
جایگزینی تلفات و ضایعات
mortality
U
قابلیت دریافت ضایعات
cotton-waste
U
آشغال و ضایعات پنبه
mass casualties
U
تلفات و ضایعات شدید
gumma
U
ضایعات دوره سوم سفلیس
loss
U
تلفات جنگی ضایعات رزمی
casualty agent
U
عامل ایجاد تلفات و ضایعات
excess cover treaty
U
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
tunes
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
isobath
U
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
estimations
U
براورد
estimate
U
براورد
estimating
U
براورد
estimated
U
براورد
estimation
U
براورد
survey
U
براورد
appraisal
U
براورد
surveyed
U
براورد
appraisals
U
براورد
surveys
U
براورد
evaluations
U
براورد
estimates
U
براورد
line of regression
U
خط براورد
evaluation
U
براورد
commander's estimate
U
براورد فرماندهی
surveyors
U
براورد کننده
estimate
U
براورد کردن
cost accountant
U
براورد کننده
estimated
U
براورد کردن
calculate
U
براورد کردن
calculated
U
براورد کردن
calculates
U
براورد کردن
interpolation
U
براورد درونی
estimate of the situation
U
براورد وضعیت
staff estimate
U
براورد ستادی
point estimation
U
براورد نقطهای
overestimation
U
براورد اضافی
assessment
U
تقویم براورد
appreciation of the situation
U
براورد وضعیت
underestimation
U
براورد نقصانی
biased estimate
U
براورد سودار
unbiased estimate
U
براورد ناسودار
calculating factor
U
ضریب براورد
assessments
U
براورد مالیات
intelligence estimate
U
براورد اطلاعات
interval estimate
U
براورد فاصلهای
estimator
U
براورد کننده
estimated of situation
U
براورد وضعیت
error of estimate
U
خطای براورد
surveyor
U
براورد کننده
regression estimate
U
براورد رگرسیون
cost calculation
U
براورد هزینه
cost estimate
U
براورد هزینه
calculation
U
حساب براورد
assessment
U
براورد مالیات
put at
U
براورد کردن
estimating
U
براورد کردن
extrapolation
U
براورد برونی
extrapolations
U
براورد برونی
surveys
U
براورد کردن
rough estimate
U
براورد تقریبی
assessments
U
تقویم براورد
surveyed
U
براورد کردن
interpolations
U
براورد درونی
estimates
U
براورد کردن
time estimation
U
براورد زمانی
point estimate
U
براورد نقطهای
survey
U
براورد کردن
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
misvalue
U
بناحق براورد کردن
the estimative faculty
U
قوه سنجش یا براورد
overrates
U
زیاد براورد کردن
quantity surveyor
U
براورد کننده مقادیر
standard error of estimate
U
خطای معیار براورد
overestimate
U
زیاد براورد کردن
overestimated
U
زیاد براورد کردن
estimable
U
قابل براورد کردن
overestimation
U
پیش براورد کردن
misestimate
U
غلط براورد کردن
overestimating
U
زیاد براورد کردن
overestimates
U
زیاد براورد کردن
over estimation
U
بیش از حد براورد کردن
least squares estimates
U
براورد حداقل مربعات
overrate
U
زیاد براورد کردن
quantity surveyors
U
براورد کننده مقادیر
overrating
U
زیاد براورد کردن
overrated
U
زیاد براورد کردن
pre design estimate
U
براورد مقدماتی طرح
quantily surveyor
U
براورد کننده مقادیر
command budget estimate
U
براورد بودجه یکان
abstracting
U
فهرست خلاصه براورد
abstracts
U
فهرست خلاصه براورد
estimate
[quote]
U
براورد
[تخمین]
[اقتصاد]
conservative estimate
U
براورد محافظه کارانه
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
casualty board
U
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
unbiased estimators
U
براورد کنندههای بدون تورش
calculable
U
براورد کردنی قابل اعتماد
unliquidated damages
U
خسارات غیرقابل براورد به پول
capitalization
U
براورد ارزش حال سرمایه
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
forecasts
U
براورد کردن از قبل پیش بینی
second revised estimate
U
براورد تجدید نظر شده دوم
forecasted
U
براورد کردن از قبل پیش بینی
forecast
U
براورد کردن از قبل پیش بینی
overcapitalize
U
بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
i put the population at 0000
U
نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
to overcapitalize a company
U
سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
detriment
U
خسارت
recompense
U
خسارت
averaged
U
خسارت
lesions
U
خسارت
recompensed
U
خسارت
average
U
خسارت
lesion
U
خسارت
recompensing
U
خسارت
scathe
U
خسارت
reprise
U
خسارت
recompenses
U
خسارت
averages
U
خسارت
averaging
U
خسارت
harm
U
خسارت
harmed
U
خسارت
harming
U
خسارت
loss
U
خسارت
harms
U
خسارت
damage
U
خسارت
depredations
U
خسارت
depredation
U
خسارت
smart money
U
خسارت
casualty
U
خسارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com