English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
wats U Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet U ستاره سیار ستاره بخت
planets U ستاره سیار ستاره بخت
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform U ستاره وار ستاره وش
asterisks U ستاره
stars U ستاره
star U ستاره
starred U ستاره
starless U بی ستاره
stellar U پر ستاره
asterisk U ستاره
aster U ستاره
georgium sidus U ستاره جرج
loadstar U ستاره قطبی
hesper U ستاره مغرب
sea nettle U ستاره دریای
vesper U ستاره غروب
y connection U اتصال ستاره
hesperus U ستاره شام
loadstar U ستاره راهنما
uranus U ستاره اورانوس
gaint star U ستاره غول
fixed star U ستاره ثابت
cameleopardalis U ستاره زرافه
camelopard U ستاره زرافه
d. star U ستاره جفتی
day star U ستاره بامداد
daystar U ستاره بامداد
y winding U اتصال ستاره
y network U شبکه ستاره
evening star U ستاره شامگاهی
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
finger fish U ستاره دریایی
sea pad U ستاره دریایی
dwarf star U ستاره کوتوله
astronmer U ستاره شناس
lodestar U ستاره قطبی
lodestar U ستاره راهنما
starlike U ستاره مانند
sabaism U ستاره پرستی
stellate U ستاره مانند
pulsating star U ستاره تپنده
stelliform U بشکل ستاره
proto star U پیش ستاره
polestar U ستاره قطبی
starlet U ستاره کوره
starlet U ستاره کوچک
star spangled U مزین به ستاره
star voltage U ولتاژ ستاره
y voltage U ولتاژ ستاره
star finder U ستاره یاب
star washer واشر ستاره ای
star bit U بیت ستاره
star connection U اتصال ستاره
polaris U ستاره جدی
multiple star U ستاره چندگانه
morning star U ستاره بامدادی
morning star U ستاره صبح
moring star U ستاره بامداد
medusa U ستاره دریایی
lunette U ستاره صغیر
lucifer U ستاره بامدادی
lodestaror load U ستاره قطبی
neptune U ستاره نپتون
neutron star U ستاره نوترونی
polaris U ستاره قطبی
pluto U ستاره پلوتو
planetesimal U کوچک ستاره
supergaint U ستاره ابرغول
nova U فانی ستاره
north star U ستاره شمالی
north star U ستاره قطبی
star spangled U ستاره نشان
shooting stars U ستاره ثاقب
comet U ستاره گیسودار
hexagram U ستاره شش وجهی
comets U ستاره گیسودار
starfish U ستاره دریایی
shooting star U ستاره ثاقب
astronomer U ستاره شناس
astronomers U ستاره شناس
companion U ستاره ندیم
mars U ستاره مریخ
Pole Star U ستاره قطبی
astral U شبیه ستاره
Jove U ستاره مشتری
pip U ستاره سردوش
pipped U ستاره سردوش
pipping U ستاره سردوش
pips U ستاره سردوش
asteroid U شبیه ستاره
asteroids U شبیه ستاره
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
asteroidal U مانند ستاره
asterism U نشان ستاره
asterial U ستاره شکل
stellar U ستاره وار
astronavigation U ستاره نوردی
stellar U شبیه ستاره
asterisks U نشان ستاره
asterisk U نشان ستاره
astrologer U ستاره شناس
astrologers U ستاره شناس
goat U ستاره جدی
goats U ستاره جدی
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
astreated U تزئین شده با ستاره ها
stellify U بشکل ستاره درامدن
starfinder U دستگاه ستاره یاب
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
stellify U بشکل ستاره دراوردن
stellular U شبیه ستاره کوچک
supergaint U ستاره فوق غول
syzygy U استقرارسه ستاره در خط مستقیم
castors U ستاره اول دو پیکر
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
azimuth U ازیموت ستاره السمت
blazing star U ستاره دنباله دار
bronze star medal U مدال ستاره برنز
campaign star U نشان جنگی ستاره
caster U ستاره اول دو پیکر
Dingbat U نوشتاری که حاوی ستاره
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
he can read the sky U ستاره شناس است
stardom U ستاره شدن سینماوغیره
stars U نشان ستاره اختر
castor U ستاره اول دو پیکر
casters U ستاره اول دو پیکر
starlight U وابسته بنور ستاره
receptor U ستاره مساعد گیرنده
receptors U ستاره مساعد گیرنده
asterisk U با ستاره نشان کردن
starred U نشان ستاره اختر
asterisks U با ستاره نشان کردن
all star U تیم تمام ستاره
all-star U تیم تمام ستاره
star U نشان ستاره اختر
twinkling U چشمک زدن ستاره
comets U ستاره دنباله دار
star delta switch U کلید ستاره مثلث
pentalpha U ستاره پنج پره
star crossed U دارای ستاره نحس
comet U ستاره دنباله دار
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asteroids U ستاره مانند ستارهای
regulus U ستاره قلب الاسد
star globe U ستاره یاب کروی
venus U زن زیبا ستاره زهره
medusoid U مانند ستاره دریایی
pentagram U ستاره پنج راس
pulsating star U ستاره ضربان دار
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
moring star U ستاره صبح ناهید
starred U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
planetariums U سیاره نما ستاره دیدگاه
astrology U طالع بینی ستاره شناسی
stars U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
planetarium U سیاره نما ستاره دیدگاه
pole position U آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
solstitium U [نقطه] انقلاب [ستاره شناسی]
star U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
ace U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
aces U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
hydromedusa U نجم البحر یا ستاره دریایی
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
cometography U شرح ستاره دنباله دار
starlit U روشن شده از نور ستاره
star turn U ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
astrological U منسوب به علم ستاره شناسی
astronomy U علم نجوم ستاره شناسی
pentacle U طلسمی بشکل ستاره پنج راس
copernician U وابسته به کپرنیک ستاره شناس لهستانی
see stars <idiom> U براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
asteroid U نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
planetoid U اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
Cup U پیاله [صورت فلکی] [ستاره شناسی]
Crater U پیاله [صورت فلکی] [ستاره شناسی]
asteroids U نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
uranology U مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
car U اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
cars U اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
infortune U ستاره نحس بهرام یا کیوان وگاهی تیر
cama U توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
leading lady U ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com