Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
center of gravity envelope
U
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
colour
U
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours
U
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
CLUT
U
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
schematic
U
نموداری
coaxial graphical correlation
U
همبستگی نموداری
flow diagram
U
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart
U
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
map
U
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
maps
U
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
cabling
U
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
images
U
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
crops
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening
U
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
cropped
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop
U
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
picture
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
U
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
video
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat
U
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats
U
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoed
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images
U
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
U
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression
U
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
autos
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto
U
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
persistence
U
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
tracing
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images
U
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube
U
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan
U
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image formation
U
تولید تصویر تصویر
scope
U
محدوده
spanning
U
محدوده
confine
U
محدوده
ranges
U
محدوده
ranged
U
محدوده
confining
U
محدوده
range
U
محدوده
spanned
U
محدوده
spans
U
محدوده
span
U
محدوده
former
U
جلوی
feont
U
جلوی
frontward
U
جلوی
soft cell boundaries
U
محدوده ازاد سل
floors
U
محدوده زمین
time limit
U
محدوده زمانی
time limits
U
محدوده زمانی
range
U
حدود محدوده
zone
U
حیطه محدوده
zones
U
حیطه محدوده
floored
U
محدوده زمین
playing area
U
محدوده زمین
floor
U
محدوده زمین
ranged
U
حدود محدوده
ranges
U
حدود محدوده
sin bin
U
محدوده پنالتی
normal range
U
محدوده عادی
grades
U
سطح یا محدوده
range check
U
بررسی محدوده
grade
U
سطح یا محدوده
error range
U
محدوده خطا
number range
U
محدوده اعداد
transmission limit
U
محدوده فرافرستی
fair territory
U
محدوده خطا
prior
U
پیشین جلوی
in the way
U
جلوی راه
forward
U
جلوی گستاخ
fore
U
جلوی درجلو
sincipital
U
واقع در جلوی سر
before my very eyes
U
جلوی چشمهایم
forwarded
U
جلوی گستاخ
at the fore
U
در جلوی کشتی
fore
U
جلوی قایق
balking billiard
U
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
bank switching
U
راه گزینی محدوده
in
U
توپ در محدوده زمین
frequency range
U
محدوده فرکانس نامی
bands
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
in-
U
توپ در محدوده زمین
band
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
oscilliations
U
تغییرات
variations
U
تغییرات
variation
U
تغییرات
transaction code
U
کد تغییرات
ackermanaxle
U
محور جلوی اتومبیل
I walked past the shop ( store ) .
U
از جلوی فروشگاه گذشتم
windshields
U
شیشه جلوی اتومبیل
anticum
U
جرز جلوی معبد
windshield
U
شیشه جلوی اتومبیل
camber
U
انحنای جلوی اسکی
cambers
U
انحنای جلوی اسکی
wind screen
U
شیشه جلوی اتومبیل
to get in the way
U
جلوی راه را گرفتن
bowling crease
U
خط موازی جلوی پایه ها
to stop the bus
U
جلوی اتوبوس را گرفتن
decked
U
سکوی جلوی تانک
forward echelon
U
رده جلوی نبرد
bow
U
قسمت جلوی قایق
head sail
U
بادبان جلوی دکل
bowed
U
قسمت جلوی قایق
bowing
U
قسمت جلوی قایق
bows
U
قسمت جلوی قایق
front wing
U
گلگیر جلوی اتومبیل
decks
U
سکوی جلوی تانک
front mud guard
U
گلگیر جلوی اتومبیل
deck
U
سکوی جلوی تانک
forward area
U
منطقه جلوی رزم
foresheets
U
فضای جلوی قایق
prowords
U
کلمات جلوی جملات
Get out of my face!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
nose spray
U
بسکهای جلوی گلوله
under one's nose
<adv.>
U
جلوی چشم کسی
googol
U
عدد یک با صد صفر در جلوی ان
afterleech
U
بادبان جلوی قایق
Get out of my sight!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
touch in goal
U
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
leg hit
U
ضربه بسمت محدوده توپزن
trap shot
U
ضربه به گوی از محدوده ماسهای
palettes
U
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
palette
U
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
depth varies
U
عمق تغییرات
deflection shift
U
تغییرات انحراف
f. and reflux
U
تغییرات روزگار
flux and reflux
U
تغییرات زمانه
taste changes
U
تغییرات سلیقه
technological changes
U
تغییرات فنی
isothermal change
U
تغییرات هم دما
tolerances
U
دامنه تغییرات
range
U
دامنه تغییرات
ranged
U
دامنه تغییرات
ranges
U
دامه تغییرات
ranges
U
دامنه تغییرات
range
U
دامه تغییرات
lateral shifts
U
تغییرات عرضی
lateral shifts
U
تغییرات جانبی
output variability
U
تغییرات تولید
incrementally
U
تغییرات پلهای
physical change
U
تغییرات فیزیکی
ranged
U
دامه تغییرات
transaction file
U
فایل تغییرات
tolerance
U
دامنه تغییرات
social changes
U
تغییرات اجتماعی
quantitative changes
U
تغییرات کمی
qualitative changes
U
تغییرات کیفی
flux
U
تغییرات پی در پی جریان
chance variations
U
تغییرات تصادفی
calculation variation
U
انالیز تغییرات
rate of changes
U
نرخ تغییرات
coefficient of variation
U
ضریب تغییرات
seasonal variations
U
تغییرات فصلی
adiabetic changes
U
تغییرات ادیابتیک
calculus of variations
U
حساب تغییرات
jib
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
forebody
U
بدنه قسمت جلوی ناو
nip in the bud
<idiom>
U
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
foreshores
U
لبه جلوی ساحل دریا
foreshore
U
لبه جلوی ساحل دریا
to block
[hold up]
(the) traffic
U
جلوی رفت و آمد را گرفتن
front wheel suspension
U
اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
Accidents wI'll happen .
U
جلوی اتفاق رانتوان گرفت
forward bow spring
U
فنر جلوی سینه کشتی
hold one's fire
<idiom>
U
جلوی زبان خود را گرفتن
To keep prices down.
U
جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
To teach grandma to suck eggs.
U
جلوی لوطی معلق زدن
to nip something in the bud
U
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
jibs
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibbing
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibbed
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
metopon
U
قسمت جلوی زائده جلومغز
forwards
U
سه بازیگر جلوی تور والیبال
to bridle one's own tongue
U
جلوی زبان خودرا گرفتن
foresail
U
بادبان سه گوش در جلوی دکل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com