English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moving pictures U تصویرهای متخرک تصویرهای جنبنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the pictures U تصویرهای جنبنده
blacky pictures U تصویرهای بلاکی
incomplete pictures test U ازمون تصویرهای ناقص
caricaturists U کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
caricaturist U کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
megascope U یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
low power standby U خصوصیت حفظ انرژی در کامپیوترهای قابل حمل و صفحه تصویرهای متصل به آن
D SUB connector U ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
motile U جنبنده
niddle noddle U جنبنده
vacillant U جنبنده
libratory U جنبنده
crawler U جنبنده
wiggler U جنبنده
jiggly U جنبنده
creeping U جنبنده
crawlers U جنبنده
wobbly U جنبنده
kinetic energy U انرژی جنبنده
nephroptosis U گرده جنبنده
kinema or cin U نگارههای جنبنده
abarticulation U بند جنبنده
kinema or cin U تصاویرمتحرک پیکرهای جنبنده
vibratile U قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
kinetograph U اسباب عکس برداری ازچیزهای جنبنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com