Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
occupies
U
تصرف کردن سرگرم کردن
occupy
U
تصرف کردن سرگرم کردن
occupying
U
تصرف کردن سرگرم کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
amuse
U
سرگرم کردن
amuses
U
سرگرم کردن
pleases
U
سرگرم کردن لطفا
sports
U
تفریحی سرگرم کردن
sported
U
تفریحی سرگرم کردن
inveigled
U
فریفتن سرگرم کردن
inveigle
U
فریفتن سرگرم کردن
please
U
سرگرم کردن لطفا
sport
U
تفریحی سرگرم کردن
inveigling
U
فریفتن سرگرم کردن
inveigles
U
فریفتن سرگرم کردن
entertains
U
سرگرم کردن گرامی داشتن
entertained
U
سرگرم کردن گرامی داشتن
entertain
U
سرگرم کردن گرامی داشتن
seizes
U
ضبط کردن گرفتن تصرف کردن
seize
U
ضبط کردن گرفتن تصرف کردن
seized
U
ضبط کردن گرفتن تصرف کردن
conquers
U
فتح کردن تصرف کردن
conquering
U
فتح کردن تصرف کردن
to enter
U
ضبط کردن تصرف کردن
conquer
U
فتح کردن تصرف کردن
to come into
U
تصرف کردن
grab
U
تصرف کردن
to get possession of
U
تصرف کردن
occupations
U
تصرف کردن
to take possession of
U
تصرف کردن
seize
U
تصرف کردن
grabbed
U
تصرف کردن
grabs
U
تصرف کردن
to come to
U
تصرف کردن
occupy
U
تصرف کردن
grabbing
U
تصرف کردن
glom on to
U
تصرف کردن
seized
U
تصرف کردن
holds
U
تصرف کردن
hold
U
تصرف کردن
take possession of
U
تصرف کردن
deflower
U
تصرف کردن
deflowered
U
تصرف کردن
deflowering
U
تصرف کردن
deflowers
U
تصرف کردن
occupies
U
تصرف کردن
occupation
U
تصرف کردن
occupying
U
تصرف کردن
come into
U
تصرف کردن
seizes
U
تصرف کردن
put in possession
U
تصرف کردن
regain
U
دوباره تصرف کردن
deforce
U
تصرف غاصبانه کردن
dispossessing
U
از تصرف محروم کردن
deforce
U
تصرف عدوانی کردن
regaining
U
دوباره تصرف کردن
capturing
U
تصرف کردن ربایش
disseise
U
تصرف عدوانی کردن
dispossess
U
از تصرف محروم کردن
regained
U
دوباره تصرف کردن
dispossessed
U
از تصرف محروم کردن
capture
U
تصرف کردن ربایش
captures
U
تصرف کردن ربایش
regains
U
دوباره تصرف کردن
holds
U
جا گرفتن تصرف کردن
dispossesses
U
از تصرف محروم کردن
hold
U
جا گرفتن تصرف کردن
preoccupying
U
از پیش اشغال یا تصرف کردن
preoccupies
U
از پیش اشغال یا تصرف کردن
possesses
U
تصرف کردن دارا بودن
preoccupy
U
از پیش اشغال یا تصرف کردن
possess
U
تصرف کردن دارا بودن
possessing
U
تصرف کردن دارا بودن
secures
U
تصرف کردن گرفتن هدف
secure
U
تصرف کردن گرفتن هدف
eviction
U
چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
evictions
U
چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
escheat
U
حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
use and occupation
U
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
amused
<adj.>
U
سرگرم
occupied
<adj.>
U
سرگرم
entertaining
U
سرگرم کننده
accompany
U
سرگرم بودن
amusing
U
سرگرم کننده
amusingly
U
سرگرم کننده
accompanied
U
سرگرم بودن
divertive
U
سرگرم کننده
engaging
U
سرگرم کننده
intent on doing anything
U
سرگرم کرد
accompanies
U
سرگرم بودن
amused
U
سرگرم شده و مشغول
engagingly
U
چنانکه سرگرم یامشغول کند
sportive
U
سرگرم تفریح وورزش ورزشی
entertainingly
U
بطوریکه سرگرم کند بطورتفریح دهنده
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orients
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
lien
U
حق تصرف
right of possession
U
حق تصرف
possession
U
ید تصرف
occupancy
U
تصرف
acquest
U
تصرف
tenure
U
تصرف
possessorship
U
تصرف
keeping
U
تصرف
occupations
U
تصرف
originality
U
تصرف
occupations
U
حق تصرف
arrangement
U
تصرف
arrangements
U
تصرف
occupation
U
حق تصرف
possession
U
تصرف
seizure
U
تصرف
occupation
U
تصرف
seizures
U
تصرف
serves
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
serve
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
served
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
to inform on
[against]
somebody
U
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
buck up
U
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
possess
U
در تصرف داشتن
right of lien
U
حق تصرف وثیقه
priority
U
سبق تصرف
vesture
U
تصرف اراضی
restitution
U
اعاده تصرف
larceny
U
تصرف غیرقانونی
priorities
U
سبق تصرف
forcible entry and detainer
U
تصرف عدوانی
possesses
U
در تصرف داشتن
possessing
U
در تصرف داشتن
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
re-entry
U
اعاده تصرف
re entry
U
اعاده تصرف
figuration
U
ترکیب تصرف
seisin
U
تصرف مطلق
tenability
U
قابلیت تصرف
seizing
U
تصرف توقیف
seizor
U
تصرف کننده
modification
U
تصرف در معنی
seizin
U
تصرف املاک
occupations
U
اشغال تصرف
occupation
U
اشغال تصرف
tenendum
U
مدت تصرف
seizin
U
تصرف مطلق
prepossession
U
تصرف قبلی
seisin
U
تصرف املاک
lien
U
حق تصرف وثیقه
forceble entry and detainer
U
تصرف عدوانی
inhabitancy
U
تصرف حق سکنی
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
usucaption
U
تصرف بلا معارض
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
abated
U
غصب یا تصرف عدوانی
forcible de ainer
U
ضبط یا تصرف عدوانی
expropriator
U
سلب تصرف کننده
abate
U
غصب یا تصرف عدوانی
orinality
U
قوه انشا تصرف
abating
U
غصب یا تصرف عدوانی
abates
U
غصب یا تصرف عدوانی
redisseinsin
U
اعاده تصرف عدوانی
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
to hold in fee
U
تصرف مطلق داشتن در
disposable income
U
درامد قابل تصرف
tenements
U
هر چیز قابل تصرف
tenement
U
هر چیز قابل تصرف
interpolating
U
دخل و تصرف در سند
interpolates
U
دخل و تصرف در سند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com