English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
overdraft U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced U بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
location audit U تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
certify U تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifying U تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifies U تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
theoretic U علمی
scientific U علمی
sciential U علمی
academic U علمی
scientail U ماهر علمی
scientific applications U کابردهای علمی
scientific experiment U تجربه علمی
scientific management U مدیریت علمی
scientific method U روش علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
the province of science U رشته علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
scientific researches U تتبعات علمی
scholarism U تحقیق علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
academic freedom آزادی علمی
faculty U هیئت علمی
horticulture U باغبانی علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
principle U اصل علمی
science fiction U افسانه علمی
scientifically U بطور علمی
principle U قانون علمی
memoire U مقاله علمی
object lessons U درس علمی
object lesson U درس علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
prescientific U پیش علمی
academian U عضوانجمن علمی
faculties U هیئت علمی
discipline U رشته علمی
theories U فرض علمی
theory U فرض علمی
disciplines U رشته علمی
disciplining U رشته علمی
research U تحقیقات علمی
boffins U پژوهشگر علمی
boffin U پژوهشگر علمی
field trip U گردش علمی
researched U تحقیقات علمی
researches U تحقیقات علمی
researching U تحقیقات علمی
pomology U میوه کاری علمی
ethnography U مطالعه علمی نژادها
science fiction U داستان تخیلی علمی
theories U فرضیه علمی تعلیم
schools U مکتب علمی یافلسفی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
scientism U پیروی از روش علمی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
ionics U مبحث علمی یونها
homosapiens U نام علمی انسان
scientifically U موافق اصول علمی
theory U فرضیه علمی تعلیم
unscientific U خلاف موازین علمی
sciosophy U معرفت غیر علمی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
scientific notation U نشان گذاری علمی
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
criminology U مطالعه علمی جرم
scientific data processing U داده پردازی علمی
scientific data processing U پردازش داده علمی
tree surgery U تشریح علمی درخت
school U مکتب علمی یافلسفی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
neurology U بحث علمی عصب شناسی
laity U غیر فنی وغیر علمی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
request for discharge U عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
pseudoscience U مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
fortran U یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
fortran U زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pl/ U زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
certificates U تصدیق
authentication U تصدیق
certificate U تصدیق
validates U تصدیق
validated U تصدیق
validate U تصدیق
recognition U تصدیق
validating U تصدیق
validation U تصدیق
acknohledgement U تصدیق
avouchment U تصدیق
attestation U تصدیق
justifications U تصدیق
admitance U تصدیق
testimonies U تصدیق
testimony U تصدیق
acknowledgements U تصدیق
acknowledgments U تصدیق
acquiescence U تصدیق
certification U تصدیق
justification U تصدیق
sanction U تصدیق
sanctioned U تصدیق
sanctioning U تصدیق
sanctions U تصدیق
acknowledgement U تصدیق
sanitification U تصدیق
porenotion U تصدیق
legalization U تصدیق
acknowledgment U تصدیق
license U تصدیق
ratification U تصدیق
approval U تصدیق
verification U تصدیق
confirmation U تصدیق
licensing U تصدیق
ada U زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
prestige U اعتبار
reputation U اعتبار
credited U اعتبار
reputations U اعتبار
crediting U اعتبار
authenticity U اعتبار
credits U اعتبار
reputability U اعتبار
line of cerdit U خط اعتبار
budgets U اعتبار
budgeted U اعتبار
estimate U اعتبار
estimated U اعتبار
estimates U اعتبار
estimating U اعتبار
standing U اعتبار
credibility U اعتبار
validity U اعتبار
budget U اعتبار
credit line U حد اعتبار
fund U اعتبار
funded U اعتبار
credit U اعتبار
validation U اعتبار
advances U اعتبار
advance U اعتبار
esteem U اعتبار
importance U اعتبار
advancing U اعتبار
creditability U اعتبار
invalid U : بی اعتبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com