English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
earthing strap U تسمه زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strapping U تسمه زنی تسمه زده
straps U تسمه تسمه چرمی نوار
strap U تسمه تسمه چرمی نوار
straps U تسمه رکاب تسمه
strap U تسمه رکاب تسمه
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
lashes U تسمه
lashed U تسمه
lash U تسمه
belts U تسمه
fan belt U تسمه
fan belts U تسمه
whang U تسمه
belt conveyor U تسمه
thong U تسمه
strapless U بی تسمه
strap U تسمه
straps U تسمه
latchet U تسمه
halter U تسمه
cincture U تسمه
halters U تسمه
belted U تسمه
hoop U تسمه
plates U تسمه
flat bar U تسمه
strop U تسمه
garth U تسمه
plate U تسمه
thongs U تسمه
hoops U تسمه
belt U تسمه
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
strap U تسمه فلزی
flat iron U اهن تسمه
straps U تسمه فلزی
link belt U تسمه رابط
eye bar U تسمه سرپهن
plate strap U تسمه صفحه
leather belt U تسمه چرمی
strap for battery plate U تسمه صفحه
buckled U تسمه فلزی
cleat U تسمه فلزی
cleat U تسمه چوبی
hoop iron U تسمه اهنی
abrasive belt tension U کشش تسمه
buckles U تسمه فلزی
strapper U تسمه کار
strapper U تسمه بند
ribbon U تسمه تراشه
ribbons U تسمه تراشه
arlbery strap U تسمه ایمنی
laminated spring U فنر تسمه
gripe U تسمه قایق
crossed belt U تسمه عرضی
buckle U تسمه فلزی
capstan U چرخ تسمه
link belt U تسمه اتصال
drive belt U تسمه محرک
driving belt U تسمه گرداننده
slinging U تسمه تفنگ
hoop U تسمه زدن
slings U تسمه تفنگ
slings U تسمه اتصال
elevator belt U تسمه بالابر
pulley U فلکه تسمه
conveyor belt U تسمه نقاله
belted U نوارفشنگ تسمه
fan belts U تسمه پروانه
v belt U تسمه ذوزنقهای
conveyor belts U تسمه نقاله
slinging U تسمه اتصال
hoops U تسمه زدن
lanyard U تسمه یا طناب
saddle strap U تسمه زین
lanyards U تسمه یا طناب
lashing U تسمه کشی
belt U نوارفشنگ تسمه
belts U نوارفشنگ تسمه
double belt U تسمه دوبل
fan belt U تسمه پروانه
pulleys U فلکه تسمه
sling U تسمه تفنگ
sling U تسمه اتصال
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
angel-bead U تسمه ی زوار نبش
band wheel U چرخ تسمه خور
fan belt U تسمه پروانه موتور
slinging U بند تسمه تفنگ
sling U بند تسمه تفنگ
lashing U تسمه کشی بار
slings U بند تسمه تفنگ
drive capstan U چرخ تسمه محرک
fan belts U تسمه پروانه موتور
bail U کفیل گرفتن تسمه
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
unstrap U از بند یا تسمه رها کردن
band U تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
martingale U تسمه زیر گردن اسب
abrasive belt U نوار یا تسمه سنگ سمباده
rand U بصورت نوار یا تسمه دراوردن
abrasive belt tension U کشش تسمه سنگ سمباده
conveyor type furnace U کوره نوع تسمه نقالهای
bands U تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
arch-band U [نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
keeper U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keepers U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
throatlatch U تسمه زیر گلوی اسب که افسار رانگاه میدارد
gaiting strap U تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
capstan U چرخ لنگر دوار چرخ تسمه
copper strap U نوار مسی تسمه مسی
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
tump line U طناب یا تسمه کوله پشتی مال بند سینه کوله پشتی
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
aerospace U جو زمین
ground U : زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
grazes U زمین
grazed U زمین
ground U کف زمین
ground U زمین
soil U زمین
soiling U زمین
soils U زمین
ground line U خط زمین
norland U زمین
floored U کف زمین
floor U کف زمین
extra terrestrial U زمین
domains U زمین
domain U زمین
tellus U زمین
fields U زمین
fielded U زمین
terrain U زمین
field U زمین
globes U زمین
rooter U زمین کن
floors U کف زمین
acres U زمین
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
earthing U زمین
land U زمین
geodetically U زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com