English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weaponary U تسلیحات جنگ افزارها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
weapon system U سیستم جنگ افزارها
weapon system U مدل جنگ افزارها
weapons assignment U مامورکردن جنگ افزارها
weaponry U تسلیحات
armaments U تسلیحات
armament U تسلیحات
wear tables U جداول سایش جنگ افزارها
wear U فرسایش خوردگی جنگ افزارها
wears U فرسایش خوردگی جنگ افزارها
remilitarization U تجدید تسلیحات
reduction of armamentes U کاهش تسلیحات
reduction of armamentes U تقلیل تسلیحات
limitation of armament U تحدید تسلیحات
armement U تسلیح تسلیحات
rearmament U تجدید تسلیحات
materiel readiness U میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
employment U کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
armament U جنگ افزار تسلیحات
armaments U جنگ افزار تسلیحات
rearm U تجدید تسلیحات کردن
rearmed U تجدید تسلیحات کردن
rearms U تجدید تسلیحات کردن
collective fire U تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com