Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
injector
U
تزریق کننده
inspirator
U
تزریق کننده
spartter
U
تزریق کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grease injector
U
تزریق کننده گریس
Other Matches
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
mud grouting
U
تزریق گل
transfusion
U
تزریق
injections
U
تزریق ها
intinction
U
تزریق
low level injection
U
تزریق کم
infusions
U
تزریق
infusion
U
تزریق
mud injection
U
تزریق گل
shot
U
تزریق
shots
U
تزریق
spraying
U
تزریق
sprayed
U
تزریق
spray
U
تزریق
sprays
U
تزریق
injective function
U
تزریق
jab
[British]
[colloquial]
U
تزریق
jab
[colloquial]
U
تزریق
transfusions
U
تزریق
injection
U
تزریق
injecting
U
تزریق کردن
injected
U
تزریق کردن
clay grouting
U
تزریق خاک رس
injects
U
تزریق کردن
perfusion
U
تزریق وریدی
perfuse
U
تزریق کردن
injector
U
الت تزریق
injection capacity
U
فرفیت تزریق
grouting gallery
U
دالان تزریق
injection level
U
سطح تزریق
injection point
U
نقطه تزریق
grouting galleries
U
مجاری تزریق
injection of money
U
تزریق پول
spray
U
تزریق کردن
syringes
U
تزریق کردن
gas injection
U
تزریق بنزین
blast injection engine
U
موتور تزریق دم
injection grid
U
شبکه تزریق
injector valve
U
سوپاپ تزریق
injection efficiency
U
بازده تزریق
immit
U
تزریق کردن
inject
U
تزریق کردن
sprayed
U
تزریق کردن
grout curtain
U
پرده تزریق
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
vaccinophobia
U
تزریق هراسی
metal spraying
تزریق فلزی
grout hole
U
چاه تزریق
grout hole
U
سوراخ تزریق
syringe
U
تزریق کردن
fule injection
U
تزریق سوخت
drilled grout hole
U
چاه تزریق
drilled grout hole
U
سوراخ تزریق
intake well
U
چاه تزریق
cement grouting
U
تزریق سیمان
blanket grouting
U
تزریق سطحی
spraying
U
تزریق کردن
sprays
U
تزریق کردن
gun
U
دستگاه تزریق
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
guns
U
دستگاه تزریق
spartter loss
U
تلف تزریق
spary gun
U
پیستوله تزریق
spary gun
U
تلمبه تزریق
flame spray
U
تزریق کردن شعلهای
fuel injection system
U
سیستم تزریق سوخت
injection timing
U
تنظیم مقدار تزریق
needling
U
با سوزن تزریق کردن
iodize
U
یود تزریق کردن
metal spray gun
U
تلمبه تزریق فلز
needles
U
با سوزن تزریق کردن
needled
U
با سوزن تزریق کردن
needle
U
با سوزن تزریق کردن
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
hypo
U
تزریق زیر جلدی
transfusion
U
رسوخ تزریق خون
concrete gun
U
دستگاه تزریق بتن
injection
U
داروی تزریق کردنی
petrol injection motor
U
موتور تزریق بنزینی
injector pump
U
پمپ تزریق سوخت
grouting
U
تزریق دوغاب سیمان
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
hypodermics
U
تزریق زیر جلدی
gas injection method
U
روش تزریق گاز
jetting tube
U
لوله تزریق در حفاری
grouted alluvium
U
ابرفت تزریق شده
transfusions
U
رسوخ تزریق خون
hypodermic
U
تزریق زیر جلدی
transfusible
U
قابل تزریق در جسم دیگری
hypo
U
سوزن تزریق زیر جلدی
transfusable
U
قابل تزریق در جسم دیگری
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
transfuse
U
رسوخ یافتن در تزریق کردن در
blast furnace gun
U
وسیله تزریق کوره بلند
throwin
U
در دنده انداختن تزریق کردن
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mainline
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
shoot up
<idiom>
U
مواد را از راه تزریق مصرف کردن
hypodermic
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlining
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hyodermic needle
U
سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
wet take off
U
برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
injector
U
وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
mainlines
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hypodermics
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
emulsion injection
U
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
wet rating
U
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
grout curtain
U
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
alumetize
U
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
slow pill
U
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
instil
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com