Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recapitalize
U
ترکیب سرمایه شرکتی راتغییر دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
associated company
U
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
to overcapitalize a company
U
سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
to shake up
[a company]
<idiom>
U
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
controlled company
U
شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
variable sweep
U
ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
investitures
U
سرمایه گذاری دادن امتیاز
investiture
U
سرمایه گذاری دادن امتیاز
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
polymerize
U
باهم ترکیب وجمع شدن وذره بزرگتری تشکیل دادن
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
refinance
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
harmonic motion
U
اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
composition
U
ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions
U
ترکیب یکان ترکیب رزمی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
participatory
U
شرکتی
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
a company of good standing
U
شرکتی با اعتبار
Freepost
U
پرداختبهایتمبرنامهتوسط شرکتی
joint
U
شرکتی مشاع
to hold a share in a business
U
در شرکتی سهمی داشتن
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
ammoniate
U
با امونیاک ترکیب کردن تحت تاثیر امونیاک قرار دادن تبدیل بامونیاک کردن
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
stockists
U
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
clearing houses
U
شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house
U
شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing houses
U
شرکتی که چکها را نقد می نماید
To lay the foundation of a company.
U
پایه واساس شرکتی راریختن
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
stockist
U
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
office grapevine
U
سخن چینی
[در دفتری یا شرکتی]
to have a holding in a company
U
در شرکتی دارائی سهام داشتن
corporative
U
وابسته بشخصیت حقوقی شرکتی
clearing house
U
شرکتی که چکها را نقد می نماید
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
developers
U
شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
developer
U
شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
holding company
U
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
factoring agent
U
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
private
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
freighters
U
فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
notify party
U
فرد یا شرکتی که باید به اواطلاع داده شود
freighter
U
فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
privates
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
corporator
U
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
cybercafe
U
شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
thirds
U
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
third
U
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
letter-box company
U
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
proprietary company
U
شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
mutual funds
U
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual fund
U
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
holding company
U
شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
stationery
U
شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
Sun Microsystems
U
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
Intel
U
شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
office
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
original equipment manufacturer
U
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
opened
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
service
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
asset
U
سرمایه
fund
U
سرمایه
capital intensive
U
سرمایه بر
funded
U
سرمایه
equity
U
سرمایه
equities
U
سرمایه
turn over
U
سرمایه
capital
U
سرمایه
close corporation
U
شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
oem
U
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
capital inflow
U
ورود سرمایه
capital in cash
U
سرمایه نقدی
physical capital
U
سرمایه غیرپولی
investing
U
سرمایه گذاری
capital fund
U
وجوه سرمایه
investing
U
سرمایه گذاشتن
capital flow
U
انتقال سرمایه
capital formation
U
تشکیل سرمایه
invests
U
سرمایه گذاری
invests
U
سرمایه گذاشتن
quantity of capital
U
مقدار سرمایه
capital intensive
U
سرمایه طلب
invested
U
سرمایه گذاشتن
capital reserve
U
اندوخته سرمایه
capital stock
U
حجم سرمایه
investor
U
سرمایه گذار
capital reserve
U
ذخیره سرمایه
invest
U
سرمایه گذاری
invest
U
سرمایه گذاشتن
capital paid in
U
ذخیره سرمایه
out flow of capital
U
خروج سرمایه
capital outflow
U
خروج سرمایه
capital movement
U
حرکت سرمایه
capital market
U
بازار سرمایه
capital loss
U
زیان سرمایه
capital liability
U
بدهی سرمایه
capital levy
U
مالیات بر سرمایه
invested
U
سرمایه گذاری
capital intensive technique
U
فن تولید سرمایه بر
investors
U
سرمایه گذار
capital flow
U
جریان سرمایه
capital flight
U
فرار سرمایه
capital asset
U
سرمایه ثابت
capital appropiation
U
تخصیص سرمایه
capital agglomeration
U
تجمع سرمایه
capital accumulation
U
تراکم سرمایه
capital accumulation
U
انباشت سرمایه
capital account
U
حساب سرمایه
enterprise
U
سرمایه گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
bankroll
U
سرمایه بانک
return of capital
U
بازده سرمایه
return on capital
U
بازدهی سرمایه
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
an idel capital
U
سرمایه بیکار
social capital
U
سرمایه اجتماعی
capital augmenting
U
سرمایه افزا
reserve fund
U
سرمایه احتیاطی
capital exports
U
صادرات سرمایه
capital depreciation
U
استهلاک سرمایه
capital creation
U
ایجاد سرمایه
cost of capital
U
هزینه سرمایه
capital cost
U
هزینه سرمایه
real capital
U
سرمایه واقعی
capital consumption
U
مصرف سرمایه
capital consuming
U
سرمایه طلب
capital construction
U
ساختمان سرمایه
capital constraint
U
محدودیت سرمایه
capital coefficient
U
ضریب سرمایه
capital charges
U
هزینههای سرمایه
replacement capital
U
سرمایه جایگزینی
replacement capital
U
سرمایه جانشینی
capital building
U
سرمایه سازی
capital stock
U
موجودی سرمایه
fluid capital
U
سرمایه متحرک
yield of capital
U
بازده سرمایه
disinvestment
U
کاهش سرمایه
disinvestment
U
اتلاف سرمایه
working capacity
U
سرمایه جاری
working asset
U
سرمایه کار
widening of capital
U
گسترش سرمایه
joint stock
U
سرمایه مشترک
usance
U
سود سرمایه
unfunded
U
بدون سرمایه
funded
U
موجودی سرمایه
capital requirement
U
نیاز سرمایه
fund
U
موجودی سرمایه
transfer of capital
U
انتقال سرمایه
liquid capital
U
سرمایه نقدی
equity investment
U
مشارکت در سرمایه
intellectual capital
U
سرمایه فکری
capital gains
U
سود سرمایه
working capital
U
سرمایه در گردش
human capital
U
سرمایه انسانی
fluid capital
U
سرمایه سیال
initial capital
U
سرمایه اولیه
floating capital
U
سرمایه متحرک
flight of capital
U
مهاجرت سرمایه
flight of capital
U
فرار سرمایه
opening capital
U
سرمایه اولیه
fixed property
U
سرمایه ثابت
fixed capital
U
سرمایه ثابت
financial capital
U
سرمایه مالی
liquid capital
U
سرمایه راکد
mobility of capital
U
تحرک سرمایه
capital value
U
ارزش سرمایه
capital turnover
U
گردش سرمایه
capital transfers
U
انتقالات سرمایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com