English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paraphrase U ترجمه ازاد
paraphrased U ترجمه ازاد
paraphrases U ترجمه ازاد
paraphrasing U ترجمه ازاد
liberaltranstation U ترجمه ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
interpreting U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
translation U ترجمه
interpretation U ترجمه
interpretations U ترجمه
versions U ترجمه
translations U ترجمه
translation U ترجمه
compilation U ترجمه
version U ترجمه
renditions U ترجمه
rendition U ترجمه
rendering U ترجمه
renderings U ترجمه
compilations U ترجمه
mistranslation U ترجمه نادرست
translation agency U دفتر ترجمه
mechanical translation U ترجمه ماشینی
interpretations U تعبیر ترجمه
machine translation U ترجمه ماشینی
the a of a trans lation U درستی ترجمه
the a of a trans lation U صحت ترجمه
to do into U ترجمه کردن به
translate time U حین ترجمه
translet U ترجمه کردن
translatable U قابل ترجمه
trannlatability U قابلیت ترجمه
translate time U هنگام ترجمه
interpretation U تعبیر ترجمه
metaphraze U ترجمه لفظی
mechanical translation U ترجمه مکانیکی
reversion U ترجمه مجدد
misinterpretation U ترجمه غلط
translated U ترجمه کردن
puts U ترجمه کردن
address translation U ترجمه ادرس
translates U ترجمه کردن
translation agency U موسسه ترجمه
translating U ترجمه کردن
putting U ترجمه کردن
translate U ترجمه کردن
an a translation U ترجمه درست
put U ترجمه کردن
algorithm translation U ترجمه الگوریتم
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
mistranslate U ترجمه غلط کردن
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
object U زبان برنامه پس از ترجمه
teutonize U به المانی ترجمه کردن
objected U زبان برنامه پس از ترجمه
objecting U زبان برنامه پس از ترجمه
retranslate U دوباره ترجمه کردن
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
delectus U برای ترجمه دارد
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
assembles U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
literalize U تحت اللفظی ترجمه کردن
to to U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
tropology U ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
literalist U طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
bridgeware U برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
processor U برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
pcv U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrase U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
This is its Persian rendering ( translation) . U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrases U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrasing U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
one pass assembler U برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
encoding U ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
literality U صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
passed U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
cross assembler U ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
pass U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passes U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posts U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
intermediate U کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
posted U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
parse U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
jugend stil U [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
compilations U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
parses U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
compilation U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
preprocessor U نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
query U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queried U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
querying U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
raster U سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
free play U ازاد
self service U ازاد
unihibit U ازاد
go as you please U ازاد
fetterless U ازاد
unrestrained U ازاد
immune U ازاد
self-service U ازاد
degage U ازاد
frees U ازاد
freeing U ازاد
freed U ازاد
unihibited U ازاد
free U ازاد
exempted U ازاد
looser U ول ازاد
at ease U ازاد
loosest U ول ازاد
slack water U اب ازاد
stand at ease U ازاد
stand easel U ازاد
footloose U ازاد
suspended floor U کف ازاد
disengaged U ازاد
sweepers U بک ازاد
exempt U ازاد
unattached U ازاد
self administered U ازاد
freemen U ازاد
freeman U ازاد
absolutes U ازاد
absolute U ازاد
sweeper U بک ازاد
sweep back U بک ازاد
exempts U ازاد
exempting U ازاد
open U ازاد
opened U ازاد
idle line U خط ازاد
immundity U ازاد
loose U ول ازاد
opens U ازاد
free energy U انرژی ازاد
foul line U خط پرتاب ازاد
free enthalpy U انتالپی ازاد
free aqifer U سفره ازاد
free economy U اقتصاد ازاد
floating ribs U دندههای ازاد
fingerling U ماهی ازاد
free association U تداعی ازاد
free electron U الکترون ازاد
free climbing U صعود ازاد
free competition U رقابت ازاد
extrication U ازاد کردن
enfranchize U ازاد کردن
charity line U خط پرتاب ازاد
catch as catch can U کشتی ازاد
cast loose U ازاد کردن
carbon free U کربن ازاد
cantilever beam U تیر ازاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com